صورت جلسه شورای هماهنگی رده استان اصفهان1
تاریخ سند: 21 دی 1356
صورت جلسه شورای هماهنگی رده استان اصفهان1
متن سند:
سند شماره ۱۰۸صورت جلسه شورای هماهنگی رده استان اصفهان1
جلسه ۳۵۱ مورخه: 21 /10 /2536
شرکت کنندگان:
١- سرلشگر رضا ناجی2 فرمانده مرکز توپخانه و موشکها و پادگان اصفهان
۲- سر تیپ تقوی رئیس ساواک استان اصفهان
۳- سرتیپ مصطفایی رئیس شهربانی استان اصفهان
۴- سرتیپ ملک خسروی معاون ناحیه ژاندارمری اصفهان
سرلشگر ناجی: جلسه شورای هماهنگی فوق‌العاده امروز بنا به درخواست تیمسار سرتیپ تقوی تشکیل گردیده است.
سرتیپ تقوی: منظور از تشکیل جلسه شورای هماهنگی استحضار از مسائل فوق و پیش‌بینی و پیشگیری از وقایع نامطلوب است تا با همکاری و هماهنگی تمام سازمانها که به حداکثر وجود دارد اقدامات لازم به عمل آید.
١- گزارشات رسیده حاکی است که تظاهراتی در شهرستان قم برپا شده بود که در این تظاهرات تعدادی از طلاب اخلالگر در آن شرکت داشتند. اخلالگران در نقاط مختلف شهر به آشوب و بلوا دست می‌زنند و بر ضد منافع و مصالح ملی شعارهایی می‌دهند و با سنگ و چوب و میله‌های آهن مبادرت به شکستن شیشه‌های مغازه‌ها و بانکها می‌پردازند و سپس به طور دسته جمعی به سوی کلانتری یک شهرستان قم حمله‌ور، که با مقاومت مأمورین کلانتری روبرو می‌شوند. در این ماجرا پس از آن که تعداد یک افسر و سه نفر از مأمورین کلانتری توسط مهاجمین مصدوم می‌شوند، به ناچار به سوی عناصر حمله کننده تیراندازی و در نتیجه ۵ نفر از آنها کشته می شوند.
۲- اطلاع واصله حاکی است که، در روز جاری به تعدادی از بازاریان اصفهان تلفنی گفته‌اند که امروز مغازه‌هایتان را باز نکنید، که در این مورد با رئیس شهربانی استان اصفهان هماهنگی به عمل آمده است.
۳- در ساعت ۱۹۱۵ مورخه 20 /10 /2536 سرپاسبان دوم مرتضی خامسی‌پور که در فلکه ششم بهمن شهرستان نائین به منظور بازدید از گواهینامه رانندگی، به سواری پیکان شماره /۴۴۴۴۳ تهران ط ایست می‌دهد، که پس از بازدید و بررسی گواهینامه از شخص راننده مشکوک می‌شود و اظهار می‌دارد برویم شهربانی. در این موقع ناگهان شخص راننده به طرف سر پاسبان تیراندازی می‌نماید که منجر به شهید شدن وی می‌گردد. ضمناً برابر گزارش گروه تجسس ساواک و شهربانی، مدارکی که از شخص راننده به دست آمده حاکی است که اسم راننده به نام غلامرضا بصیرزاده3 متولد سال۲۵۱۳ صادره از آبادان می‌باشد.
سرلشگر ناجی: به منظور جلوگیری از بروز چنین حوادثی که منجر به شهید شدن پرسنل مأمور می‌گردد می‌بایستی یک آموزش ویژه بخصوص به مأمورین داده شود. ضمناً به منظور تقویت روحیه آنان چنانچه زوجی نگهبانی بدهند بهتر خواهد بود.
سرتیپ تقوی: همان طوری که استحضار دارید مأمورین شهربانی به صورت زوجی انجام وظیفه می‌نمایند و سر پاسبان دوم مرتضی خامسی‌پور مأمور راهنمایی و رانندگی بوده که در حین انجام وظیفه مربوطه به شهادت رسیده است.
سرتیپ ملک خسروی: یک طرح مبنی بر طرح ستاد بزرگ به ژاندارمری واصل گردید که در آن وضعیتهای سفید- زرد- قرمز جهت مبارزه با هر نوع آشوب و اخلالگری مشخص شده است و همان طوری که استحضار دارید، ژاندارمری اصفهان همیشه نسبت به همکاری با سایر سازمانها به منظور جلوگیری از اخلالگری و آشوب و برقراری نظم مساعدت نموده است.
سرتیپ تقوی:۱- همان طوری که استحضار دارند به علت اینکه مردم اصفهان اهل کار و کوشش و شاهدوست و میهن‌پرست می‌باشند، کمتر مسائل امنیتی که در این منطقه رخ می‌دهد، مربوط به مردم اصفهان می‌باشد، ولی چون شهر اصفهان نزدیک به تهران و سر راه چند استان قرار داشته و از طرفی شهر بزرگ و دارای ساختمانهای قدیمی بوده و تأسیسات مهم و حیاتی از قبیل ذوب آهن و کارخانجات مختلف در آن وجود دارد، مورد نظر منحرفین قرار گرفته و هرگاه در شهرستانهای دیگر مخصوصاً تهران تحت فشار و تعقیب قرار می‌گیرند به اصفهان آمده و می‌خواهند اقدامات خائنانه خود را در اینجا انجام داده و فرار نمایند. به طوری که اگر مثلاً پخش اعلامیه مضره مورد نظر آنها باشد می‌توانند از تهران بلیط اصفهان- شیراز گرفته و طوری حرکت نمایند که بعد از نیمه شب اتوبوس از شهر اصفهان بگذرد و بدون اینکه پیاده شوند از پنجره اتوبوس اعلامیه‌ها را در خیابان پخش نمایند و یا با چند ساعت توقف در اصفهان هرگونه عمل دیگری را انجام دهند. در این گونه موارد همکاری مردم و مخصوصاً پرسنل نظامی و نیروهای انتظامی به طور کامل مورد نیاز است. زیرا در آن موقع شب جز پلیس و افرادی که در آن زمان درشهر عبور و مرور می‌نمایند کس دیگری نمی‌تواند ناظر بر این گونه اعمال باشد.
۲- تمام میهن‌پرستان که اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند اگر به اعلامیه مضره برخورد نمایند آن را به ساواک تحویل می‌دهند، ولی از پرسنل نظامی و مأموران انتظامی که دارای آموزش لازم می‌باشند انتظار بیشتری است که در شناسایی افراد منحرف همکاری لازم را با ساواک به عمل آورده و اگر نمی‌توانند آنها را دستگیر نمایند، لااقل همان موقع ساواک را مطلع نموده و یا سرنخی به دست آورند که شناسائی مرتکب، عملی گردد.
٣- توصیه می‌گردد به تمام پرسنل نظامی و مأموران انتظامی خاطر نشان گردد که نظارت لازم را نسبت به فرزندان خود به عمل آورند تا خائنین نتوانند آنها را منحرف سازند. ضمناً همین تذکرات را به اقوام و دوستان خود بدهند.
۴- به تمام پرسنل نظامی و مأموران انتظامی اطلاع دهند که اگر در محل اقامت خود به اشخاص مظنون و مشکوک برخورد نمودند فوراً موضوع را گزارش نمایند تا وسیله یگان مربوطه مراتب به سازمان اطلاع داده شود.
سرلشگر ناجی: شرکت گاز که قسمت جنوبی سربازخانه شماره ۱ مستقر گردیده دارای تعدادی کارگر افغانی در حدود ۵۰ نفر می‌باشد که با توجه به اینکه در حدود ۱۵۰ متری پادگان می‌باشند، بیم آن می‌رود که ممکن است مبادرت به ایجاد خرابکاری بنمایند، البته ما در آن قسمت با گماردن گشتیهای زوجی و آموزش کافی به آنها، در این موضوع جلوگیری به عمل خواهیم آورد.
سرتیپ تقوی: در مورد تغییر محل تأسیسات باید از طریق مرکز توپخانه و موشکها یا نیروی زمینی شاهنشاهی مراتب به شرکت ملی نفت و گاز منعکس تا اقدام لازم را به عمل آورند، در صورتی که احراز صلاحیت کارگران و کارکنانی مورد نظر است، چنانچه صورت آنها به سازمان اطلاعات و امنیت داده شود، بررسی لازم به عمل خواهد آمد.
سرلشگر ناجی: این مرکز به منظور جلوگیری از هر نوع آشوب و اخلالگری که در نظم و امنیت این منطقه اثر سوء داشته باشد در هر موقع از شبانه روز که سایر سازمانها نیاز داشته باشند نهایت کمک و مساعدت و همکاری را خواهد نمود.
توضیحات سند:
1- شورای هماهنگی اطلاعات شورائی بود که در مواقع بحرانی شهر یا استان تشکیل می‌گردید و ریاست آن در استان به عهده استاندار و در شهرستان به عهده فرماندار بود و اعضاء آن فرمانده پادگان، رئیس شهربانی محل فرمانده بالاترین یگان ژاندارمری محل، رئیس ساواک محل و حسب موضوع اشخاصی از مقامات دولتی محل تشکیل می‌گردید و وظایف آن عبارت بوده‌اند از:- تبادل اطلاعات سیاسی، امنیتی، اجتماعی و...
- ایجاد هماهنگی و همکاری بین ادارات و یگانها
- تصمیم‌گیری در مورد برقراری نظم و امنیت در شهر یا استان
- بررسی و اعلام وضعیتهای مختلف امنیتی و مطرح نمودن نیازمندیهای امنیتی
۲- رضا ناجی فرزند نصرالله در سال ۱۳۰۱ ه ش در اصفهان متولد شد. وی پس از استخدام در ارتش تحصیلات عالی نظامی خود را در آمریکا و انگلستان فرا گرفت و در یگانهای مختلف همچون آموزشگاه گروهبانی، دانشکده توپخانه رکن سوم، ضد اطلاعات گارد شاهنشاهی، ستاد لشکر 1 گارد، رکن احتیاط مشغول به کار گردید و به خاطر سرسپردگی و خیانتهایش به مردم نشان‌ها و تقدیرنامه‌های متعددی از شاه و أمرای ارتش دریافت کرد.
رکن دوم ارتش در نامه‌ای وی را «افسری خشن که دستورات با را گاهاً با توهین ابلاغ می‌نماید» توصیف می‌نماید.
وی در سال ۱۳۵۵ به فرماندهی مرکز توپخانه و موشکها در اصفهان منصوب شد و در جریان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ با شدت و حدت هر چه تمامتر با مبارزین برخورد کرد و پس از اعلام حکومت نظامی در اصفهان این رویه را به اوج خود رساند و باعث شهادت و مصدوم شدن بسیاری از مردم اصفهان گردید. سرانجام در بهمن ۱۳۵۷ توسط مردم دستگیر و در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم و به سزای اعمال ننگین خود رسید.
3- غلامرضا بصیرزاده فرزند حسین متولد ۱۳۳۳ آبادان
وی با شرکت در جلسات انجمن دینی امام صادق (ع) در ارتباط با فرزاد قلعه گلابی قرار گرفت و به حزب‌الله پیوست و به همین اتهام در تاریخ 21 /6 /56 دستگیر و به ۶ ماه حبس تأدیبی محکوم شد.
بصیرزاده با پیوستن به گروه ارتش انقلابی خلق مسلمان (مجاهدین راستین خلق) به فعالیت پرداخت و با دستگیری تعدادی از اعضای گرود در سال ۱۳۵۵ متواری شد و بطور مخفی به فعالیت‌های خود ادامه داد.