صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

میرزا قاسم گرگری

تاریخ سند: 25 مهر 1345


میرزا قاسم گرگری


متن سند:

از: 3ﻫ [تاریخ: 25 /7 /1345]
به: 316

دیروز مورخه 24 /7 /45 ساعت 5 بعد از ظهر در منزل آقای میرزا قاسم گرگری واقع در شتربان چند نفر بنامان [آقایان] انزابی، قاضی طباطبایی و میرزاحسین باشسیزلی و حاجی میرزا محمد علی خویی و میرزا آقا پارامی1 و ناصرزاده جمع شده و درباره نامه اخیر شریعتمداری به حاجی میرزا عبدله مجتهدی تشکیل جلسه داده بودند که منظور شریعتمدار[ی] از دادن کارت به روحانیون و نادیده گرفتن روحانیون طرفدار آقای حکیم می باشد و ما هم هیچ وقت حاضر به درخواست چنین کارتی از وی نخواهیم شد و اصلاً ما وی را مرجع تقلید و رئیس مسلمین نمی-دانیم و روحانیون قدیم و طرفداران آقای حکیم هیچ گونه صحبت های خرافاتی نمی‌کنند و شریعتمدار[ی] می خواهد خودش را مرجع تقلید (به اصطلاح ظاهری) مترقی و سازش با علم و فنون زمانه قلمداد نماید و مثل پلنگ از خودش بزرگتر را نمی تواند ببیند و جلسات ایشان در ساعت 6 بعد از ظهر خاتمه یافته.
نظریه منبع - تشکیل جلسه اینها، در برابر جلسات پی در پی روحانیون طرفدار شریعتمدار[ی] صورت گرفته و نامبردگان در بین خود قرار گذاشته اند، هفته ای یکبار جلسه ای باعده [ای] از طرفدار[ان] آقای حکیم در منزل یکی از اطرافیان تشکیل دهند تا مشکلات خودشان را در برابر فشار شریعتمداری و اطرافیان وی را در بین خودشان مورد بررسی قرار دهند.
نظریه رهبر عملیات - کلیه روحانیون موجود در تبریز به سه دسته مشخص تقسیم شده اند.
1-روحانیون طرفدار آیت‌اله حکیم که عبارتند از آقای قاضی طباطبایی، میرزا قاسم گرگری، میرزا آقا پارامی، میرزاحسین باشسیزلی، انزابی، میرزا حمید بنابی، میرزا جواد بنابی، شیخ رضا حکم آبادی، شیخ اسماعیل سرخابی، ناصرزاده(که با طرفداران حکیم و شریعتمداری روابط حسنه دارد).
2-روحانیون طرفدار آیت‌اله شریعتمداری: عبداله مجتهدی، سید احمد خسروشاهی، میرزا جعفر اشراقی، بکایی، وحدت، میرزا عیسی اهری، بخشایشی، جواد هشترودی، دروازه ای، حکم آبادی.

3-روحانیون بی طرف: شامل آقای حاج میرزا کاظم دینوری، سید محمد باد کوبه ای2، اهری بزرگ3،
یالقوزآغاجی، حاجی سید علی مولانا و بطور کلی روحانیون ردیف یک و دو به علت (رقابت و اختلاف عقیده و اشتراک منافع) اختلافاتی دارند که هنوز کاملاً ظاهر نشده است.ز

توضیحات سند:

1. حجت‌الاسلام اسدالله اسدی معروف به میرزا آقا پارامی؛ فرزند محمدعلی در سال 1310ﻫ ش در ارسباران به دنیا آمد. وی به دلیل بیان مسائل شرعی از رساله عملیه امام خمینی (ره) توسط شهربانی احضار و مورد تذکر قرار گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز مدتی امامت جمعه شهرستان مراغه را عهده دار گردیده است. (اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
2. آیت‌الله سید محمد بادکوبه ای، فرزند آقا میر غفار مصطفی اف در سال 1247ﻫ ش در روستای «مشقطع» از توابع باکو به دنیا آمد؛ پس از فراگیری مقدمات از طریق عشق آباد به مشهد عزیمت نموده و ادبیات فارسی، عربی، فقه و اصول را در جوار حضرت ثامن الائمه(ع) فراگرفت. وی پس از آن با عزمی راسخ عازم حوزه علمیه اصفهان گردیده و منطق و فلسفه و کلام را در مدت کوتاهی فراگرفته و به مقام استادی رسید. پس از تحصیل در اصفهان راهی عتبات عالیات گردید و سال های متمادی از محضر اساتید بزرگ نجف اشرف بهره مند گردید.
وی در مدت تحصیلات از محضر اساتیدی چون حاج سید حسین بادکوبه ای، ملا فتح‌الله اصفهانی، سید ابوالحسن اصفهانی، ملا محمدکاظم آخوند خراسانی و سید محمد کاظم یزدی طباطبایی تلمذ نموده است.
آیت الله بادکوبه ای پس از رسیدن به مدارج والای علمی به بادکوبه بازگشت. در زمان بولشویک ها نیز با وجود تنگناهای موجود اقدام به تأسیس حوزه علمیه نموده و شاگردانی تربیت نمود.
در نتیجه فعالیت مبارزاتی علیه نظام کمونیستی شوروی، متحمل 5 سال اسارت در سیبری و به اتهام همکاری با حزب مساوات، متحمل 9 ماه حبس در زندان سرویس امنیتی شوروی (KGB) می گردد.
آیت الله بادکوبه ای همزمان با حکومت رضاخان به اردبیل هجرت نموده و به مدت 2 سال به تدریس علوم دینی در منزل و امامت جماعت مسجد سرچشمه می پردازد که به مذاق سیاست های ضد دینی رضاخانی خوش نیامده و به تبریز تبعید می‌گردد. وی از آغاز نهضت امام خمینی (ره) در سال 42 حمایت خویش را از امام (ره) اعلام می نماید؛ مبارزه با انجمن های ایالتی و ولایتی، جمع آوری کمک های مردمی برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین، از اقدامات انقلابی وی می باشد. وی با آیت الله قاضی طباطبایی مأنوس بود و در مساجد بازار کفاشان تبریز معروف به مسجد آیت الله بادکوبه ای و مسجد ویجویه به اقامه نماز جماعت و ارشاد مردم می پرداخت
آیت الله بادکوبه ای پس از عمری مجاهدت در تیرماه 1347 در تبریز ارتحال نموده و در وادی رحمت تبریز به خاک سپرده می-شود.
3. آیت‌الله احمد اهری، فرزند مرحوم آقا حسین در سال 1268ﻫ ش در شهر اهر به دنیا آمد. مقدمات را در همان شهر به پایان رسانید بعد به تبریز آمد و حدود یازده سال در حوزه‌ی این شهر نزد حضرات آیات سید ابوالحسن انگجی، میرزا علی‌اکبر اهری کسب فیض نمود و در سال 1331 به نجف هجرت کرد و از محضر حضرات آیات عظام شیخ‌الشریعه اصفهانی،‌ نائینی، آقا ضیاء عراقی، غروی اصفهانی و سید ابوالحسن اصفهانی بهره برد. وی در نهایت به شهر تبریز بازگشت و در مدت کوتاهی یکی از ارکان و شخصیت‌های بارز این شهر عنوان گردید و در حوادث مهم محور شد و به ویژه در آغاز نهضت اسلامی نقش تعیین‌کننده‌ای را از خود بروز داد. او با تدریس در سطوح مختلف به تربیت شاگردان ممتازی نیز موفق شد. او در 27 اردیبهشت 1347 رحلت کرد و پیکرش در قبرستان ابوحسین قم به خاک سپرده شد.
زمانی که روزنامه‌ی اطلاعات از آشتی بین امام و دولت مطلبی نوشت، امام خمینی ضمن پاسخ به یکی از تلگرافات ایشان در بیست و سوم فروردین ماه 1343، موارد مندرج در روزنامه را نیز تکذیب کرد: « حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ احمد اهری دامت برکاته، تبریز. از عواطف کریمه حضرات حجج اسلام دامت برکاتهم متشکر، مستدعی است مراتب اخلاص حقیر را به جامعۀ علمیه ابلاغ فرمائید. توفیق علماء اسلام را در احقاق حق و ابطال باطل خواستار است. لازم است مندرجات اطلاعات سه شنبه 18 فروردین منتشر در تهران جداً تکذیب شود. خمینی.»
امام خمینی در آینه اسناد . ج 3 . ص 206

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام و المسلمین محمد حسین انزابی به روایت اسناد ساواک صفحه 232

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.