تاریخ سند: 14 تیر 1337
سازمان اطلاعات و امنیت کشور
متن سند:
از: اداره اطلاعات
شماره : 3888
وابسته مطبوعاتی سفارت کبری اتحاد جماهیر شوروی به اداره اطلاعات و
مطبوعات وزارت امور خارجه مراجعه و گله مند بود که اخیرا پس از اعدام ناکی
در مجارستان بعضی از جراید ایران مطالبی درج می نمایند که با دوستی فیمابین
ایران و اتحاد جماهیر
شوروی مغایرت داشته و
بخصوص در شماره های
2074 مورخ 26 /3 /37 و
شماره 2074 مورخ
1 /4 /37 و شماره 2079
مورخ 3 /4 /37 روزنامه
فرمان کاریکاتورهائی
تحت عنوان امیرارسلان
رومی و مولوتف ـ مالنکف ـ
بولکانین ـ و استالینیسم1 به
یک درس اجباری کشیده
که توهین آمیز بوده و
چنانکه جراید ایران این
رویه را ادامه دهند ممکن
است جراید شوروی درصدد
جواب بر آمده که به هیچوجه کمکی به استحکام دوستی بین دو کشور نخواهد بود.
در هر حال گرچه جواب قطعی به مشارالیه داده شد که در ایران نظر به احترام قانون
مطبوعات هیچگونه کنترلی دولت در مندرجات جراید آزاد ندارد.
و مسئولیت امر با
خودشان است ولی در صورتی که موضوع را قابل اهمیت و مورد توجه تلقی بدانند
متمنی است دستور لازم به مقامات مربوطه صادر گردد.
از طرف وزیر امور خارجه بررسی شود ـ به عرض می رسد 17 /4 /37 ـ 223/ج ـ3 ـ 14 /4 /37
بایگانی شود 21 /4 /37
توضیحات سند:
1ـ استالین، ژوزف ویسار
یونویچ جوگاشویلی موسوم به
استالین، در 21 دسامبر 1879،
در گوری، نزدیک تفلیس، مرکز
گرجستان شوروی سابق، به دنیا
آمد.
او ـ که پدرش پینه دوز بود
ـ ابتدا در مدرسه دینی گوری و
سپس در دانشکده کالج الهیّات
تفلیس تحصیل کرد.
ولی به علّت
فعّالیتهای سیاسی، از دانشکده
اخراج شد.
وی، در 1898، به
سازمان زیرزمینی و مخفی
سوسیال دمکرات مارکسیست
تفلیس پیوست و تا 1902 ـ که
اولین بار دستگیری او بود ـ به
زندان افتاد وی فعالیت سیاسی
خود را ادامه داد.
استالین، در
فاصله سالهای 1902 و 1903،
پنج بار از زندان تزار گریخت و
طی این فرارها در 1905، در
منطقه تامر فورس، با لنین آشنا
شد.
وی، در 1912، روزنامه
پراودا را بنیان نهاد.
این
روزنامه، به انتشارات حزبی و
فعّالیتهای سیاسی، جهت
می بخشید.
سپس لنین وی را به نمایندگی
مخفی از بلشویکها، عازم
گرجستان، محلّ سکونت خود
کرد.
امّا در 1917، از گرجستان
به مسکو بازگشت تا سردبیری
پراودا را بر عهده بگیرد و همراه
با لنین، انقلاب موفّق بلشویکی
اکتبر 1917 را، پیگیری کند.
لنین، استالین را از 1918 که
انقلاب بلشویکی به پیروزی
رسید و رژیم تزاری ساقط شد ـ
تا 1921 به مقام وزارت کشور
روسیه ـ که در آن زمان،
کمیسری خلق نام داشت ـ
منصوب کرد و رهبری جنگهای
داخلی را به او سپرد.
استالین،
در 1922 به جانشینی لنین که به
علّت بیماری، در انجام
تعهّداتش سخت ناتوان شده بود
برگزیده شد.
استالین، پس از مرگ لنین در
1924، رهبر مطلق شوروی
سابق شد.
او، یک سال بعد، طرح
صنعتی کردن کشور را، پی ریزی
کرد و برنامه های متعدّدی برای
بالا بردن توان صنعتی کشور، به
اجرا درآورد.
در 1928، کاهش
مواد غذائی، استالین را
برانگیخت تا طرح کشاورزی
جمعی را، به مرحله اجرا گذارد.
در نتیجه این طرح، بسیاری از
کشاورزان (گولاکها)، به اتّهام
مخالفت با برنامه اشتراکی کردن
مالکیت زمین و کار دسته جمعی،
جان خود را از دست دادند.
رقم
تلفات کشاورزان ناراضی
روسیه را در آن سالها، بین 5 تا 7
میلیون نفر تخمین می زنند.
از
لحظه مرگ لنین، هر کلامی که
استالین نوشت و هر دستوری که
صادر می کرد، واجب الاجرا بود.
انتقادهای افراد برجسته حزب
مانند تروتسکی، زینویف، و
کامنوف، بهانه ای به دست
استالین می داد تا آنها را مورد
شکنجه قرار دهد یا حتّی به قتل
برساند.
تصویب قانون اساسی
جدید در 1926 ـ که به قانون
اساسی استالین معروف شد ـ به
وی اقتدار مطلق داد و امکان
هرگونه مخالفت با رهبری حزب
را، از میان برد.
دهه 1930، دوره کشتار
وحشتناک استالینی بود.
در این
دهه، سازمان پلیس مخفی
شوروی سابق، به منفورترین و
سهمناکترین سازمانهای مخوف
پلیسی جهان، تبدیل شده بود.
در
این دهه، سازمان مزبور، صدها
هزار نفر از مردم شوروی سابق
را، در چهارچوب تصفیه های
استالینی، قتل عام کرد و میلیونها
تن از آنان را، به اردوگاههای
کار اجباری و اراضی قطبی آن
کشور، گسیل داشت.
تقریبا از
تمامی اقشار جامعه و حتّی
بسیاری از مقامات میانه رو
حزب کمونیست شوروی سابق
در آن زمان، در میان قتل
عام شدگان دیده می شدند.
واژه
سیاسی استالینیسم، بیانگر
اختناق هولناک سالهای
زمامداری استالین، به ویژه در
دهه1930 می باشد
استالین، از 1941 تا 1945،
جنگ علیه آلمان را رهبری کرد و
در 1943، به درجه مارشالی
رسید.
وی با، شرکت در کنفرانس
تهران در 1943 و کنفرانس یالتا
در 1954، نفوذ قابل ملاحظه ای
برای شوروی سابق در اروپا و
سازمان ملل کسب کرد.
امّا در
سالهای بعد از جنگ، سیاست
دوری از غرب را در پیش گرفت
؛ سیاستی که بعدها به سیاست
پرده آهنین معروف شد.
استالین،
در پنجم ماه مارس 1953
درگذشت و خروشچف، در مقام
دبیرکلّ جدید حزب، جانشین وی
شد.
(ساجدی، احمد : قرن بیستم،
انتشارات محراب قلم، تهران
1374، ص 29)
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه فرمان به روایت اسناد ساواک صفحه 75