متن سند:
(و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون)
محضر محترم مراجع عظام و علماء اعلام دامت برکاتهم
پس از تقدیم تحیّت همانگونه که خاطر مبارک آیات عظام کم و بیش
مسبوق است، ایّام ولادت منتقم بزرگ الهی امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه
امسال در ایران خونین بود و حوادث دردناک فراوانی را در پی داشت.
مردم مسلمان کشور بدنبال فرمان بزرگ مرجع جهان تشیّع حضرت آیت الله
العظمی خمینی دائر بر تحریم برگزاری جشن و چراغانی و لزوم تشکیل مجامعی
که در آن جنایتها و خیانتهای نظام حاکم آشکارا بازگو گردد، وظیفه اسلامی
خویش را بخوبی انجام داده و علیرغم همه کوششهای مذبوحانه ایکه دولت در
امسال برای برپائی جشن و چراغانی داشت تا آنجا که (قربۀ الی اللّه !!!) مصرف
برق را، برای چراغانی بطور نامحدود آزاد و مجّانی اعلام کرده بود از هر گونه
مجالس جشن و چراغانی بشدّت خودداری نمودند و از این راه برای چندمین بار
وفاداری و حمایت بیدریغ خویش را نسبت به آن عزیزترین چهره علمی و
مجاهد اسلام بخوبی نشان دادند، امّا این حرکت هماهنگ و همگانی مردم پشت
سر امام خمینی و نشان دادن موضع محکم و پر تحرّک اسلامی خویش آنچنان
خشم حکومت ایران را برانگیخت که در بسیاری از شهرها مردم بیدفاع را با
کمترین بهانه در کوچه و خیابان بگلوله بست که طی آن صدها نفر مصدوم و
مجروح و دهها نفر بشهادت رسیدند، مشهد مقدّس که جایگاه ولایت و مدفن
هشتمین امام معصوم(ع) است، در این حوادث سهم بلندی داشت، در مشهد
مقدس جمعیت بسیار عظیمی که در روز 16 شعبان در مراسم تشییع جنازه
مرحوم حاج شیخ احمد کافی گرد آمده بودند، با شعارهای آرام اسلامی، دنبال
جنازه حرکت میکردند، ولی انبوه جمعیت و شکوه آن مجدی بود که عمال
حکومت را سخت بوحشت انداخت.
از این نظر تصمیم گرفت تا با انفجار گازهای
نیرومند اشک آور حمله بمردم را آغاز کرده وآنها را متفرق سازد امّا از آنجا که
صدها بار ثابت کرده است که مداخله پلیس و باصطلاح قوای انتظامی، خود
همیشه عامل تحریک بوده و حوادث خونین آفریده است، که این بار نیز همان
شیوه های شناخته شده و سیاست غلط آن ها سبب گردید که خشم مردم که مظهر
قهر خداوند است بر انگیخته گردد، و پس از یک تفرق کوتاه بار دیگر تمرکز یافته
و با قاطعیت بیشتر براه و کار خود ادامه دهند.
اینجا بود که بالاخره پلیس کنترل
خود را بر اعصاب از دست داده و در کنار مرقد مطهر امام هشتم (ع) و حتّی در
داخل صحن آن حضرت دست باعمال وحشیانه ای زد و با انفجار گازهای
اشک آور و شلیک گلوله ها جنایت آفرید، بطوریکه چندین نفر در این جریان
بشهادت رسیده و یا زیر دست و پای مردم جان دادند جنایتهای عمال حکومت
در مشهد به اینجا پایان نیافت زیرا بسیاری از مردم بیگناه را در خیابانها شدیدا
مورد حمله های وحشیانه قرار داده و آنها را مضروب و مجروح ساختند و
تعدادی از آنها را که دستگیر شده بودند در کلانتریها و مراکز پلیس و زندان لخت
کرده و بیرحمانه کتک میزدند و تازه پس از آرام شدن اوضاع بود که پلیس ایران
که از روحانیت مسئول سخت کینه در دل دارد بدون کمترین بهانه مقارن ساعت 3
بعد از ظهر بداخل مدرسه
نواب یورش برده و طلبه های بیگناه ساکن مدرسه را از میان اطاقها و
رختخوابهایشان بیرون کشیدند و بسختی مضروب و مجروح ساختند و پس از
شکستن درها و پنجره ها و نوشتن شعارهای اهانت آمیز نسبت به طلاب و مراجع
بزرگ اسلام بر در و دیوار مدرسه و کتابخانه مدرسه را غارت کردند و همه
طلبه ها را که اکثرا مجروح بودند اسیر کرده و با خود بردند و درب مدرسه را
بستند و تا هم اکنون هم آشیانه شاگردان امام صادق(ع) همچنان بسته است، و به
دنبال این حوادث خونین بود که روحانیت مشهد روز سه شنبه 19 شعبان را
عزای عمومی اعلام کرده و از کسبه واصناف غیور مشهد خواست تا با تعطیلی
بازار و مغازه ها نفرت خویش را از اعمال وحشیانه عمال حکومت نشان دهند،
این درخواست آنچنان با پاسخ مثبت و تعطیلی اصناف و کسبه مسلمان مواجه
گردید که جدا کم سابقه بود، و حقا فداکاری اصناف و کسبه پاکدل مشهد در خور
کمال تقدیر است.
در اینجا ما تذکر و چند نکته را برای آگاهی عموم ضروری
میدانیم: 1- چند روز بعد از حوادث خونین مشهد و بدنبال اعلام عزای عمومی
وسیله علماء اعلام، عمّال حکومت در مشهد دست بیک (مانور) ناشیانه ای زدند
و روزنامه معلوم الحال خراسان را که همیشه ناشر افکار نظام حاکم ایران بوده
است، وا داشتند تا از علمائیکه بقول آنها اعلامیه دست نویس داده بودند آماری
از مقتولین و مجروحین بخواهند که در اختیار روزنامه قرار دهند!!! و میخواستند
از اینراه چنین وانمود کنند که چون آقایان علماء به روزنامه آمار ندادند پس
کسی در مشهد بشهادت نرسیده است !!! ولی این حنای آنها نیز رنگی نداشت
زیرا
مردم مسلمان آگاهند و بخوبی میدانند که در شرائطی که پلیس پس از انجام جنایتهای خود همه
بیمارستانهای مشهد را (چه رسد بسردخانه ها) در محاصره قرار داد و حتی بعلمای اعلام اجازه نداد که از
مجروحین در بیمارستانها عیادت کنند و در خواست آنها را در این باره رد کردند، چگونه میتوانند از آنها
آمار بخواهند؟! اگر راست میگفتند میبایست در همان روزهای اوّل بعلمای اسلام که نمایندگان واقعی
مردمند اجازه دهند تا از مجروحین در بیمارستانها، و از سردخانه ها که کشته شدگان معمولاً در ابتدا بآنجا
منتقل میشوند بازدید نمایند، سپس آمار دقیق مقتولین را از آنها بخواهند.
مگر نه اینست که تعدادی از
شهداء واقعه دوّم قم در یک ارتباط تصادفی جنازه شان در سردخانه تهران بدست آمد؟ و مگر نه اینست که
در حوادث گذشته در سراسر کشور هر کس که در هر جا کشته ای داشت، نه اجازه تشییع جنازه
ببازماندگان آنها داده اند و نه اجازه برگزاری مراسم ختم و عزا و نه اجازه اعلام اینکه بگویند کسی از ما
کشته شده ؟ در چنین شرائطی چگونه انتظار دارید آقایان علماء آمار دقیق بشما بدهند؟ آری حادثه
خونین اخیر مشهد جزئی از جنایتهای بزرگ دیگریست که در طول دهها سال در سراسر کشور اتفاق افتاد
اگر روزی شرائطی پیش آید که آمار دقیق شهدای مسجد گوهر شاد در سال 1314 و شهدای مسجد فیل
در سال 1342 و شهدای 15 خرداد و شهیدانی که در طی سالها بخصوص اخیر بشهادت رسیده اند دقیقا
روشن گردد، در آنروز مطمئنا آمار دقیق شهیدان ماه شعبان امسال مشهد نیز منتشر خواهد شد بخصوص
با در نظر گرفتن این واقعیت که دهها هزار زائر از همه ایران اکنون در مشهد نوشته بود (...
در اعلامیه دست
نویس) ولی باید توجه داشته باشند که همه میدانند چرا اعلامیه علماء دست نویس است !!! این افتخار!!!
برای فضای باز!!! رستاخیزی شماست که کار دیکتاتوری و خفقان و سلب آزادی را تا بآنجا رسانده که
حتی علمای اسلام نمی توانند اعلامیه های چند سطری خود را در این کشور بچاپ برساند.
3 - روزنامه
خراسان بمنظور لوث کردن واقعیتها دست بنشر مصاحبه ای جعلی زد که در آن بدروغ مطالبی را بیکی از
چهره های علمی و روحانی مورد اعتماد مردم مشهد نسبت داده است ولی هنگامیکه با تکذیب آن
شخصیت و با خشم مردم مواجه میگردد بر خلاف همه قوانین بین المللی حاضر نمیشود مصاحبه خود را
تکذیب نماید و در شماره 13 مرداد تنها چند سطر از تکذیب نامه علماء مشهد را گراور میکند در حالیکه
باید از کارگردانان روزنامه پرسید شما که خود را ناشر حقایق !!! میدانید، چرا متن نامه علما را چاپ
نکردید؟! و چرا نامه تلگرافی شخصیت بزرگ روحانی مشهد را که نوشته (کشته شدن تعدادی از مقتولین
ثابت گردیده) در روزنامه بچاپ نرساندید آقای روزنامه خراسان سالهاست که بسیاری از حقائق تلخ در
این کشور رخ میدهد، چرا شما گوشه ای از آن را نشر نداده ای ؟ آری، این بود فشرده ای از حوادث خونین
اخیر مشهد و مسائل جنبی آنها.
در اینجا ما، ضمن عرض تسلیت بهمه خانواده های داغدیده و ستم کشیده
تردیدی نداریم که مراجع و همه علماء بزرگ و اسلام مسلمانان بیدار کشور و از آنجمله مشهد را تنها
نگذاشته و مسئولیتهای سنگین خویش را در این باره بهترین صورت انجام خواهند داد.
الا ان نصرالله
قریب .
عباس ـ واعظ طبسی محمد رضا معاصیسید عبدالکریم هاشمی نژاد
توضیحات سند:
* در خصوص تکثیر و توزیع
اعلامیه و نحکوم کردن حوادث
اخیر مشهد نیز ساواک چنین
گزارش می دهد:
به: 312 تاریخ: 18 /5 /37
از: مشهد شماره:7266 /15
موضوع : عبدالکریم هاشمی
نژاد واعظ طبسی و محمدرضا
محامی اعلامیه هایی در مورد
حوادث اخیر مشهد نوشته و در
نظر دارند آنها را تکثیر و در
بعضی نقاط مشهد پخش نمایند.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد.
اعلامیه را هاشمی نژاد نوشته
است.
نظریه چهارشنبه: نظریه
شنبه مورد تائید است.
فتوکپی
اعلامیه با پیک ارسال
میگردد.
شیخان
مفاد اعلامیه چیست اخذ و در
بولتن درج شود.
ثابتی
21 /5 /37
محترما باستحضار میرساند.
دبیری 21 /5 /37
در بولتن مورخ 21 /5 /37
درج شد.
آقای مجتبوی.
23 /5
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایت اسناد ساواک صفحه 760