تاریخ سند: 9 شهریور 1353
موضوع: سیدعلی خامنهای
متن سند:
از: 9/ ﻫ تاریخ:9 /6 /1353
به: 312 شماره: 4815 /9ﻫ
موضوع: سیدعلی خامنهای
ساعت 19 روز 1 /6 یادشده در مسجد امام حسن واقع در پل فردوس در مورد خطبه شقشقیه نهجالبلاغه اظهار داشته این خطبه نامش شقشقیه است. بیان جملاتی کوتاه و در عینحال پر مغز در خلال این خطبه مورد بررسی قرار میدهد. علی حکومت اولیه اسلام را و پس از آن با نه حکومت مختلف و با نه طرز فکر و اعتقاد مختلف در این خطبه مورد بررسی قرار میگیرد. انحرافی که توسط آنها در مسیر حکومت اسلامی پدید آمد در ظرف 25 سال، آیا این در نظر علی به خاطر از دست دادن یک قدرت سیاسی است که مورد بررسی قرار میدهد یا خیر. مسئله بالاتر از اینها است و بلافاصله اشاره میکند به حکومت خویش که چطور مردم دستهدسته هجوم میآورند و با من بیعت میکردند. حتی زنها هم با حضرت بیعت کردند. بیعت کردن یعنی ایجاد یک قرارداد که بین حاکم و محکوم انجام میشود، به این صورت که حاکم میگوید من رفاه اجتماعی و امنیت داخلی و خارجی برای تو فراهم میکنم و محکوم هم میگوید در این صورت با حکومت تو موافقت و هرگاه یکی از طرفین قرارداد، او را نقض کرد آن دیگری هم میتواند نقض کند. البته مجازاتهایی هست برای کسی که ابتدا قرارداد را نقض میکند. بالاخره علی در این خطبه نقش مردم را در سرنوشت خودشان مورد بررسی قرار میدهد و بر آن ارج مینهد. بر خلاف بعضی از منطقهای امروز که نقش مردم را در این زمینه انکار میکند، علی میگوید آنها پس از آنکه نظام عثمانی را درهم کوبیدند به سراغ من آمدند و دستهدسته با من بیعت میکردند بهطوری که حسنین زیر ازدحام جمعیت لگدمال شدند و انگشت ابهام من صدمه دید. آنها چون گوسفندانی که به آغل میروند به سراغ من میآمدند و با من بیعت میکردند. علی که حکومت را پذیرفت، سه جناح مختلف به وجود آمد که هرچند در ظاهر با هم فرق داشتند ولی در ریشه همه از یک اصل بودند. یکی گروه ناکثین که عهد خود را شکستند و علناً مخالفت کردند. آنها گروهی بودند که اگر حکومت به امیال غیرمشروع آنان جواب نمیداد، همه چیز را زیر پا میگذاشتند و اینها همه از اشراف بودند؛ طلحه و زبیر از اینها بودند. دیگری گروه مارقین که آنها به ظاهر خیلی متدین و صوت آنها مو را بر تن هرکس راست میکرد. نمازشان سنگدلترین افراد را تحت تأثیر قرار میداد و در دستشان تسبیح، در پیشانیشان آثار سجده و بر زبانشان نام خدا، اما در برابر علی قرار داشتند. اینها گروه خوارج هستند و به خاطر همین هم هست که علی گفت [لا] تقتلوا الخوارج من بعدی1، خوارج را بعد از من نکشید زیرا آنها از امام میخواستند که از گناه ناکرده خود توبه کند و از اشتباه نکرده خود اظهار ندامت کند. گروه سوم گروه قاسطین هستند کسانی که ظلم میکنند، به دنبال باطل رفتند و باطل را هم یافتند. معاویه از اینها است و عجب اینکه هر سه دسته در برابر علی قرار داشتند. خامنهای ادامه داد من چند هفتهای نبودم و امشب باید تلافی شبهای گذشته را در بیاورم لذا خسته شدهام و بقیه خطبه باشد برای بعد.
وی افزود مسجد بزرگ شده و احتیاج به کمک دارد، لذا آقایانی که دارند، با پول و کسانی که ندارند با زبان که با دیگران میتوانند صحبت کنند و آنها را ترغیب کنند تا ما بتوانیم سقف این مسجد را درست کنیم. افراد شناختهشده عبارت بودند از محمدرضا راستگو، رسول حقیقی، محمدرضا قدردانی، فرزانه، شریفی [و] بهنام. ضمناً سخنان خامنهای در ساعت 20 پایان یافت.
نظریه یکشنبه: سیدعلی خامنهای از زمانی که از سخنرانی او در مسجد کرامت جلوگیری به عمل آمده، شبهای شنبه هر هفته در مسجد امام حسن بعد از نماز جماعت آیاتی را قرائت و تفسیر مینماید. وی از مدرسین بهاصطلاح روشنفکر حوزه علمیه بوده و خود را نماینده خمینی میداند.
آرزو
از پرونده فرزانه
توضیحات سند:
_____
1. اصل فرمایش مولا علی علیه السلام در خطبه 61 نهجالبلاغه چنین است: «لاَ تُقَاتِلُوا (تقتلوا) الْخَوَارِجَ بَعْدِی؛ فَلَیْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ، (فأعطی) کَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَکَهُ، یَعْنی: مُعاویۀ وَ أصحابه» یعنی: بعد از من با خوارج نبرد نکنید زیرا کسی که در جستجوی حق بوده و خطا کرده مانند کسی نیست که طالب باطل بوده و آن را یافته است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 08 صفحه 175