تاریخ سند: 5 آذر 1357
موضوع: پخش اعلامیههای مضره و تحریکآمیز و ایجاد اغتشاشات
متن سند:
شماره: 257 /4117 /22/.. /60 تاریخ:5 /9 /1357
از: نگهبانی شهربانی درگز
به: ریاست محترم شهربانی
موضوع: پخش اعلامیههای مضره و تحریکآمیز و ایجاد اغتشاشات
مقام عالی را آگاه میسازم.
در ساعت 3 صبح روز 5 /9 /1357 سرکار ستواندوم نیازپور به شهربانی مراجعه به اتفاق استوار محمد حسینی به منظور گشت با اتومبیل پیکان شهربانی به خیابان عزیمت در ساعت 15 /5 صبح در مقابل مسجد صاحبالزمانی مشاهده مینمایند سه نفر جوان به نامهای 1. علیرضا باقری فرزند رجبعلی 2. محمدعلی عباسی 3. علی عباسی فرزندان بهرام در حرکت هستند و به محض متوقف شدن اتومبیل گشتی نامبردگان وضع غیرعادی پیدا نمودند به آنان مظنون به محض متوقف کردن آنان مشاهده گردید علیرضا باقری چهار تکه کوچک چسب نواری (مخصوص چسباندن اعلامیه) در دست راست دارد و یک برگ اعلامیه تحریکآمیز به مهر آقای سیدکاظم شریعتمداری1 زیر پایشان افتاده، در بازرسی بدنی نیز یک برگ اعلامیه دیگر تحریکآمیز به نام آقای سیدعبدالله شیرازی2 به دست آمد. مراتب را صورتجلسه با اعلامیهها به نگهبانی تحویل سپس از علیرضا فرزند رجبعلی شهرت باقری 22 ساله بیکار محصل متفرقه اهل فردوس ساکن فعلی درگز منزل رمضان بنادکوئی بازجوئی معترف به عمل تحریکآمیز خود میباشد بیان میدارد اعلامیهای که در زیر پا بوده در دست من بود و انداختم و چسبها را نیز برای زدن اعلامیه به دیوار در دستم نگه داشته بودم و به من گفته بودند باید این اعلامیهها را به دیوار الصاق نمایم. سئوال شد چه کسی گفته بیان میدارد شیخها میگویند و قبلاً که شیخها برای دوره قرآن و غیره به این شهر میآمدند به من گفتهاند.
در مورد دو نفر دیگر بیان میدارد اینها با من همکاری نداشتهاند و بعد از خواندن نماز صبح از مسجد صاحبالزمانی به اتفاق خارج شدیم در خیابان راه میرفتیم که مأمورین مشاهده کردند. از علی فرزند بهرام شهرت عباسی 21 ساله فارغالتحصیل رشته کشاورزی اهل و ساکن درگز کوچه املاک منزل شخصی بازجوئی در مورد اینکه اعلامیهای از جیب وی کشف گردیده بیان میدارد علیرضا باقری به من داده و من وی را قبلاً نمیشناختم فقط در مسجد مرا دید گفت اعلامیه را بگیر بخوان و به طرف منزل میرفتیم مسیر منزلمان یکی بود مأمورین مشاهده و بازرسی نموده اعلامیه را کشف کردند. از محمدعلی فرزند بهرام شهرت عباسی 18 ساله شغل محصل کلاس دوم راهنمائی نوبنیاد اهل و ساکن درگز بازجوئی بیان میدارد من در مسجد نماز خواندم بعد به اتفاق برادرم و علیرضا باقری از مسجد خارج شدیم و در مسیر منزلمان مأمورین رسیدند ما را متوقف و به شهربانی آوردند و اظهار میدارد از اعلامیهها اطلاعی ندارم در محل بازرسی نیز یک برگ از دست علیرضا به زمین افتاده بود متوجه نشدهام و در مورد آشنائی با رضا باقری نیز بیان میدارد فقط در مسجد همدیگر را میدیدیم و سلام و علیکی داشتهایم.
لذا اظهاراتشان جهت فرار از کیفر میباشد با همکاری یکدیگر اقدام به پخش اعلامیههای مضره نموده تا در شهر اغتشاشات به وجود بیاورند.
چون گمان میرفت نامبردگان در منزل هم اعلامیههای مضره داشته باشند لذا سرکار سرگرد سحابی در معیت متهمین و مأمورین با کسب نمایندگی از دادستان محترم درگز از منازل نامبردگان وفق مقررات بازرسی نتیجه به موجب صورتجلسههای پیوست و مدارک مکشوفه جرم به شرح زیر میباشد.
الف . از منزل علیرضا باقری مدارک جرمی به شرح ذیل کشف شد .
1. بر روی یک برگ کاغذ طرح چهارپائی بود که سوار بر آن کارتر را نقاشی کرده و داخل آن جمله (مرگ بر شاه خائن جلاد . نابودباد خاندان ظالم پهلوی خونخوار) نوشته شده و عکس سر شاهنشاه را به عنوان سر چهارپا با چسب نواری چسبانده و بر پیشانی تمثال مبارک شاهنشاهی کلمات (شمر ذیالجوشن) نوشته و بین دو ابروی عکس شاهنشاه را خط خطی و برای تمثال معظمله سبیل کشیده است کشف شد.
2. نامهای به عنوان آقای زحمتی صاحب سینما درگز که در آن تهدید شده یا سینما را تعطیل کن و به فعالیتهایی که به صلاح جامعه است بپرداز یا این کار را انجام خواهیم داد.
3. دو برگ تمثال شاهنشاه را از همان نمونهای که در طرح چهارپا استفاده شده و از کتب درسی جدا گردیده و زیر فرش خانه به دست آمد.
4. دو برگ اعلامیه مضره از طرف سیدمحمدکاظم شریعتمداری و سیدعبدالله شیرازی کشف شد.
5. نامهای به عنوان جناب شیخ و تهدید به اینکه در منابر از این دستگاه ظالم و خونخوار و شاه خائن تعریف نکنید و الا شما را خواهیم کشت.
6. چهار برگ اعلامیه مضره3 مصاحبه شریعتمداری با خبرنگار فرانسوی.
7. پونس و نوارچسب برای الصاق اعلامیه توضیح اینکه از همین چسبها در طرح چهارپا استفاده شده است.
8. سه قطعه تصویر متعلق به خمینی و کافی. ضمناً همه مدارک بالا بجز تمثالهای شاهنشاه داخل کتب و دفاتر متهم بود و همه به خط خودش میباشد.
از نامبرده در موارد فوق مجدداً تحقیق با صراحت هرچه تمامتر معترف به اعمال فوق وسیله خودش و با خط خودش میباشد و منظور از جناب شیخ، شیخ ذبیح را ذکر میکند و میگوید این نامههای تهدیدآمیز را میخواستم در منازل نامبردگان بیندازم و اعلامیهها را و عکسها را (عکس خمینی و کافی) را به غیر از اعلامیه انجمنهای اسلامی که از مسجد صاحبالزمان پیدا کردهام بقیه را از منزل آقای شیرازی در مشهد به دست آوردم.
ب . از منزل علی عباسی به نحو فوق بازرسی فقط یک برگ اعلامیه مضره درباره وقایع اخیر و کابینه نظامی کشف شد. از نامبرده بازجوئی مدعی است از داخل منزل خودم پیدا کردهام.
اینک پرونده امر با توجه به اظهارات متهمین از نظر میگذرد به هر نحوی که مقرر فرمایند رفتار شود.
متصدی نگهبانی سرپاسباندوم . سپاهی
پرونده متشکله به همراه متهمین و مدارک جرم که جمعاً 30 برگ میباشد از نظر ریاست محترم دادسرای درگز میگذرد. علیرضا باقری که به قول خودش مشمول فراری است از فردوس گویا برای چنین مأموریتهایی در درگز [ساکن]شده چون نه شغل دارد و نه کس و کار و راه امرار معاش وی معلوم نیست. رئیس [ناخوانا]
توضیحات سند:
1. سید کاظم شریعتمدارى، فرزند حسن در سال 1283ﻫ ش در تبریز متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تبریز شروع کرد و سطوح و فقه و اصول را از میرزا ابوالحسن انگجی فرا گرفت. سپس در سال 1305 به قم رفت و در حوزهی درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری حاضر شد.
وی بعد از مدتی به نجف اشرف رفت و از اساتید آنجا از جمله مرحوم نائینی، آقا ضیاء عراقی و آقا سیدابوالحسن اصفهانی کسب علم کرد و سپس اجازهی اجتهاد یافت، در سال 1313 به تبریز مراجعت نمود و در ششم خرداد 1326 هنگامی که شاه به مدرسهی طالبیهی تبریز آمده بود، از شاه استقبال به عمل آورد. علیرغم تحریم علماء و مراجع تبریز در دیدار با شاه این موضوع ادامه کار وی در آذربایجان را دشوار ساخت، لذا راهی قم شد. از آن زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط خود را به طور پنهانی با دربار حفظ کرد. اگرچه در بعضی موارد مخالفتهایی نیز با اقدامات رژیم مینمود. موسسهی دارالتبلیغ اسلامی، بنا به دستور وی در قم در سال 1344 افتتاح شد. به ادعای طرفداران این موسسه، دارالتبلیغ جهت احیای دین اسلام پایهریزی شد؛ اما مخالفان آن از جمله امام خمینی(ره) آن را با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی به نفع رژیم شاه میدانستند. اواخر سال 1345، مقامات ساواک با وی ملاقات کردند و طرح آزمایش طلاب و اعزام آنها را به سربازی مطرح کردند و شریعتمداری طرح را تایید کرد. بعد از درگذشت آیتالله سیدمحسن حکیم، شاه در دوازدهم خرداد 1349 تلگرامی به همین مناسبت خطاب به وی ارسال داشت و وی در شانزدهم به تلگرام شاه پاسخ گفت. وی با عناصر رژیم شاه ارتباط داشت و رهنمودهایی را به رژیم ارائه میداد که چگونه با عناصر انقلابی برخورد کند و امام خمینی(ره) را محدود نمایند. وی بارها با بهبودی و انصاری به عنوان نمایندگان شاه ملاقات داشت. مدتی پس از انقلاب و اندکی پس از تشکیل حزب جمهوری اسلامی، حزب خلق مسلمان با تایید و حمایت او شروع به فعالیت کرد. این حزب نظرات انتقادی نسبت به نظام داشت و در عوض آیتالله شریعتمداری را قبول داشت. در 15 آذر سال 1358 رادیو و تلویزیون تبریز توسط حزب خلق مسلمان اشغال شد و با قطع خبر ساعت 2 صدای جمهوری اسلامی، اعلامیههای شریعتمداری و حزب خلق را قرائت کردند و ضمن آن خواستار آن شدند که متجاوزان به خانهی شریعتمداری، دستگیر و مسئولان غیر بومی تبریز اخراج شوند و انتصابات حتماً با تایید شریعتمداری باشد. سه روز بعد رادیو و تلویزیون از اشغال خارج شد و کار عادی خود را شروع کرد. روز 14 دی ماه دوباره رادیو و تلویزیون تبریز اشغال شد.
در قم نیز طرفداران وی تظاهرات کردند و شعار «رهبر ما شریعتمدار، زنده باد شریعتمدار» را سر دادند و سپس با سپاه پاسداران و حزبالله درگیر شدند و در نهایت در ساعت 2 بعداز ظهر، معرکه را ترک کردند. در پی این حادثه، جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم طی اعلامیهای از شریعتمداری انتقاد کرد. فردای آن روز مردم به کمک سپاه پاسداران، رادیو و تلویزیون را بعد از ساعتها درگیری خونین از دست طرفداران شریعتمداری خارج کردند. پس از دستگیری، توطئهگران کودتای نوژه اعتراف کردند که آیتالله شریعتمداری را در جریان کودتا قرار دادهاند و وی ضمن تایید متعهد شده است که از آنها حمایت کند. بعد از افشای این توطئه و جریان کودتای قطبزاده و همکاری شریعتمداری با آنان، وی در سال 1361 ش از طرف جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم از مرجعیت خلع شد و سرانجام در سال 1365 ش به دنبال یک بیماری سه ماهه از دنیا رفت. رجوع شود به کتاب: آیتالله سیدکاظم شریعتمداری به روایت اسناد، تهران، مرکز بررسی اسناد انقلاب اسلامی.
2. آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی، فرزند سیدمحمد طاهر در سوم اسفند سال 1270 ﻫ ش در شیراز به دنیا آمد، در سن 15 سالگى به همراه پدرش مرحوم آیتالله سیدمحمدطاهر شیرازى به علت مبارزه علیه سلطنت قاجار و نفوذ انگلیس در ایران، از شیراز به سیوند تبعید و پس از شش ماه دوباره به شیراز بازگشت و از سال 1293 به نجف اشرف مهاجرت کرد و در نزد بزرگان از مراجع و فقهاى نجف درس خواند.
در سال 1314 به منظور زیارت مرقد امام رضا (ع) به ایران آمد و طى اقامت خود در مشهد، مبارزه سرسختانهاى علیه رژیم رضا خانى را شروع و در اجتماعات علماء و فقهاى ایران با مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائرى جهت تصمیمگیرى علیه رژیم پهلوى نقش ارزنده ایفاء کرد و در حادثه قیام مسجد گوهرشاد با مرحوم آیتالله حاج آقا حسین قمى و مرحوم آیتالله سید یونس اردبیلى نیز اقداماتى کرد. در نتیجه این فعالیتها از سوى رژیم، به همراه دیگر علماء و فقها دستگیر شد و پس از گذراندن چهار ماه در زندان پهلوى، مجدداً به نجف رفت و در سال 1354 به ایران مراجعت نمود. ایشان از ابتدا نهضت اسلامى به رهبرى امام خمینى(ره)، فعالیتهایى را در مبارزه علیه رژیم پهلوى تا پیروزى انقلاب اسلامى ایران آغاز کرد. ایشان پس از پیروزى انقلاب اسلامى تا زمان رحلت در مشهد مقدس اقامت داشتند. آیتالله شیرازى در 5 مهر سال 1363 به جوار رحمت حق شتافت.
3. توجه به این نکته لازم است که در رژیم شاه و دموکراسی آمریکایی حتی اعلامیههای آقای شریعتمداری نیز مضره است و اگر ایشان تحمل میشد برای مقابله با امام خمینی و انحراف در خط انقلاب بود. چنانچه آنان موفق به سرکوب نهضت میشدند حتی همین اعلامیههایی کم ضرر را نیز تحمل نمیکردند و اجازه نمیدادند.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 18 صفحه 24