تاریخ سند: 7 آذر 1347
موضوع: دکتر علی شریعتی ـ ارتباط حسینیه ارشاد تهران با کانون نشر حقایق اسلامی مشهد
متن سند:
از: 9/ ﻫ تاریخ:7 /9 /1347
به: 312 شماره: 15419 /9ﻫ
موضوع: دکتر علی شریعتی ـ ارتباط حسینیه ارشاد تهران با کانون نشر حقایق اسلامی مشهد
از اواخر تابستان سال 1345 که محمدتقی شریعتی به تهران رفت و در آنجا سکونت اختیار نمود، جلساتی در حسینیه ارشاد تهران نظیر کانون نشر حقایق اسلامی مشهد بهوجود آورد. بهتدریج در حسینیه ارشاد طرفداران نهضت آزادی و کانون مهندسین ایران که آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان در آن عضویت و نفوذ کامل دارند، شرکت و از طرف اعضای کانون نشر حقایق مشهد نیز که طرفدار عقاید سیاسی مهندس بازرگان میباشند، پیوندهایی با افراد حسینیه ارشاد بهوجود آمد. در اواخر تابستان سال جاری محمدتقی شریعتی تصمیم گرفت مجدداً به مشهد مراجعت نماید تا به هر ترتیب که ممکن است ساختمان جدید کانون را که ناتمام مانده است به اتمام برساند. پس از آمدن محمدتقی شریعتی به مشهد تغییراتی در وضع حسینیه ارشاد بهوجود آمد. هیئت مدیره جدید با نظر دکتر ناظرزاده کرمانی1 انتخاب و برنامههایی را که در زمان شریعتی تنها به صورت خشک مذهبی و تفسیر قرآن اداره میشد، دگرگون نموده و تصمیم گرفتند جلسات خود را به صورت مشاعرههایی مذهبی و سخنرانیهایی از طرف افرادی سرشناس و حتی تشکیل جلساتی به صورت مسابقه و شرکت دادن طرفداران مذهب از سایر شهرستانها در آن مسابقهها و دادن پول و مخارج ایاب و ذهاب آنها و حتی دادن جایزه به صورت جوانپسندتری درآید. در موقع آمدن آیتالله طالقانی به مشهد بنا به اظهار نعمت میرزازاده (م آذرم) و ناصر بازرگان، موافقت محمدتقی شریعتی و دکتر علی شریعتی و طاهر احمدزاده را آیتالله طالقانی جلب میکند تا در مجالسی که به مناسبت بعثت حضرت رسول در تهران تشکیل میشود نامبردگان شرکت نمایند. در نتیجه محمدتقی شریعتی بهعنوان شرکت در سخنرانیهای دینی، دکتر علی شریعتی جهت چند خطابه درباره تاریخ اسلام، نعمت میرزازاده بهعنوان شرکت در بهترین شعری که به صورت قصیده درباره مبعث سروده شده باشد، به تهران عزیمت مینمایند و طاهر احمدزاده نیز به عنوان همراهی با آنها
اما در اصل به صورت جلب نظر تجار تهران جهت تأمین مخارج ساختمان کانون و مذاکره جهت تکمیل کتابخانه آن و همچنین تماس از طریق اعضای حسینیه ارشاد با مقامات بالاتر جهت جلب نظر دستگاههای حکومت برای گرفتن اجازهای بهمنظور ادامه ساختمان و تکمیل آن به تهران میروند. جلساتی که طی چند شب با شرکت دکتر ناظرزاده تشکیل میشود و بهترین اشعار رسیده را مورد بررسی قرار میدهند، با وجود اینکه شعر میرزازاده در ردیف هشتم قرار میگیرد به توصیه محمدتقی شریعتی مبلغ 15 هزار تومان به عنوان جایزه به نامبرده میدهند.
در ضمن کوششهایی نیز جهت جمعآوری اعانه برای کانون نشر حقایق مشهد صورت میگیرد که از مبلغ آن جز احمدزاده و محمدتقی شریعتی و دکتر علی شریعتی کس دیگری اطلاع ندارد. به این ترتیب کوشش دکتر علی شریعتی که سعی دارد عقاید پدر خود را از صورت منزوی بودن درآورد، تا حدی با موفقیت روبرو میگردد. ضمناً قرار میشود مجدداً برای شبهای نوزدهم تا بیست و سوم ماه رمضان محمدتقی شریعتی و علی شریعتی جهت سخنرانیهایی به تهران بروند و گویا طاهر احمدزاده هم با آنها به تهران خواهد رفت. بهطوریکه میرزازاده و ناصر بازرگان اظهار عقیده میکنند بهتدریج مسابقه شعری به مسابقه جالبترین کتب مذهبی سال و کتابهایی که ترجمه شده باشد و همچنین قطعات کوتاه مذهبی گسترش خواهد یافت و رفتوآمدها به ظاهر جنبه مذهبی دارد، زیرا گردانندگان این مؤسسه در تهران متوجه شدهاند که نیاز جوانان به اصول واقعی اسلام در همه شهرها امری است ضروری. وانگهی سرسختترین مبارزین همیشه از میان همین تودهها برخاستهاند. ضمناً در صورتی که آخرین تلاش برای اجازه از ساواک جهت تکمیل ساختمان کانون به نتیجه نرسد ساختمان جدید به نام شعبه حسینیه ارشاد و با اجازهای که از تهران اخذ خواهد شد به کار خود ادامه خواهد داد. در حال حاضر وضع دکتر علی شریعتی در دانشکده ادبیات طوری است که بسیاری از دانشجویان رشته تاریخ دوستدار وی هستند و چون سایر اساتید از نظر سواد و وضع اجتماعی در شرایط او نیستند، سخنرانیها و خطابههای او در میان دانشجویان اثری عمیق به جا گذارده و اگر نامبرده در خارج از محیط دانشگاه بتواند به هر عنوان اجازه فعالیتی برای
ایجاد مؤسسهای بگیرد، اکثر دانشجویان دور او جمع خواهند شد.
از سوی دیگر دکتر سیروس سهامی2 که او نیز پیرو عقاید جبهه ملی است به اتفاق دکتر شریعتی کوشیده است تا از طریق کلوپ هنری فردوسی با اداره فرهنگ و هنر خراسان و مشیریپور متصدی مربوطه وارد مذاکره شوند و نظر آن مؤسسه را جلب تا نمایشنامههایی با شرکت هنرمندان گروه فردوسی به مورد اجرا گذاشته شود، زیرا در نمایشنامههای پانتومیم صامت3 و یا نمایشنامههایی که به صورت سمبولیک4 ارائه میشود، میتوان بسیاری از مسائل و مطالب سیاسی را به صورت هنری بهطوریکه چشمگیر نباشد و فقط هنرمندان و هنرشناسان متوجه آن گردند عرضه نمود. ضمناً خود این عمل وسیلهای است که بتوان جوانان به خصوص دانشجویان را دور خود جمع نمود. بنا به اظهار جعفر محدث اکبری فوق لیسانس علوم اجتماعی و عضو چپرو جبهه ملی و نهضت آزادی ایران که هماکنون در دبیرستان صفری مشغول کار است، دعوت شده تا درباره نمایشنامهها اظهارنظر نماید و در انتخاب آنها با افراد گروه فردوسی همکاری کند. اما این شخص به عللی این همکاری را نپذیرفته و گفته است افراد این گروه هنرمند واقعی نیستند.
نظریه منبع: در سال تحصیلی جدید مجدداً علی شریعتی و افراد کانون نشر حقایق اسلامی کوشش همهجانبه خود را آغاز کردهاند تا بتوانند مجدداً خود را به مردم بشناسانند و آنچه را که طی چند سال اخیر از دست دادهاند باتوجه به موقعیتی که علی شریعتی دارد، کسب نمایند.
نظریه رهبر عملیات: نظریه منبع تأیید میشود. اعمال و رفتار دکتر علی شریعتی و افراد کانون زیر دید میباشد. سوابق علی شریعتی طی شماره 3682/ ﻫ1 ـ 7 /5 /47، نعمت میرزازاده طی شماره 1448 /9ﻫ ـ 8 /4 /46 و 1449 /9ﻫ ـ 11 /4 /45 و 1771 /9ﻫ ـ 3 /4 /46 و 10812 /9ﻫ ـ 25 /10 /46 به عرض رسیده است. دکتر سیروس سهامی فرزند حسن استادیار دانشکده ادبیات مشهد نیز سوابق دارد که طی شماره 3582/ ﻫ 2 ـ 31 /4 /47 به بخش 322 و 2261 /9ﻫ ـ 29 /2 /47 به آن بخش گزارش گردیده است. مشخصات کامل اکبری و سوابق وی تهیه، متعاقباً تقدیم خواهد شد.
توضیحات سند:
1. دکتر احمد ناظرزاده کرمانی فرزند محمد، در سال 1297ش. در سیرجان به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش گذراند و دوره متوسطه را در دبیرستانهای پهلوی و دارالفنون در تهران طی نمود و پس از اخذ لیسانس حقوق و ادامه تحصیل در دانشکده ادبیات، دکترای خود را در رشته ادبیات از دانشگاه تهران اخذ نمود. او مشاغلی از جمله سردبیر مجله ایران امروز، منشی نخستوزیری، شهردار کرمان، پیشکار دارایئی کرمان، بازرس وزارت کشور در استان هشتم، معاون استانداری تهران، دانشیار دانشکده ادبیات، استاد دانشگاه، نماینده مجلس شورای ملی در دورههای 16 و 17 و... را عهدهدار بود. ناظرزاده فعالیت سیاسی خود را در حزب دموکرات شروع کرد و سپس وارد حزب استقلال شد و پس از انحلال آن به دسته جبهه ملی گروید و در مجلس هم به فراکسیون این جبهه پیوست. پس از شکست دکتر مصدق، از او جدا شد و به قوامالسلطنه نزدیک شد، لیکن پس از حادثه 30 تیر 1331 مجدداً به طرف مصدق رفت. او در دوره 17 مجلس شورای ملی و پس از کودتای 28 مرداد 1332 دستگیر و مدتی در قلعه فلکالافلاک زندانی شد. پس از آزادی، مجدداً به سمت سیاست غرب و رژیم پهلوی روی آورد و در جلسات انجمن تسلیح اخلاقی شرکت میجست و با آنکه از سیاست آمریکا در ایران انتقاد مینمود، ولی با آنها در ایران ارتباط داشت.
2. دکتر سیروس سهامی جغرافیدان و نویسنده، متولد ۱۳۱۴ش. در بندر انزلی است. پس از گذراندن دوران مدرسه، دانشجوی رشته تاریخ و جغرافیا در دانشسرای عالی تهران شد و تحصیلات دانشگاهی خود را در سال ۱۳۳۶ به پایان برد. یک سال در دبیرستانهای لنگرود و دو سال در دبیرستانهای انزلی معلم بود و به تدریس تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی اشتغال داشت و سپس در سال ۱۳۳۹ برای ادامه تحصیل به کشور فرانسه بورسیه شد. او دکترای خود را در رشته جغرافیا اخذ کرد و سپس به وطن بازگشت. در مهرماه ۱۳۴۵ به استادیاری دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد منصوب شد. در اسفندماه ۱۳۵۷، بلافاصله پس از انقلاب اسلامی به ریاست دانشگاه فردوسی مشهد برگزیده شد، اما در ۱۳۵۸ از این مقام استعفا کرد و پس از مدتی از کار تدریس در این دانشگاه معلق گردید. سیروس سهامی در سال ۱۳۶۱ در بندر انزلی دستگیر و به مشهد برده شد. او چهار سال و نیم را در زندان مشهد گذراند و پس از آزادی به کار ترجمه و تحقیق در جغرافیا و ادبیات مشغول شد.
3. در اصل: پانتومی صامد
4. در اصل: شنمبلیک
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 100