صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 29 آذر 1357


متن سند:

درباره : 1ـ محمد عریسن شغل فرشفروش در سرای عریسن 2ـ مشهدی حسن شغل سرایدار سرای روحانی قدیم محترما باستحضار میرساند.
منظور : عرض وضعیت و کسب دستور در مورد دستگیری نامبردگان بالا.
سابقه : در تحقیقاتیکه از اکبر جبرانی فرزند نقی و حسن رف رف محمود دو تن از متهمان دستگیرشده واقعه روز 29 /9 /57 بعمل آمد.
یادشدگان ضمن اظهار عدم شرکت در حادثه مزبور که منجر به ایراد ضرب و جرح و شهادت یکی از مامورین گردیده بترتیب بیان میدارند : در خلاصه اظهارات اکبر جبرانی : مشارالیه اظهار میدارد.
در روز چهارشنبه باتفاق مشتریان خود و شاگردانم در انبار فرش خود در طبقه سوم سرای روحانی ایستاده بودیم که ناگاه درب انبار باز شد و مأمورین بداخل آمده و از ما پناه خواستند.
که آقای امامی یکی از همکارانم که حضور داشت اظهار داشت همین جا بمانید و بر اساس خواهش مأمورین بطبقه پائین رفت تا به پلیس جهت کمک به مأمورین تلفن کند پس از گذشت چند دقیقه فردی بنام محمد عریسن (نامبرده بالا) بداخل انبار آمده و اظهار داشت که مردم رفته اند و مأمورین را دعوت به رفتن نمود که مورد قبول واقع نشد لکن پس از چند لحظه مجددا آمد و مطالب قبلی را بیان داشت که اینباره مأمورین بپائین رفتند و من باتفاق دیگران در همان طبقه دوم یا یکی از مأمورین ماندیم که بمجرد رسیدن مأمورین بپائین درب سرا بوسیله مشهدی حسن سرایدار باز شد و مردم هجوم آورده و بوسیله سنگ و چوب به مأمورین حمله کردند و دیگر هیچگونه مورد را ندیدم و از اینکه چه کسی عامل اصلی این واقعه بوده اطلاعی نداشته و مسببین را نیز نمیشناسم.
2ـ خلاصه اظهارات حسن رف رف : یاد شده اظهار میدارد.
در روز چهارشنبه برای دو منظور به بازارسرای روحانی رفتم یکی وصول چکهای برگشتی و دیگری اینکه آگاه شوم آیا شش قطعه قالی که به حاجی سعید ذاکری داده ام مورد پسند بوده است یا خیر که پس از چند دقیقه از نشستنم در حجره حاجی سعید ذاکری نگذشته بود که تظاهرات شروع شد و با مشاهده مأمورین که اسلحه های خود را در دست داشتند بداخل حجره رفته و تا خاتمه تظاهرات و برقراری آرامش از آنجا بیرون نیامدم و زمانی که احساس کردم سر و صدائی نیست بقصد رفتن بمنزل از حجره خارج شدم که دستگیر شدم لکن میافزاید در دوباری که در بازار تظاهرات میشد سرایدار سرای روحانی بنام مشهدی حسن بهنگامیکه مردم قصد مخفی شدن داشتند درب سرا را باز می کرد و آنان را بداخل آورده و پناه میداد و اینبار هم تنها او بود که درب سرا را باز نموده و مردم را جهت حمله به مأمورین بداخل سرا راه داده است.
نظریه : با عرض مطالب بالا و اینکه از اظهارات متهمین فوق الذکر چنین استنباط میگردد عاملین اصلی واقعه روز 29 /9 /57 محمد عریسن و مشهدی حسن سرایدار میباشند که یکی با بیان اظهارات دروغین مأمورین را فریب داده و در دسترس متظاهرین قرارداده و دیگری با باز نمودن درب سرا سبب هجوم مردم بداخل گردیده است، مستدعی در صورت تصویب اجازه فرمایند شارالیهم نیز بمنظور روشن شدن چگونگی واقعیت امر دستگیر و چنانچه در تحقیقات معموله از آنان رفع سوءظن گردید مرخص و در غیر اینصورت پس از تکمیل پرونده بمنظور تعیین مجازات به اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی معرفی گردند.
موکول برأی عالیست.
1 بازجو : نوائی رئیس بخش 384 : وظیفه خواه معاون واحد اطلاعاتی : نوید رئیس واحد اطلاعاتی : کاویانی محترما بعرض میرساند: در تحقیقات از دیگر افراد دستگیر شده در بازار اظهارات یادشدگان مورد تأیید قرار گرفته علیهذا در صورت تصویب بمنظور روشن شدن چگونگی واقعیت موضوع اجازه فرمائید دو نفر فوق الذکر دستگیر و منازل و محل کار آنان با رعایت کامل بازرسی گردد.
وظیفه خواه 1 /10 /57 برابر نظریه اقدام پرونده به دادسرای فرمانداری نظامی ارجاع و هر گونه عملی برای تسریع و روشن کردن پرونده با سرعت انجام گیرد.

توضیحات سند:

1ـ خبرنامه جبهه ملی ایران در شماره 45 خود درباره وضع امروز (29 /9 /57) بازار نوشت که «روز چهارشنبه بیست و نهم آذر ماه عده ای شخصی پوش مسلح با فریادهای گوش خراش به بازار سرای روحانی وارد شدند و با ایجاد رعب و وحشت، محیط را در هم ریختند و سرانجام با تیراندازی مأموران، شاکر بهشتی جوان 18 ساله را بخون کشیدند.
موج خشم مردم از دیدن جنازه غرق در خون جوان، دامان دو تن از ماموران ساواک را گرفت.
هجوم وحشیانه باز هم ادامه یافت.
و در هم ریختن مغازه ها و شکستن شیشه ها و پایین آوردن عکسهای حضرت آیت الله العظمی خمینی پی آورد آن بود.
در کوچه کبابی ها نیز برخورد ماموران ساواک با مردم عادی و تیراندازی، به زخمی شدن چند تن انجامید.
»

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 21 صفحه 238


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.