تاریخ سند: 2 دی 1357
امکانات موجود جهت رفع بحران فعلی در ایران از نقطه نظر مشاوران رژیم و خارجیان
متن سند:
امکانات موجود جهت رفع بحران فعلی در ایران از نقطه نظر مشاوران رژیم و خارجیان
نظر به اینکه از دی ماه گذشته که نقطه شروع انقلاب مردم ایران به رهبری روحانیت مترقی و ملیون مردمی به حساب میآید عمده محتوی انقلاب ضد امپریالیستی و برضد عمال داخلی امپریالیستها بوده و لبه تیز حمله تمامی جناحها که با طبقات مختلف مردم که نقشهای اساسی را در انقلاب بازی میکنند متوجه شخص شاه به عنوان تکمیل وابستگی و ارتجاع ایران شده است و نظر به وسعتی که نهضت به خصوص از مرداد ماه به این طرف پیدا کرده است و تمامی وقایع، خود نشانگر آگاهی و بیداری رهبری بوده و ثابت میکند که نباید رهبری جنبش را عدهای ملای بیسواد و عقب افتاده پنداشت و بالاخره نظریه توجهی که در اثر کوششهای رهبری آگاه به خصوص جدیت و آگاهی خارقالعاده امام خمینی خارجیان به خصوص کشورهای عمده دنیای غرب و کشورهای اسلامی به وضع ایران پیدا کردهاند و در شرایط کنونی شدیداً سرگرم بررسی راهحلهای ممکن جهت رفع بحران میباشند نهضت در موقعیت بسیار خطیری قرار گرفته است.
مسلماً انقلاب ایران، انقلابی دارای ماهیت کمونیستی یا حتی سوسیالیستی محض نمیباشد و بنابراین تخریب کامل ماشین دولتی فعلی را در نظر ندارد بلکه تمایل دارد این ماشین را از دست وابستگان به رژیم وابسته به امپریالیسم و غارتگران داخل را رها کرده و با نابودی خائنان و نوکران خارجیان و کسانی که در 50 ساله گذشته به ظلم و تعدی به مردم و غارت بیتالمال شهرت داشتهاند، تمامی سازمان رژیم فعلی را به دست عوامل مردمی سپرده به تمامی سازمانها خصلتهای اسلامی بخشید و بدین نحو حکومت اسلامی را اجراء کند و به هیچ وجه در نظر نیست که مثلاً ارتش به کلی مضمحل و از هم پاشیده شده و ارتش نوینی به وجود آید و یا وزارت خانهها به کلی نابود شده و اساسا آنها از بیخ و بن تغییر پذیرد. حتی خریداران عمده نفت و محصولات ایرانی غیرقابل تغییر میباشد و یا حداقل کشورهای غربی خریداران عمده خواهند ماند به استثناء اسرائیل و آفریقای جنوبی و وابستگان بلافصل آنان.
نتیجه این خواهد شد که در مقطع فعلی جنبش، چگونگی تحلیلهای رهبران کشورهای غربی برای رهبران انقلاب ایران از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود و رهبری میتواند با در نظر داشتن بررسیهای آن کشورها تاکتیکهای خود را طوری عمل نماید که راهحل رهبری اسلامی مورد قبول تمامی آن کشورها قرار گیرد و چارهای برای رهبران خارجی و بعضی عوامل ملی داخلی جز اجراء راهحل رهبری اسلامی باقی نماند به طور کلی در شرایط حاضر چهار امکان میتواند مورد بررسی قرار بگیرد که در این زمینه مختصراً شرح داده میشود.
1- کوشش رژیم حاکم در دستگیری وسیع رهبران مذهبی انقلاب اسلامی و ترور بعضی از شخصیتهای درجه اول و استقرار یک رژیم سرکوب کننده و فاشیستی کامل که حتی از کشورهای غربی نیز تا حدودی منزوی شود و شاه برمسند قدرت باقی بماند و اختناق به شدیدترین وجهی ادامه یابد. این سیاست دائم مد نظر رژیم قرار داشته و هربار آزمایشاتی در اجراء آن کرده است که بتواند چنین رژیمی را مستقر کند مانند وقایع کرمان و اروند و اخیراً وقایع اصفهان، نجفآباد و مشهد.
2- کوشش در برقرار کردن دولت غیرنظامی کاملاً دمکرات که شاه فقط به سلطنت مشروطه بپردازد (حتی اگر برای مدت محدود) و سیاست را به دست سیاستمدارن میانهرو داده و حتی فرماندهی ارتش و ساواک را هم زمین بگذارد و به دولت محول کند.
این اقدام میتواند به خاطر نجات سلطنت انجام شود و امید به این که با این کار درصد زیادی از مخالفان میانهرو که فعلاً در اطراف رهبری اسلامی هستند از امام خمینی جداکرده و به طرف دولت دمکرات مشروطه جلب کند و اعتصابات نیز پایان یافته، دورانی آرام پدید آید.
3- اجرا یک کودتای نظامی نیمه مترقی تحت نفوذ آمریکا و کشورهای غربی و خلع شاه از سلطنت و برقراری یک حکومت جمهوری و دعوت از روحانیت برای مشارکت معینی در چنین حکومتی که اما قدرت اصلی در دست نظامیان نیمه مترقی باشد ولی منافع خارجیان کاملاً تأمین شود.
4- استعفای شاه از سلطنت تحت فشار مردم ایران و رهبری اسلامی و محافل غربی که خطر از دست رفتن منافع کامل خود را نزدیک ببینند و ایجاد یک شورای موقت انقلاب به پیشنهاد روحانیت و سیاستمداران ملی و انجام رفراندم و برقراری حکومت جمهوری اسلامی.
به عرض تیمسار ریاست ساواک رسیده تاریخ 2 /10 /57
بهرهبرداری شود. 2 /10
منبع:
کتاب
حبیبالله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 588