تاریخ سند: 2 اردیبهشت 1329
متن سند:
تیمسار سرلشگر مزینی1 با سران جبهه ملی2 به خصوص دکتر بقائی و مکی و حائری زاده روابط بسیار دوستانه دارد، چند شب قبل، آنها را در منزل خود دعوت نموده بود.3 حائری زاده
توضیحات سند:
1ـ علی اصغر مزینی فرزند نظام الدین، در سال 1286 متولد شد.مزینی سرتیپ بازنشسته، عضو سازمان کوک و همچنین باشگاه ورزشی شاهنشاهی بوده است.
یاد شده در اردیبهشت سال 1322 به اتهام قتل سرتیپ افشار طوس(رئیس شهربانی مصدق) دستگیر و تا مرداد سال مذکور در زندان بود.
پس از کودتای 28 مرداد به خدمت نظام بازگشته و در سال 1335 بازنشسته شد.
در سال 1344 به انگلستان رفت و در سال 47 از طریق لندن، مسکو به ایران آمد.
ساواک درباره وی اعلام داشته، پولی که به وی در زمان اقامت در انگلستان داده می شده، به فرمان شاه و به عنوان مستمری بوده و باید تا پایان عمر به مشارالیه پرداخت شود.
پرونده های انفرادی ساواک 2ـ در روز 23 مهرماه 1328 جمعیت زیادی در مقابل خانه مصدق گردآمدند و همراه او تا کاخ شاه در همان نزدیکی رفتند.
مصدق در آنجا نامه ای را که در اعتراض به دخالت دولت در انتخابات تمام شهرستانها و تقاضای ابطال انتخابات تهیه کرده بود، تحویل داد.
جمعیتی که در بیرون کاخ، گرد آمده بود، می خواست که در داخل کاخ تحصن کند.
سرانجام فرمانده گارد، ورود مصدق و نوزده نفر دیگر را به کاخ بلامانع اعلام کرد.
اسامی آنها عبارت بود از: فاطمی، شایگان، سنجابی، نریمان، امیرعلائی، زیرک زاده، کاویانی، بقائی، مکی، آزاد، حایری زاده، مشار، سید جعفر غروی، ارسلان خلعتبری، حسن صدر، جلالی نائینی، عمیدی نوری، احمد ملکی و عباس خلیلی.
از این نوزده نفر، هفت نفر(فاطمی، شایگان، سنجابی، نریمان، امیرعلائی، زیرک زاده و کاویانی) تا کودتای 1323 پشتیبان مصدق ماندند؛ پنج نفر(بقائی، مکی، آزاد، حایری زاده و مشار) بعدا" هر یک به طرفی رفتند و با دولت مصدق بنای مخالفت را گذاشتند، چهار نفر(سید جعفر غروی، ارسلان خلعتبری، حسن صدر و جلالی نائینی) یا کنار گود نشستند یا مختصر انتقاداتی از مصدق می کردند، بقیه (عمیدی نوری، احمد ملکی و عباس خلیلی) کمی بعد، بکلی از نهضت بریدند.
پس از گذشت دو روز از تحصن در کاخ، که بدون هیچ واقعه ای سپری شد، تحصن کنندگان تصمیم گرفتند که با دست زدن به اعتصاب غذا، اعتراضشان را نمایانتر کنند.
اما اعتصاب غذا چندان به درازا نکشید، در نتیجه در روز 27 مهرماه 28 با انتشار بیانیه ای، نگرانی خود را از این که دخالتهای غیر قانونی در انتخابات به حیف و میل شدن عزیزترین ذخایر ایران، یعنی نفت منتهی شود، ابراز داشتند و بدون حصول نتیجه ای ملموس کاخ را ترک کردند.
سپس در خانه مصدق گرد آمدند تا تصمیمی اتخاذ کنند که پردامنه تر از صرف مبارزه انتخاباتی از کار درآید.
در این زمان این گروه احساس می کردند که علاوه بر نام، به چارچوبی سیاسی هم نیازمندند، بر سر ماهیت و نوع سازمان سیاسی مورد نظر اختلافهائی وجود داشت.
سرانجام، همگان بر سر تشکیل جبهه، به توافق رسیدند.
بر سر مسایل تشکیلاتی نیز بحثهائی مطرح شد این گروه در اول آبان 1328 با نام جبهه ملی اعلام موجودیت کرد.
3ـ دکتر بقائی در فرصتهای مختلف، «رزم آرا» رئیس ستاد ارتش را به باد انتقاد می گرفت.
به دنبال یکی از این حملات در روز 27 دی ماه، دادگاه نظامی، دکتر مظفر بقائی را به اتهام اهانت به ارتش به یک سال زندان محکوم کرد.
در روز 23 بهمن، دکتر بقائی با قرار، از زندان آزاد شد و دوم اردیبهشت 1329 دادگاه جنائی تهران به ریاست عبداللّه معقول با حضور هیأت منصفه و وکلای مدافع و نماینده دادستان به پرونده دکتر مظفر بقائی کرمانی به اتهام اهانت به ارتش از طریق روزنامه شاهد رسیدگی کرد.
دادگاه جنائی تهران، سرانجام حکم به برائت متهم صادر نمود و در حکم، نوشت انتقاد در شأن نویسنده و جرم نیست.