تاریخ سند: 27 آبان 1357
موضوع: بحث بین میراسلام هاشمی و اسماعیل بحرینی
متن سند:
از: 15 /4 ﻫ 1 تاریخ: 27 /8 /1357
به: 312 شماره: 5379/ه
موضوع: بحث بین میراسلام هاشمی و اسماعیل بحرینی
در ساعت 1700 روز 19 /8 /57 در مسجد جامع بین یادشدگان در مورد چگونگی ارتباط اولاد حضرت آدم و پیدایش ماده بحث دینی وجود داشت1 که حسن بیات مایل کندی و چند نفر دیگر نیز حاضر بودند و میراسلام سعی میکرد با مثلهایی بحرینی را قانع نماید و میگفت در بهار که برف از دامنه کوهها میرود در قلهاش2 مقداری باقی میماند که از دور به نظر میرسد خیلی است ولی در حقیقت مقداری برف است که با اندک فشاری از بین خواهد رفت و بعد اضافه کرد که اگر میراسلام و خمینی داد و بیداد راه نمیانداختند این حکومت دجّال همینطور به روش خود ادامه میداد درست مثل یک اسب بیافسار که رو به بیابان کرده باشد. بحرینی جواب داد در مورد خمینی که با هم هستیم ولی بهتر است درباره مسئله پیدایش ماده و نحوه ازدواج فرزندان حضرت آدم با یکدیگر بحث کنیم.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد و اسماعیل بحرینی که افکار و عقاید کمونیستی دارد و به خاطر پیشبرد هدفهایشان در تظاهرات اخیر شرکت و با افراد مذهبی تماس میگیرد سعی دارد با طرح سؤالهایی بلکه بتواند آنها را نیز با عقاید خودشان آشنا کند.
نظریه دوشنبه: خبر به احتمال قوی صحت دارد و نظریه شنبه مورد تأیید است و میراسلام هاشمی فرزند سید حسن واعظ ناراحت و مخالف ماکو است که از اعمال و رفتارش در حد امکان مراقبت میشود و در فرصتهای به دست آمده کوشش میکند که فکر جوانان را نسبت به رژیم و حکومت تغییر دهد. قیصر
نظریه: 15/ه: نظریه دوشنبه مورد تأیید است. ت
نظریه چهارشنبه و جمعه: نظر 15 /4 ﻫ تأیید میشود.
توضیحات سند:
1. این بحثها ظاهراً مربوط به اختلاف عقیده ماتریالیستها و مسلمانان بر سر مسائلی چون خلقت و ماده ... بود. ماتریالیستها به اصالت ماده، تکامل و تضاد باور داشتند و اصل جهان را ماده میدانستند. آنها درباره تاریخ نیز دیدگاه خاص خود را داشتند که به ماتریالیسم تاریخی مشهور است و معتقد به گذار جهان از جامعه اشتراکی اولیه (کمون اولیه) به جامعه اشتراکی ثانویه (کمون ثانویه) هستند. شهید مطهری در علل گرایش به مادیگری، جامعه و تاریخ و مارکسیسم به این مسائل پاسخ دادهاند.
2. اصل: قلعهاش
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مساجد استان آذربایجان غربی- جلد دوم صفحه 52