نگاهی به اعمال بختیار
نگاهی به اعمال بختیار
متن سند:
از: تراب سلطانپورنگاهی به اعمال بختیار
به دنبال اخباری که در ماههای گذشته جسته و گریخته در مورد اعمال خائنانه و اقدامات وطن فروشانه تیمور بختیار در جراید منتشر می‌شد، چندی قبل روزنامه کیهان مبادرت به انتشار صورت اموال منقول نامبرده نمود. گفته می‌شود علاوه بر اموال و املاک و دهات و مستغلات مزبور که میلیونها تومان ارزش دارد نامبرده قریب چهل میلیون دلار هم پول نقد از کشور خارج ساخته است.
شک نیست که تیمور بختیار تا آغاز انتصاب به فرمانداری نظامی تهران آه در بساط نداشته است. و همچنین تردیدی نیست که این ثروت بیحساب که فقط و فقط محصول دوران تصدی او در فرمانداری نظامی تهران و سازمان امنیت کشور می‌باشد هیچگونه تناسب با حقوق و مزایا و پاداشهای مرسوم و معمول نمی‌تواند داشته باشد. پس این ثروت باد آورده را کدام باد به خزانه او سرازیر نموده است؟ جز باد مساعدی که ناشی بوده از اوضاع و احوال زمان و مکان؟ در آن زمان شرایطی پیش آمده بود که می‌بایستی مسلمۀ دگرگون می‌شد، و این دگرگونی اولین قدمی بود که به اراده شاهنشاه در پیش پای او گذاشته شد. اراده شاهنشاه بر این امر تعلق گرفته بود که تشنجات و نابسامانیهای اجتماعی یکسره نابود شود تا پس از فراهم آمدن محیطی سالم قدم‌های اساسی برای ساختن زیربنای اجتماعی و اقتصادی مملکت برداشته بشود. این هدف اساسی شاهنشاه بود. اما تیمور بختیار که برای اجرای این امر مهم در نظر گرفته شد تا آن زمان طوری خود را نشان داده بود که می‌توانست به عنوان فرد واجد شرایط مورد توجه قرار بگیرند. پس او موارد اعتماد قرار گرفت و چنان کار عظیمی به او سپرده شد. ولی او ضمن برداشتن این گام ناگهان محیط را چنان مساعد مناسب دید که به فکر خودش افتاد.
در آن شرایط زمانی و مکانی که موجودیت و تمامیت مملکت مورد بحث قرارگرفته بود و هنوز دستگاه اداری و انتظامی سروصورتی پیدا نکرده بود که بتواند جمیع جریانات را زیر نظر دقیق بگیرد. او یعنی تیمور بختیار که خود در رأس یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین مراجع امنیتی مملکت قرار گرفته بود با بهره برداری از اوضاع و احوال روز و موقعیت مناسب دست به غارتها و اعمال ناشایسته‌ای زد که همان هنگام کم و بیش درز کرد و جسته و گریخته بر سر زبان‌ها افتاد.
فرار از مملکت واعمال او در خارج بهتر پرده از نقشه‌های شوم او بر گرفت و به ملت ایران ثابت کرد که هدفش چه بوده است. تیمور بختیار در اروپا ضمن اعمال، خائنانه خود بسیار کوشید که با کمونیست‌ها خصوصاً توده‌ای‌ها نزدیک شود، مخارج بسیار نمود که جوانان دانشجو را در دست بگیرد اما دانشجویان او را طرد کردند.
حال این سئوال پیش می‌آید که چرا در زمان قدرت او کسی فریاد خود را بلند نکرد؟ هراسی که او در دلها افکنده و هر مخالفی را به عنوان کمونیست و یا آشوبگر زیر توقیف می‌گذاشت و گرفتار شکنجه و زندان می‌نمود البته عامل عمده این سکوت می‌بود. چنانکه او حتی مغازه داری را که برای تخلیه مغازه خود حق سرقفلی خویش را از مالک مطالبه می‌کرد با ساخت و پاخت با مالک اثاثیه‌اش را به خیابان ریخت و خود او را توقیف نمود.
بالاخره آفتاب از پس این ابر ضخیم خودنمائی کرد و این خوشبختانه از خصوصیات این ملت است که خائن را از خادم از روی غریزه تشیخص می‌دهند.
چنانکه گناه بختیار را به خود او بازگردانید و عملیات او را چنانکه او می‌خواست به دامن رژیم نیست.