صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع‌: پادگان جمشیدیه

تاریخ سند: 20 شهریور 1340


موضوع‌: پادگان جمشیدیه


متن سند:

شماره‌: 2545 /312 تاریخ‌: 20 /6 /1340
موضوع‌: پادگان جمشیدیه

بعدازظهر روز پنجشنبه گذشته، عده‌ای از دوستان و آشنایان و بستگان تیمساران سپهبد کیا. سپهبد علوی‌ مقدم. سرلشگر ضرغام در پادگان جمشیدیه به ملاقات آنها رفته‌اند. منجمله تیمسار سرلشگر طائرپور (یا طاهرپور) قائم‌مقام ریاست اداره دوم ستاد کل . تیمسار سرتیپ [ناصر] علوی مقدم1 و تیمسار سرلشگر[محمدعلی]علوی مقدم2؛ برادران تیمسار سپهبد علوی مقدم . سرهنگ علامه مدیرکل سابق دفتر وزارت کشور به اتفاق آقای هیراد. چند نفر سرهنگ ارتش با لباس انیفورم. نوری رئیس سابق بازرسی اداره سیلو و اویسی شناخته شده‌اند.
توضیح آنکه ملاقات‌کنندگان هر یک مقدار زیادی شیرینی3 و شکلات برای بازداشتی‌ها و دو دسته گل هم برای تیمسار ضرغام با خود همراه آورده بودند.
تیمسار سپهبد کیا ضمن صحبت با دوستان خود اظهار داشته، وجود ساختمان چند طبقه او در جاده شمیران، باعث حسادت عده‌ای از کوته‌نظران شده؛ در صورتی که خیلی‌ها هستند که چندین برابر وی ثروت دارند، لیکن پولهای خودشان را در بانکهای خارج از کشور گذارده‌اند و او ثروتش را در کشور خودش مصرف نموده و برخلاف تشخیص مردم، هم اکنون مبلغ سه میلیون تومان مقروض می‌باشد و اگر از زندان آزاد شود، باز هم از این قبیل ساختمانهای چند طبقه خواهد ساخت تا اشخاص کوتاه‌نظر، به تدریج بلند‌نظر شوند و شاید بدین ترتیب، سایرین که در پاریس آپارتمان ساخته‌اند، به او تأسی جویند و سرمایه و پول خود را در کشور مصرف نمایند. تیمسار کیا اضافه نموده، در هر حال ما سرباز و مطیع شاهنشاه هستیم و با اجازه معظم‌له به اینجا آمده‌ایم، تا اگر دولت مدارکی علیه ما دارد بتواند آزادانه مورد رسیدگی و اقدام قرار دهد؛ در حالیکه هیچگونه دلیل و مدرکی علیه او وجود ندارد. یکی از حضار به طور شوخی از تیمسار سپهبد علوی‌مقدم سؤال نمود چون هوای جمشیدیه خیلی لطیف است و زمستان هم در آنجا خواهد بود، آیا خاکه ذغال تهیه کرده یا نه؟ تیمسار پاسخ داده موقعی که ما دور یکدیگر جمع‌ می‌شویم، وارد سیاست نمی‌شویم و بحث ما فقط در اطراف هندوانه و سایر خوراکی‌ها می‌باشد و بعلاوه سرلشگر ضرغام سررشته‌دار ماست و راجع به خاکه ذغال بایستی از ایشان سؤال شود.
بخش انتظامی 20 /6
بایگانی شود. 21 /6












______________________
1. ناصر علوی مقدم فرزند علیقلی خان در سال 1287ش به دنیا آمد. او نیز چون دیگر برادران خود به ارتش پیوست و افسر اداره تسلیحات شد و در سیر مراحل نظامی به درجه سپهبدی و ریاست سازمان صنایع نظامی ارتش رسید. در جریان فعالیت‌های خود، به مأموریت‌های مختلف اروپایی اعزام گردید که یک نوبت آن، مأموریت 15 ماهه در آلمان غربی بود. ایشان نیز همچون برادرش مهدیقلی علوی مقدم، یکی از مشاوران عالی بانک تعاونی توزیع بود. همسر وی به نام پروین شبدیز، دختر حمیدالسلطان و یکی از دامادهای وی فضل‌الله نیک‌آئین بود.
2. محمدعلی علوی‌مقدم فرزند علیقلی خان در سال 1275ش به دنیا آمد. در دانشکده حقوق و علوم سیاسی درس خواند و دوره دانشکده‌های‌: جنگ، سواره‌نظام و زرهی را نیز در کشور فرانسه سپری نمود. فعالیت‌های نظامی خود را از فرماندهی دسته آغاز نمود و در رده‌های مختلف ستادی و عملیاتی فعالیت کرد، که بخشی از آن به این شرح است‌: 1314 ش، تدریس در دانشکده جنگ . 1325ش، مأموریت به همراه عبدالله هدایت به تبریز جهت مذاکره با سران فرقه دموکرات . 1326ش، ارتقاء به درجه سرتیپی . 1331ش، ارتقاء به درجه سرلشگری و ریاست ژاندارمری کل کشور . 1336ش، بازنشستگی.
محمدعلی علوی مقدم، یکی از متهمین تقلب و تدلیس در ساختمان‌های ارتش بود که ضمن عضویت در تشکیلات فراماسونری، در سال 1341ش با پیشنهاد سرلشکر مقبلی به باشگاه لانز بین‌المللی نیز معرفی گردید و در سال 1342ش در جبهه یاران متحد، مراسم تحلیف را به جا آورد.
وی مدتی ریاست باشگاه لاینز شمال تهران را به عهده داشت و در انجمن فرهنگی ایران و پاکستان و حزب رستاخیز نیز عضویت داشت. وی که با خانواده مشهور نمازی در شیراز وصلت کرده بود، در دوره هفتم مجلس سنا، کاندید انتخاب این مجلس نیز بود.
3. در اصل: شرینی.

منبع:

کتاب سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 385

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.