گزارش خبر موضوع : اجتماع فرهنگیان
متن سند:
از ساعت 8 بامداد در روز شنبه 13 /8 /57 در دبیرستان دکتر فلاح آبادان
اجتماعی با شرکت دانش آموزان و معلمان مدارس تشکیل شد در ساعت 5 /8
صبح آقای کیاوش اولین سخنران بود که پیرامون اتحاد معلمان و شاگردان با
قشرهای دیگر اجتماع صحبت و اضافه نموده باید مردم همه با هم متحد شوند و
پایه های ظلم و ستم را از جا بکنند و گفت که چگونه مقامات شهری آبادان با
اجتماع معلمان و شاگردان مخالفت میکنند و بعد از نامبرده یکی از خانمها که دبیر
بوده راجع به اتحاد کمونیست ها و اسلامی ها گفت که مسلمانها هیچگاه نمیتوانند با
کمونیستها اتحاد داشته باشند زیرا هم عده کمونیستها قلیل است و هم عقاید آنان
مخالف عقاید با مسلمانان میباشد و هیچگاه توده زیادی از مردم نمیتوانند با عده
کمی که در اقلیت قرار دارند متحد شوند و کمونیستها هیچ پایگاهی در بین مردم
ندارند و همین باعث اختناق [= اختلاف]و دو دستگی است و شعارهائی بنفع
خمینی داد که شاگردها را تحریک به شعار دادن کرد.
سپس یکی ازدبیران بنام
مباشری ناگهان پشت بلندگو رفت و یک سوره قرآن را خواند که بقیه معلمان فورا
او را کنار کشیدند و همین باعث شد که دوباره اختلاف بین کمونیستها و مذهبی ها
شروع شود و سپس اقای کیاوش هم فورا شعارهای مبنی برآزادی زندانیان
سیاسی و اتحاد.
مبارزه پیروزی داد بعد آقای نبوی که در جریان تظاهرات
دبیرستان تخت جمشید توسط فرمانداری نظامی آبادان دستگیر شده بود وانمود
میکرد که نمیتواند راه برود و گفت که شماها با متحد شدن خود من را آزاد ساختید
و گفت که نگذارید دستگاه بین شما دو دستگی ایجاد کند و بعد یکی از
دانش آموزان دکتر فلاح شروع به صحبت کردن نمود و گفت ما باید بوسیله اسلام
پیروز شویم شعارهائی علیه [= له ]خمینی داد که افراد
کمونیست شروع به مخالفت با او کردند و بعد یکی از دانش آموزان روستا شروع
بصحبت کرد و گفت مادر من در حال مرگ است من بخاطر دوست شهیدم که در راه
خسروآباد کشته شد آمده ام و بخاطر شهیدان خواستار یکدقیقه سکوت شد و بعد یکی
از زندانیان سیاسی بنام ایرج صفاتی دزفول [= دزفولی] از مردم تشکرکرده که باعث
آزادی آنها شده اند و سپس افزوده که وقتی برای پرونده خوانی رفته بودم در پرونده ام
نوشته شده بود بخاطر اینکه گمان میرفت که ایشان با برادر معدوم خود (غلامحسین
صفاتی دزفولی) روابطی داشته باشد برای جامعه خطرناک تشخیص داده شده است و
گفت که خودتان بیندیشید که با چه دلایلی ما را دستگیر کرده اند.
سپس آقای سامری گفت که این جا نماز آبکشها که را رودروی ما میکنند اینها که در
کنار ضریح عکس میگیرند و گلوله بطرف آنها که در ضریح هستند شلیک میکنند اینها
هستند که باعث بدبختی مردم شده اند نه معلمان که بخاطر مردم و کارگران اعتصاب
کرده اند و از دبیرستان هخامنش آقایان عباسی.
برازش.
قومی.
فروزانفر.
شنیط.
هر
وقت نظم جلسه بهم میخورد می رفتند و شاگردها و معلمان را آرام میکردند و شعار
میدادند.
در خاتمه قطعنامه ای که تهیه شده بود خوانده شد که با مخالفت شدید معلمان
روبرو شد.
در این قطعنامه گفته شده بود که باید از فردا یعنی 14 /8 /57 معلمان در سر
کلاس هایشان حاضر شوند و بعد قطعنامه دیگری خوانده شد که در آن گفته شده بود که
1ـ اگر کارگران و قشرهای مختلف مردم از ما خواستند به سر کلاسهایمان برویم
خواهیم رفت 2ـ آیا فرماندار نظامی آبادان تضمین میکند که وقتی شاگردان از مدارس
بیرون آمدن بروی آنها تیر شلیک نکند.
1
نظریه یکشنبه ـ مفاد خبر صحت دارد.
قراول
نظریه چهارشنبه ـ نظریه یکشنبه مورد تایید است.
نسبت به شناسائی و تعیین
مشخصات کامل فرهنگیانیکه در اعتصابات اخیر شرکت داشته اند اقدام گردیده که
نتیجه متعاقبا باستحضار خواهد رسید.
ارژنگ
توضیحات سند:
1ـ اجتماع فرهنگیان در
دبیرستان دکتر فلاح آبادان به
طور خلاصه در مطبوعات هم
منعکس شد.
برای نمونه
روزنامه رستاخیز تعداد
شرکت کنندگان را پنج هزار
نفر نوشت.
(ش 1055، ص 4)
بعد از ظهر امروز (13 /8 /57)
تظاهراتی هم در شهر آبادان
روی می دهد که در سند بعدی
اشاره کوتاهی به آن شده
است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 15 صفحه 126