تاریخ سند: 16 مهر 1357
موضوع: تشییع جنازه در بوکان
متن سند:
از: 13 /4 ﻫ 1 تاریخ:16 /7 /1357
به: 314 شماره: 4842/ه
موضوع: تشییع جنازه در بوکان
ساعت 8 صبح گروه بیشماری از اهالی بوکان مهاباد، سقز بانه و دهات اطراف بوکان در مسجد بازار بوکان اجتماع نموده بودند و شعارهایی به این مضمون «خون است بهای آزادی» «سکوت ما علامت نشستن ما نیست» «ما به کردهای تبعیدی عراق احترام میگذاریم و به دولت عراق اعتراض داریم» «نصر منالله و فتح قریب» درخواست آزادی زندانیان ما به شهدای سراسر ایران درود میفرستیم. به طرف قبرستان حرکت نمودند. ماشین پیکانی که با پارچه آغشته به خون پوشیده شده بود و بلندگویی روی آن نصب و عکس دو نفر مقتول نیز در بالای آن گذاشته شده بود. به محض رسیدن جمعیت به قبرستان از عموم دعوت شد که هر کس در محلی که ایستاده بنشیند. حسین بهرامی برادر مقتول با استفاده از بلندگوی ماشین ضمن سخنرانی خود عموم را دعوت به همبستگی بیشتر نمود و اشعار ملی کردی خواند. سپس ماشین پیکان را به وسیله پارچه مشکی استتار و افراد زیادی آن را احاطه کرده بودند که داخل آن دیده نشود یک نفر که خود را دکتر کریمی معرفی نمود شروع به اظهار مطالب شدیداللحنی نمود و به دستگاه و رژیم حملهور شد و شمهای از بیانات او عبارت از مردم در اتحاد خود نسبت به نابودی رژیم کوشا باشند. پس از تفحص و تجسس بسیار بالاخره معلوم شد که دکتر کریمی کسی نبود به جز ابوبکر غفوری کارمند دادگاه بوکان1 که در داخل ماشین افراد دیگری منجمله جعفر رستمی و یک ناشناس که کت قهوهای رنگ به تن داشت نشسته بودند که همگی خود را از دید مردم مخفی میکردند. پس از خاتمه اظهارات دکتر کریمی (ابوبکر غفاری) دختر خانمی با لهجه کردی بیاناتی تحریکآمیز بیان داشت که او نیز شناسایی و دختر رحیم خضری کارمند شهرداری بوکان میباشد. پس از اتمام سخنرانی این دختر بچه 9 سالهای اشعاری قرائت و بعد از وی زنی که عراقیست و شوهر او ایرانی میباشد و در خیابان سقز بوکان کوچه عجم سکنی دارد بیان داشت که ما خواهان خون شهدای مهاباد و بوکان هستیم و سپس اشعار کردی تحریکآمیز قرائت نمود بعد از وی سید جعفر کریمی دانشجوی تبریز پشت میکرفون قرار گرفت و با بیان اعلیحضرت خمینی از مردم خواست که پشتیبان اقدامات وی باشند تا رژیم برچیده شود سپس به آقای شریف امامی حمله نمود بعد از شخص مذکور چند نفری اشعار کردی قرائت نمودند و آنگاه قطعنامهای در هشت ماده وسیله عبدالله مهتدی2 قرائت گردید آنگاه مراسم تلقین انجام و پس از خاتمه آن جمعیت در ساعت 12 [ناخوانا] به طرف مسجد به منظور فاتحهخوانی حرکت نمودند در بین راه چند شعار به وسیله ابوبکر غفوری مبنی بر اینکه مردم تا پایان راه اتحاد و اتفاق خود را حفظ نمایید و اگر لازم باشد فردا و پس فردا و یا هر روز دیگر شهیدی خواهیم داد قرائت تا به مسجد رسیدند. ملا شیخ عزالدین حسینی امام جمعه مهاباد با استفاده از بلندگو مردم را دعوت به آرامش نمود و از افرادی که از شهرستانهای دیگر آمده بودند تشکر و از اهالی نیز خواست که مغازههای خود را باز نمایند. در ساعت 16:00 مجدد اهالی در مسجد جمع و شخصی به نام آقای احمد (احمد مفتیزاده) که از سنندج آمده بود سخنرانی و اظهار داشت تاریخ را عوض کردند و پس از اهانت به کورش کبیر گفت چندین سال قبل کردی را قدغن کردند و هزاران ستم به کرد و کردیت وارد نمودند سخنرانی این شخص حدود یک ساعت و نیم ادامه یافت بعد از وی دکتر حلوی اهل مهاباد قصد سخنرانی داشت که چون مردم دچار احساسات شده بودند لذا مجال صحبت به وی داده نشد. پس از پایان مراسم مسجد و به هنگامی که جمعیت به طرف در میرفتند اعلامیههایی نیز پخش که پخشکنندگان به علت انبوه جمعیت مورد شناسایی قرار نگرفتند.
نظریه دوشنبه: خبر مورد تأیید میباشد. ضمناً منظور از آقا احمد همان احمد مفتیزاده3 ساکن سنندج و داماد صلاح مهتدی4 میباشد. سودمند
نظریه 13/ه : نظریه دوشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: خبر صحت دارد غالب سخنرانان مطالب [ناخوانا] ابراز داشتهاند.
نظریه جمعه: نظریه چهارشنبه تأیید میشود.
فیش به نام جعفرکریمی جعفر رستمی و ابوبکر غفوری در مورخه 10 /8 /1357 صادر شد.
______________________
1. در اصل: + شخص دیگری نمیباشد.
2. عبدالله مهتدی فرزند حاجی رحمان آقا مهتدی، از وزرای حکومت قاضی محمد (1324-1325: مهاباد) است. وی در 1328 در شهر بوکان به دنیا آمد. برای ادامه تحصیلات به تهران آمد و به همراه تعدادی از دانشجویان همفکر خود، حزب کومله را تأسیس کرد و از 1358تا1362 (1979-1983م)رئیس آن بود.
3. احمد مفتیزاده فرزند محمود در 1313 در سنندج متولد شد. در مدارس سنتی آن زمان در مناطق کردنشین ایران و عراق تحصیل نمود. وی از روحانیون اهل سنت بود. محل فعالیتش استان کردستان(شهر سنندج) بود. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تأسیس مکتب قرآن به مقابله با نظام اسلامی پرداخت. مفتیزاده در سال1371درگذشت.
4. صلاحالدین مهتدی برادر عبدالله مهتدی فرزند حاجی رحمان آقا مهتدی از وزرای حکومت قاضی محمد (1324-1325: مهاباد) است. وی در سال1317ش در روستای قولقوله از توابع بخش ترجان(شهرستان بوکان) به دنیا آمد و در رشته حقوق در دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مساجد استان آذربایجان غربی- جلد اول صفحه 306