برداشتهای زمانی
متن سند:
برداشتهای زمانی
جریان مهدی هاشمی، به تطور زمانی انقلاب و گذراندن کمونهای خاص معتقد بود. این گروه، انقلاب را به دو دوره خشم و خروش و دوره تثبیت، تعقل و قانونمندی تقسیم میکرد. در تفکر شیعی، نه دوران خروش و مبارزه، عصر غلبه احساسات بر تعقل است و نه دوران آرامش زمان غلبه تعقل بر تعبد. برداشتهای جریانی که انقلاب را به دو دوره احساسات و دوره تعقل و حاکمیت قانون تقسیم میکند و انقلاب اسلامی را از این زاویه مینگرد، در هر دورهای تحت تأثیر جو حاکم بر آن دوره است. این به معنی برداشتهای عجولانه و احساسی صرف در دورهای خاص و برداشتهای تعقلی محض با حذف مفهوم تعبد در دورهای دیگر است. مهدی هاشمی در این خصوص میگوید:
«ما در مسایل بطور احساسی و عاطفی برخورد میکردیم. آن وقتها یادم است که مثلاً من تفسیر میکردم؛ میگفتم: انقلاب هفت، هشت سال اولش باید جنبه عاطفی و احساسی بر او حاکم باشد و تعبیر به جنون انقلابیمیکردم که این جنون انقلابی را یک امر مثبت تلقی میکردم؛ همان حالت احساسی در من بود که بعد میگفتم انقلاب باید در یک زمانی که به اندازه کافی انقلاب شد و انقلاب اثر خودش را بخشید و آن تزکیه و تمحیصی که باید در نیروهای انقلابی بوجود بیاید در اثر انقلاب انجام گرفت بعداً باید یک مقدار حالت عقلانی پیدا بکند و حالت مرکزیت و قانونمندی؛ ولی تا قبل از آن حالت میگفتم باید همه چیز موقت باشد و در رابطه با انقلاب اسلامی دقیقاً همین فکر را داشتیم.»1
در بحث مبانی اخلاقی، به برخورد احساسی مهدی هاشمی با مخالفین و جذب نیرواشاره خواهد شد. وی با اشاره به تأثیر این روحیه در تأیید گروهها و احزاب به ظاهر سالم در داخل و خارج کشور، به غلبه احساسات بر تفکر در مرحله جنون انقلابی و برخورد احساسیاشاره میکند. و میگوید:
«در مسایل خارجی یک گروه خارجی که حالا بحسب ظاهر یک گروه منزه و مهذبی بود ما تأییدش میکردیم؛ برخورد سریع میکردیم در اینکه تأییدش کنیم. بعد از دو سال سه سال معلوم شد که این گروه گروه نامطلوبی بود و هکذا در سایر مسایل نمود داشته زیاد که ما حالت احساس بر تفکر ما غلبه داشته است و کمتر به تعقل فکر میکردیم و تعمق.»2
از این زاویه نیز میتوان یکی دیگر از عوامل انشعاب در این جریان را یافت. مهدی هاشمی به دلیل غلبه روح خشونت بر تفکر، به این باور رسیده بود که هنوز دوره تعقل و قانونمندی فرا نرسیده است و باید در استمرار حرکت انقلاب از روحیه خشم بهره جست و قانون را نادیده گرفت. این در حالی بود که جناح دیگراین گروه، زمان را، زمان فرا رسیدن تعقل و حاکمیت قانون البته به تفسیر خود بر میشمردند. به همین دلیل، همزمان با رایزنیهای جناح مهدی هاشمی با احزاب و گروههای تندرو و شخصیتهای انقلابی داخل و خارج کشور و جذب نیرو و شکلدادن گروههای ضربت، جناح انشعابینیز رایزنیهای خود را با نویسندگان و محافل فرهنگی و سیاسی، برای به دست گرفتن مراکز قانونی و فرهنگی آغاز کرد.
توضیحات سند:
1. نوار شماره یک 1.
2. نوار شماره یک.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 97