زمینههای التقاطی
متن سند:
زمینههای التقاطی
در یکی از اعترافات مهدی هاشمی، زمینههای التقاط و برداشتهای سطحی از قرآن و روایات، اساس انحرافاتاین گروه به شمار میرود:
«...ایمان و اعتقاد به افکار واندیشههای آقای غروی در اصفهان که برداشتها و استنباطات شاذی از اسلام داشت و از سوی دیگر تأثیرگذاری الگوهایی نظیر انقلاب مصر و چین و ویتنام نقطه کجاندیشی ولو بصورت خفیف را در من منعقد کرده است... در آن زمان تعبدها و پاک منشیها بسیاری سقوط کرده تا آنجا که بدبینی به دعا و گریه و روضه اباعبدالله الحسین(ع) و فاصله گرفتن با اسلام و فقه سنتی و روحانیون سنتی و از آن طرف گرایش به استدلال و تعقل محض و ارائه بینشهای مدرن اسلامی ازآیات و روایات و جستجوی دلیل برای مبارزات مسلحانه و کار تشکیلاتی بصورت یک جو عمومی درآمده بود. بیماری التقاط و برداشتهای سطحی از قرآن و روایات اساس حرکت فکریمان شده بود. در آن شرایط روشهایی را در بحثهای خود میپذیرفتیم که نام آن امروز التقاط است.»1
اصالت خشونت و نگرش قهرآمیز به مسایل سیاسی و اجتماعی که اساس تفکر این گروه است، ریشه در تلفیق دیدگاههای مائو با برداشتهای سطحی مهدی هاشمی از قرآن و روایات دارد. وی در این خصوص مینویسد:
«افراط در برداشت از اسلام و قرآن و روایات بخصوص در مسایل قهرآمیز مانند جهاد و امر به معروف و نهی از منکر این خشونتگرایی در سخنرانیها و جلسات خصوصیام بخوبینمایان بود و بخصوص روستای ما که از قدیم سرزمین خشونت بود. رنگ مذهبی بخود گرفت.»2
توضیحات سند:
1. پرونده مهدی هاشمی، ج 7 ص 3.
2. پرونده مهدی هاشمی، ج 7، ص 5.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 86