تاریخ سند: 17 خرداد 1342
موضوع : محرکین تظاهرات
متن سند:
شماره : 1074 ـ د ـ 1 بخش 311
سیدهاشم که در چهارراه مختاری شاهپور ساکن می باشد و اخیرا در قسمت
واگن خانه راه آهن مشغول کار شده در روزهای 15 و 16 /3 /42 جزء متظاهرین
و اخلالگران بوده و متظاهرین و اخلالگران را به آتش زدن مغازه ها تحریک
می کرده است.
سیدهاشم در سالهای 31 و 32 جزو جبهه ملی و طرفداران مصدق1 بوده و بعد از
قیام ملی 28 مرداد2 جزو طرفداران قیام 28 مرداد می گردد و روی همین اصول
در راه آهن استخدام می شود.
این نسخه در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانی شود.
شهابی
تعداد نسخه : سه نسخه
گیرندگان : بایگانی.
اداره سوم کل سوم.
اداره دوم کل سوم
توضیحات سند:
1ـ دکتر محمد مصدق ملقب به
مصدق السلطنه فرزند میرزا
هدایت در سال 1261 شمسی به
دنیا آمد.
وی در سن 17 سالگی
مستوفی خراسان شد.
تحصیلات
مقدماتی را در تهران به انجام
رسانید و در سال 1287 برای
تحصیلات عالیه به پاریس
رفت.
بعد از اتمام دوره مدرسه
علوم سیاسی پاریس، به
دانشگاه توشاش سوئیس وارد
شد و در سال 1293 با اخذ
درجه دکتری در حقوق، به ایران
بازگشت.
چون مخالف قرارداد
1919 ایران و انگلیس بود، در
بهار 1298 به سوئیس بازگشت
و قصد داشت در آنجا مشغول
کار شود که کابینه مشیرالدوله
برای تصدی وزارت دادگستری
از وی دعوت کرد.
در حین
مراجعت به ایران در پائیز
1299 به حکومت فارس
منصوب شد.
با این همه در همان
سال از شناسایی کودتای
سیدضیاءالدین طباطبائی امتناع
ورزید.
پس از سقوط سید
ضیاءالدین در سال1300 به
وزارت دارایی منصوب شد و
به اصلاحات در این وزارتخانه
پرداخت.
در سال 1301 به
حکومت آذربایجان دست یافت
و بعد از چندی به علت عدم
موافقت دولت مرکزی با نظریات
او از این سمت استعفا داد.
در
سال 1302 وزیر امور خارجه
شد در سال 1303 در دوره
پنجم قانونگذاری به نمایندگی
مردم تهران در مجلس شورای
ملی انتخاب گردید و در
این دوره با واگذاری سلطنت به
سردار سپه مخالفت کرد.
در
دوره ششم مجددا به وکالت
مجلس از طرف مردم تهران
انتخاب شد و ضمن مخالفت
با تشکیل مجلس مؤسسان، پس
از اتمام این دوره چون دولت
در انتخابات مجلس دخالت کرد،
از سیاست کناره گرفت و در
قریه احمدآباد در غرب تهران
اقامت گزید.
با این که به کلی از
سیاست کناره گرفته بود، در
چهارم تیرماه 1319 به وسیله
شهربانی تهران توقیف شد و
پس از اعزام به بیرجند، تا
آذرماه همان سال در زندان
عمومی آن شهر محبوس بود.
سپس مجددا به احمدآباد تبعید
شد.
پس از وقایع شهریور
1320 در دوره چهاردهم و
شانزدهم بار دیگر از طرف مردم
تهران به وکالت مجلس شورای
ملی انتخاب گردید.
در این
دوره برای استیفای حفاظت
ایران از شرکت نفت ایران و
انگلیس و دولت انگلستان جبهه
ملی را تشکیل داد و به مبارزه
پرداخت و در 29 اسفند 1329
قانون ملی شدن صنعت نفت را
از تصویب مجلس شورای ملی
گذراند در اردیبهشت 1330
برای اجرای این قانون و خلع ید
از شرکت نفت سابق،
نخست وزیری ایران را قبول
کرد.
موفقیت مصدق در جریان
نهضت ملی شدن نفت، مرهون
حمایتها و پشتیبانیهای
روحانیون و نیروهای مذهبی
بود که در رأس آنها آیت الله
کاشانی قرار داشت.
اما بروز
اختلاف میان آیت الله کاشانی و
مصدق که با تفکرات لیبرالیستی
و ملی گرایی همواره مدافع
جدایی دین از سیاست بود،
موجب گردید که حکومت شاه با
همکاری سیا، نقشه هایی را
برای سرنگونی حکومت مصدق
طرح ریزی کنند.
در تیرماه
1331 با این که مجلس جدید
(دوره هفدهم) به نخست وزیری
او رأی تمایل داده بود، به سبب
اختلاف نظر با محمدرضا پهلوی
برای تصدی وزارت دفاع ملی،
از تشکیل دولت جدید استنکاف
کرد و شاه، قوام السلطنه را به
نخست وزیری منصوب نمود،
ولی ملت با قیام سی تیر به
رهبری آیت الله کاشانی مجددا
او را به نخست وزیری برگزید.
در 28 مرداد 1332 دولت
مصدق سقوط کرد و او پس از
محاکمه در یک دادگاه نظامی،
به 3 سال زندان محکوم شد.
در
شهریور 1335 از زندان آزاد
شد و در احمدآباد تحت نظر
قرار گرفت.
مصدق در 14 اسفند
1346 بر اثر بیماری درگذشت.
2ـ کودتای 28 مرداد 1332 :
نهضت ملی شدن نفت ایران
ضربه بزرگی بر منافع دول
استعمارگر، به ویژه انگلستان
وارد کرد.
با برنامه ریزی مشترک آمریکا و
انگلیس کودتای 28 مرداد با
موفقیت اجرا شد و سرآغاز
دیکتاتوری 25 ساله محمدرضا
گردید.
انگلیسها موفق شدند موافقت
آمریکا را با سقوط مصدق جلب
کنند و نقش اصلی با انگلیسها
بود.
سپهبد فضل اللّه زاهدی مأمور
انگلیسیها و سرلشگر حسن
اخوی طراح کودتا و مغز متفکر
این اقدام، سرلشگر ارفع بود.
کرمیت روزولت (مقام سازمان
سیا) برای حسن اجرای کودتا به
تهران سفر کرد.
در روز 24 مرداد 1332 هجری
شمسی محمدرضا با یک حکم
مصدق را از نخست وزیری
عزل و با حکمی دیگر زاهدی را
به نخست وزیری را منصوب
می کند، اما دکتر مصدق این
حکم را نمی پذیرد و متوجه
کودتا می شود.
و کودتاگران
شکست می خورند و خلع سلاح
می گردند و شاه که به نوشهر
رفته بود به بغداد پرواز می کند و
از آنجا به ایتالیا می رود و
کودتاگران ناکام می مانند.
اما کودتای 28 مرداد
طرح ریزی می شود که براساس
آن جمعیتی در خیابانها
راهپیمایی می کنند و نیروهای
کودتا به منزل مصدق می روند و
سرهنگی به نام رحیمی ساختمان
خانه دکتر مصدق را به توپ
می بندد.
اما مصدق موفق به
فرار می شود.
سرانجام زاهدی
زمام امور را در دست گرفت و
محمدرضا به کشور بازگشت و
حکومت سرکوب را در کشور
حاکم کرد (در ابتدای سال 1379
وزیر خارجه آمریکا اعتراف
کرد که در کودتای 28 مرداد
ایران، آمریکا نقش داشته
است.)
«ظهور و سقوط سلطنت پهلوی
ـ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای
سیاسی»
منبع:
کتاب
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 8 صفحه 38