تاریخ سند: 29 تیر 1345
موضوع: وضع دولت و وزیر جدید اطلاعات
متن سند:
به: بخش 322
از: 300/ الف شماره: 425 ـ 300/الف
اسداله رشیدیان در ملاقاتی که با او دست داد از ترمیمی که اخیرا در کابینه آقای
هویدا صورت گرفته فوق العاده ناراحت بود و اظهار می داشت که واقعا آدم نمی داند
در این دوره و زمانه به کی اطمینان پیدا کند.
وی اضافه کرد در هر ملاقاتی که با
نخست وزیر انجام می دادیم از ناجوری و ناهماهنگی در بین اعضای کابینه اظهار
شکایت می کرد و می گفت که تصمیم به یک تغییرات کلی دارد ولی حالا ملاحظه شد
که بعد از 6 ماه انتظار این طور
عمل کرد.
رشیدیان می گفت
که من تصور می کنم این کابینه
تا یکی دو ماه دیگر بیشتر بر
سر کار نباشد و درباره وزیر
جدید اطلاعات به قراری که
شنیده ام بین این شخص و
آقای هویدا هیچگونه سابقه
دوستی و آشنایی وجود
نداشته و تنها کسی که باعث
آمدن او به کابینه شده است
تیمسار ایادی1 در درجه اول
و آرام2 در درجه دوم بوده
است.
رشیدیان افزود که وزیر
جدید اطلاعات بهایی است و
گویا یکی از سران بهایی و
علاوه براین عضو سیا امریکا نیز می باشد و به این ترتیب ملاحظه می شود که این
ترمیم بیشتر به خاطر جلب رضایت امریکاییها صورت گرفته است زیرا دو نفر عضو
سیا وابسته به آمریکا وارد کابینه شده اند.
رشیدیان سپس گفت به قرار اطلاع مدت
مأموریت آقای مهندس زاهدی سفیر ایران در لندن تمدید نشده و به این ترتیب
شایعاتی که اخیرا درباره او بر سر زبانها بود منتفی گردیده است.
(رونوشت برابر
اصل است) در پرونده208ر ـ ش بایگانی شود.
ریاست بخش 322 جهت استحضار و هرگونه
اقدام مقتضی رئیس بخش 321 سیفی یک نسخه به بخش 322 ارسال شد.
مقدم فر 4 /5
توضیحات سند:
1ـ عبدالکریم ایادی در فرانسه
ابتدا دانشجوی دامپزشکی بود و
سپس پزشکی را به طور ناقص
خواند.
در آن زمان ایادی
سرهنگ ارتش بود و پزشک
مخصوص شاه و علاوه بر این
یکی از نزدیکترین افراد او.
پس
از مرگ ارنست پرون دکتر
عبدالکریم در دربار محمدرضا
همان نقشی را برعهده گرفت که
قبلاً پرون عهده دار آن بود و به
حق بیش از پرون به لقب
(راسپوتین ایران) شهرت یافت.
در زمان ثریا که پای بختیاریها به
دربار باز شد، ایادی موفق شد
نظر مثبت ثریا را جلب کند و خود
را به طرز کاملاً موفقیت آمیزی در
جمع بختیاریها جا دهد.
پس از آن
ایادی همواره در زندگی
خصوصی محمدرضا و زنان و
اطرافیانش رسوخ داشت و هر
اطلاعی که ممکن بود کسب
می کرد و رساندن آن هم به
انگلیسی ها آسان بود.
به این
ترتیب می بینیم که در زندگی
خصوصی محمدرضا، از کودکی
ابتدا خانم اَرفع و سپس اِرنست
پرون و بعدا ایادی در تمام
جزئیات حضور داشتند و در
زندگی خصوصی رضاشاه هم
همیشه سلیمان بهبودی حضور
داشت.
بدین ترتیب ایادی
بانفوذترین مرد دربار و به
تدریج با نفوذترین مرد کشور
شد.
او آدم ذی نفوذی بود که در
کار واردات دارو و زمین
بازیهای متداول، دست داشت.
به علت درجه نظامی اش در
ارتش هم نفوذ داشت و در
بعضی امور هم مورد مشورت
شاه قرار می گرفت.
ایادی رئیس
«اتکا» ارتش و نیروهای
انتظامی بود و در این پست کلیه
نیازمندیها باید به دستور
او تهیّه می شد.
هر چه اراده
می کرد، ولو در کشور موجود
بود، باید برای ارتش از خارج،
بویژه انگلیس و آمریکا، وارد
می شد.
سازمان دارویی کشور
نیز تماما تحت امر ایادی بود و
همچنین شیلات جنوب در نتیجه
سیاست های او تا انقلاب، صید
ایران با بدوی ترین وسایل انجام
می شد سپهبد عبدالکریم ایادی
از برجستگان بهائیت در دربار
پهلوی بود و نقش مهمّی در
تحکیم مواضع این فرقه در
نهادهای نظامی رژیم پهلوی
داشت.
با اتکای او صدها افسر
بهایی و دشمن امام زمان «عج»
توانستند در ارتش ایران درجه
بگیرند و مقامات مهمّی را اشغال
کنند.
در دوران هویدا، ایادی تا
توانست وزیر بهایی وارد کابینه
کرد و این وزرا بدون اجازه او
حق هیچ کاری را نداشتند.
در
زمان حاکمیت ایادی بود که
بهایی ها در مشاغل مهم قرار
گرفتند و در ایران بهایی بیکار
وجود نداشت.
در دوران قدرت
ایادی تعداد بهایی های ایران به
30 برابر رسید.
ایادی جاسوس
بزرگ غرب و مطلع ترین منبع
اطلاعاتی سرویس های آمریکا و
انگلیس در دربار و کشور بود.
نخست وزیران، بخصوص هویدا،
رؤسای ستاد ارتش، کلیّه مقامات
مهم مملکتی اعم از وزیر و
نماینده مجلس و امثالهم
دستورات او را که نخست به فرم
خواهش بود و اگر اجرا نمی شد به
فرم امر صادر می شد، اجرا
می کردند.
ایادی در کلیه
مسافرت های خارج همراه
محمدرضا بود و طبیعی است که
مورد علاقه برخی کشورهای ذی
نفع در رابطه با ایران بوده است.
بنا به گزارش بانک مرکزی ایران
و اقرار مقامات دولتی تنها در
طول چند ماه، میلیاردها تومان
ارز از کشور خارج نموده اند (که
از جمله این افراد) سپهبد دکتر
ایادی 275 میلیون تومان بوده
است.
ایادی در سال 1357، کمی
بعد از انقلاب، ایران را ترک کرد.
او که یکی از بزرگترین عمال
فساد و زشتی قرن بود، با
اندوخته های حاصل از تقلب و
دزدی عازم فرنگ شد و هیچ کس
هم مانع او نشد!
(ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی ـ نویسنده : خاطرات
ارتشبد سابق حسین فردوست ـ
ج 1 ـ انتشارات اطلاعات، چاپ
/4 بهار 1371 صفحات به
ترتیب : 201، 199؛ جلد دوم
همان منبع.
صفحات به ترتیب
390، 388، 468، 202 ـ 204 ؛
اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد
انقلاب اسلامی، ج /4، انتشارات
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پایند
1374 ص 624 «متن پیام حوزه
علمیه قم به نیروهای مسلح ارتش
درباره پیوستن به صفوف
مبارزان مسلمان ـ تاریخ
28 /8 /1357» ؛ دلدم اسکندر،
زندگی و خاطرات امیرعباس
هویدا، نشر گلفام، چاپ 1،
تهران، خرداد 1372، صفحه :
386، 387).
2ـ غلام عباس آرام فرزند
علیرضا در سال 1282 شمسی در
شهرستان یزد به دنیا آمد.
تحصیلات مقدماتی را در شهر
تهران به پایان برد و سپس برای
تحصیلات عالیه به اروپا رفت.
در فروردین سال 1302 به
استخدام وزارت کار و
امورخارجه درآمد و در اولین
مأموریت، در سال 1304 به
عنوان کفیل ژنرال قنسول به
هندوستان رفت.
دیگر مشاغل و
مسئولیت های وی به شرح زیر
است : 1 /4 /1315 عضو اداره
اطلاعات و ترجمه ـ
27 /12 /1315 وابسته سفارت
ایران در لندن ـ 1 /7 /1317
دبیر سوم سفارت ایران در لندن ـ
22 /11 /1321 کارمند اداره
اطلاعات و مطبوعات ـ
24 /11 /1321 کارمند اداره
سوم سیاسی ـ 22 /11 /1322
کارمند مقدم اداره سوم سیاسی ـ
23 /2 /1324 دبیر اول سفارت
ایران در برن ـ 4 /10 /1324
دبیر اول سفارت کبرای ایران در
واشنگتن ـ 9 /6 /1328 متصدی
رایزنی سفارت ایران در
واشنگتن ـ 10 /5 /1330
کاردار موقت ایران در واشنگتن.
بازرس وزارتی ـ 1330 رئیس
اداره چهارم سیاسی ـ
13 /11 /1330 رایزن سفارت
کبرای ایران در بغداد ـ
11 /8 /1332 وزیرمختار ایران
در سفارت کبری واشنگتن ـ
1 /4 /1335 مدیرکل سیاسی
وزارت امورخارجه ـ
11 /11 /1336 سفیر ایران در
توکیو ـ 1338 وزیر امورخارجه
در کابینه اقبال ـ مهر 1339
رایزن سفارت ایران در بغداد ـ
1340 وزیر امورخارجه در
کابینه های امینی، علم، منصور و
هویدا ـ 1346 سفیر ایران در
لندن.
عباس آرام علی رغم
بازنشستگی در سال 1348، در
سال 1350 به سفارت جمهوری
خلق چین رفت و سپس سفارت
ویتنام و کره را تجربه کرد و پس
از آن به عنوان سناتور به مجلس
سنا راه یافت.
او که در لژهای
مختلف فراماسونری، از جمله لژ
کیوان و ستاره سحر عضویت
داشت و هر ساله ـ در دورانی
که وزیرخارجه بود ـ به عنوان
ریاست هیئت نمایندگی ایران
در مجمع عمومی سازمان ملل
به نیویورک می رفت، در
ارزیابی ساواک، فردی طرفدار
سیاست انگلستان و دارای
علاقمندی زیاد به مقام، شهرت
و تملق و چاپلوسی معرفی
گردید.
وی در سال 1363
درگذشت.
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 328