تاریخ سند: 4 مرداد 1349
درباره: مراجع تقلید
متن سند:
شماره: 1025 /10/ ی تاریخ: 4 /5 /1349
از: ساواک یزد
به: تیمسار ریاست ساواک استان اصفهان 10/ ﻫ
درباره: مراجع تقلید
عطف به 6037 /10 ﻫ ـ 1 /5 /49
براساس تحقیقات و بررسیهای معموله میزان نفوذ مراجع تقلید در این منطقه به شرح زیر میباشد:
1. آیتالله1 خوانساری 2
2. آیتالله خوئی3
3. آیتالله شاهرودی 4
4. آیتالله شریعتمداری 5
5. سایر مراجع تقلید
ضمناً به استحضار میرساند که اهالی این منطقه در این مورد نظر خاصی نداشته و از تصمیمات روحانیون معتبر یزد پیروی مینمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت یزد. فرزین ابراهیمی
از طرف صفرینژاد 4 /5 /48
توضیحات سند:
1. در اصل: آیت.
2. آیتالله سیداحمد خوانسارى: فرزند حاج سیدیوسف، در 18 محرم 1309 ق در شهر خوانسار متولد شد. مقدارى از ریاضیات و علوم مقدماتى و سطح را در زادگاهش فراگرفت و سپس براى ادامه تحصیل به اصفهان عزیمت نمود و در محضر آیات عظام: حاج میرمحمدصادق مدرس اصفهانى و آخوندملاعبدالکریم گزى و میرزا محمدعلى تویسرکانى، خارج فقه و اصول را فراگرفت و بعد از آن، به نجف اشرف عزیمت نمود و در آنجا به مدت دو سال در درس مرحوم آخوند خراسانى و چندین سال هم در درس مرحوم حاج سیدمحمدکاظم یزدى و آیتالله نائینى و استادان دیگر شرکت جست تا به مدارج عالیه رسید. ایشان در سال 1345 ق به ایران مراجعت کرد و با اقامت در اراک، از محضر آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى نیز استفادههاى علمى فراوانى برد. بعد از انتقال حوزه علمیه از اراک به قم، پس از چندی، ایشان نیز به قم آمد که نماز جماعت مدرسهی فیضیه به ایشان واگذار شد. در مدتى که در قم بود، از مدرسین و فضلاى برتر حوزه علمیه به شمار مىرفت و در درس خارج فقه وى، شاگردان مبرزى چون امام موسى صدر شرکت مىکردند. ایشان از مدرسین فلسفه و ریاضیات نیز شمرده مىشد. در سال 1329 ش به درخواست مردم تهران و امر آیتاللّه بروجردى در تهران ساکن شد و بیش از سه دهه یکى از مراجع متنفذ تهران و منشأ خدمات مؤثرى گردید. در ابتداى نهضت مردم ایران در جریان انجمنهاى ایالتى و ولایتى حضور یافت، ولى به تدریج از عرصه مبارزات سیاسى به صورت مستقیم کناره گرفت، ولی به شیوهی خود و به طور غیرمستقیم در جهت حمایت از مبارزان تلاش مىنمود. آیتالله سید احمد خوانسارى در سال 1362ش دار فانى را وداع گفت و با تشییع باشکوهی که در تهران و قم از ایشان صورت گرفت، در مسجد بالاسر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد. امام خمینى(ره) در پیام تسلیتى که به مناسبت ارتحال ایشان ارسال کردند، خدمات او به اسلام را مورد تجلیل قرار دادند. آثار علمى آیتالله خوانساری(ره) عبارت است از: 1. شرح مختصر المنافع در چند جلد 2. حاشیه بر عروهالوثقى 3. توضیح المسایل 4. مناسک حج. ر.ک: گنجینه دانشمندان، ج2، ص 9.
3. آیتاللهالعظمی حاج سیدابوالقاسم خویى: فرزند سید علىاکبر، از مراجع بزرگ شیعه، در نیمه رجب سال 1317 ق در شهرخوى پا به عرصه وجود نهاد. در 13 سالگى به نجف اشرف مشرف شد و از محضر استادان بزرگ آن حوزه کهن بهره برد و خود نیز از استادان علوم آن دیار شد. ایشان از جمله موفقترین شاگردان آقا ضیاء عراقى و مرحوم نائینى و کمپانى بود و خود موفق به پرورش شاگردان بزرگى شد. در ماجراى لایحه شاهانه انجمنهاى ایالتى و ولایتى به مخالفت با رژیم پهلوى برخاست. وى پس از 94 سال خدمت و تحمل فشارهاى بیشمار از سوى دولت بعثى عراق، روز پنج شنبه هشتم صفر 1413 ق به سراى باقى شتافت. از وى کتابها و مقالات ارزشمندى باقى مانده است که یکی از آنها کتاب رجال ایشان میباشد.
4. آیتالله العظمی سید محمود شاهرودى: فرزند سیدعلى، در سال 1301 ش در روستاى آقا عبدالله شاهرود دیده به جهان گشود. نسب او به زید بن على ابن الحسین (علیهماالسلام) مىرسد. پس از خواندن مقدمات علوم و سطوح فقه و اصول در شاهرود و بسطام، در سن 28 سالگى به نجف اشرف رفت و تا پایان عمر در آنجا به سر برد. وى از محضر مرحوم آخوند خراسانى و محقق نائینى بهره گرفت و چندین سال در نجف به تدریس اشتغال داشت. بعد از فوت مرحوم سید ابوالحسن اصفهانى، مرجعیت بخشى از اهل تقلید ایران و عراق را به خود اختصاص داد. ایشان در عصر آیتالله حکیم در ردیف علماء و مراجع بزرگ شیعه بود که بعد از فوت آقاى حکیم تصدى حوزه نجف و زعامت شیعیان به وى منتهى شد. به دنبال رفتار وحشیانه رژیم عراق با اتباع ایرانى و همچنین حوزههاى علمیه عراق در تاریخ 12 خرداد 1353 در نجف، تحت بازجویى مأمورین حکومت عراق قرار گرفت. مأمورین بعثى چندین مرتبه به شکل نامطلوبى به منزل آیتالله شاهرودى هجوم بردند و ایشان را مورد بازجویى قرار دادند. سرانجام آیتالله شاهرودى در شهریورماه 1353 بر اثر فشارها و بدرفتاریهاى رژیم عراق، دار فانى را وداع گفت.
5. سیدکاظم شریعتمدارى: فرزند حسن، در سال 1283 ش در تبریز متولد شد. دوران تحصیل را در تبریز، مشهد و قم گذرانید و به درجه اجتهاد رسید. در سال 1327 به دلیل استقبال از محمدرضا پهلوى در مدرسه طالبیه، تا حدودى محبوبیت خود را از دست داد. این موضوع، ادامه کار را در آذربایجان دشوار ساخت و لذا راهى قم شد و از آن زمان تا پیروزى انقلاب اسلامى ارتباط خود را به طور پنهانى با دربار و رژیم حفظ نمود. شریعتمدارى برخلاف بسیارى از مراجع، قانون اساسى شاه را مورد تأیید قرار مىداد و با وجود اصرار مردم و روحانیت بر سرنگونى رژیم شاهنشاهى، خواستار اجراى قانون اساسى بود. شاه، آنگاه که از سوى روحانیون مبارز و مقاوم تحت فشار قرار مىگرفت و اعصاب و روانش خرد مىشد، چارهاى جز توسل به شریعتمدارى نداشت. اسدالله علم، وزیر دربار، نیز در اجراى فرامین شاه، با واسطهاى مطمئن و مورد وثوق با شریعتمدارى تماس مىگرفت و از او چارهجویى مىکرد. گاهى نیز وى را به اجراى تصمیمات موظف مىنمود. موارد زیادى از این گونه امور دیده شده که توسط نزدیکان آگاه و وابستگان رژیم از جمله ارتشبد حسین فردوست (رئیس دفتر ویژه شاه) و احمدعلى انصارى (پسرخاله فرح) در خاطراتشان ثبت و ضبط گردیده است. شریعتمدارى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى به دلیل مشارکت در کودتاى قطبزاده از سوى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت خلع شد و در سال 1365در گوشه انزوا فوت کرد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 1 صفحه 112