این لقبی است که ملت ایران برای آقای علم نخستوزیر غیرقانونی ایران تهیه نموده است.
متن سند:
دشمن ایران و ایرانی
این لقبی است که ملت ایران برای آقای علم نخستوزیر غیرقانونی ایران تهیه نموده است.
بعد از این ملت ایران آقای علم را به نام دشمن ایران و ایرانی یاد میکند و این لقبی است که برای همیشه در خانواده آقای علم باقی میماند، این لقبی است که تاریخ ایران در صفحات تیرهای که جریان ننگین یکساله ایران را منعکس میسازد، همهجا با نام آقای علم مرادف میسازد. علم به معنای دشمن ایران و ایرانی، علم به معنی فردی که مقتضای طبع غلامی و چاکر خانهزادی؛ در روزی که سرکار آمد در نظر گرفت با تیشه بیداد، ریشه ملیت و آزادی و استقلال ایران را برکند، غافل از اینکه خدای تو، ناخدای آزادیبخش و آزادیدوست خدای ملیت ایران، ریشه او را میکند و خانمان او را برای همیشه ننگین و نابود میسازد و او را دشمن ایران و ایرانی معرفی مینماید. جنایتها و بیدادگریهایی که در کابینه ننگین علم انجام گرفته در ایران بیسابقه است. هیچ کابینه سیاسی اینقدر جنایت به بار نیاورده است. در دولت دشمن ایران و ایرانی تمام آزادیهای فردی و اجتماعی از مردم سلب گردیده، اسلام و قرآن، مال و جان مردم، در معرض تجاوز و تهاجم قرار گرفت. دستهدسته مردم آزادیخواه ایران و فرزندان برومند این کشور در سیاهچالهای او به سر میبرند. مرجع عظیمالشأن تشیع حضرت آیتاللهالعظمی خمینی و پیشوای مجاهد حضرت آیتاللهالعظمی قمی با عدهای از رهبران مذهبی و ملی در زندان و بعضاً به حالت محاصره به سر میبرند. جنایت و هتک احترامی که به دست این دشمن ایران و ایرانی به قانون اساسی شد، تابهحال بیسابقه بوده است. دانشگاه، مرکز رشد و فکر ملت، چندین مرتبه مورد تهاجم کماندوها قرار گرفت و عده زیادی از محصلین غیور ایراندوست که مردان آتیه کشورند و باید حس دیندوستی در آنها تقویت شود، به جرم همین وطندوستی زندانی شدهاند. اساتید بزرگ دانشگاه به جرم حمایت از قانون و مشروطیت و آزادی، زندانی و برای آنان پروندهسازی میکنند. مدرسه فیضیه، دانشگاه دینی و مذهبی مسلمانان ایران و عدهای از دانشجویان و عده دیگر که برای انجام وظیفه دینی در روز سوگواری رئیس مذهب تجمع کرده بودند، مورد حمله کماندوها (جیرهخواران شاه) و افراد اجنبیپرست سازمان امنیت (سازمان سلب امنیت) قرار گرفتند. کار بیشرمی بهجایی کشید که مجروحین این واقعه [را] از بیمارستانها اخراج نمودند. پانزدهم خرداد روز قتلعام ملت ایران، روزی که ترورهای مغول و چنگیز را تجدید نمودند، روزی که به ما ثابت نمودند هیئت حاکمه ایران بهقدری دیوانه ریاستاند که حاضرند ملتی را فدای خودپرستی و ریاستطلبی نمایند؛ از آثار شوم همین کابینه است، آری! 15 خرداد، روزی که بیش از ده هزار مردم ایران با گلولههای آمریکای بشردوست به خون غلطیدند1؛ پانزدهم خرداد، روزی که هزاران نفر مجروح دست و پا شکسته از خوف مأمورین دژخیم به خانههای خود پناه بردند و از خوف نتوانستند به بیمارستان مراجعه کنند؛ 15 خرداد، روزی که چندین هزار نفر در طهران، مشهد، قم، شیراز، تبریز و غیره به سیاهچال زندان افتادند؛ 15 خرداد، روزی که هزاران زن و بچه بیپدر و شوهر شدند؛ 15 خرداد، روزی که هزاران خانواده نانآورهای خود را از کف دادند. اخیراً در مشهد مقدس مأمورین دژخیم میخواستند صحنه مسجد گوهرشاد را تجدید کنند. در کابینه دشمن ایران و ایرانی چه قانونشکنیها که انجام یافته و مییابد، چه ضربات که بر پیکر مشروطیت وارد آورده است؛ گاهی به نام انقلاب سفید روزگار مردم ایران را سیاه نموده، گاهی رفراندوم قلابی را به مردم ایران نسبت داده، روزی مجلس ننگینی که انتخاب شونده و انتخابکننده آن افراد سازمان سلب امنیت و جاسوسان خارج هستند، به مردم ایران به زور سرنیزه تحمیل نموده و زنان همهجایی را به چنین مجلس مفتضحی کشانده است، اقتصادیات مملکت را فلج کرده و منابع و ثروت مملکت را دربست در اختیار خارجیان قرار داده است. برای ادامه تسلط خارجیها بر ایران وامهای کمرشکنی از آنها گرفته و در مقابل، مملکت را در اختیار آنها قرار داده، مردم از فقر و گرسنگی میمیرند ولی آنان روزی ملکه هلند و روزی ارباب خود دوگل و روزهای بعد میهمانان تازهای به ایران میآورند، بهجای آنکه وامی که همه چیز مملکت در مقابل آن به گرو است، صرف ضروریات کشور نمایند، خرج تشریفات آنان میکند. برای مهمانی ملکه هلند و آقای دوگل چندین میلیون تومان خرج مینمایند. اینها مثل آن دهها خیانتهایی است که ملت ایران از آقای علم غلام حلقهبهگوش، به خاطر سپرده است و خود را آماده برای گرفتن انتقام از او نموده است. مردم ایران تا هر وقت که باشد خون شهیدان خود را از دشمن ایران و ایرانی و افراد کثیف کابینه استعماری بازخواست مینمایند. مرگ بر علم دشمن ایران و ایرانی، مرگ بر همکاران خائن و بیگانهپرست او، مرگ بر مجلس قلابی، یعنی شعبه سازمان سلب امنیت، پایگاه بیگانگان! درود به روان شهدای پانزده خرداد، درود به روان شهیدان غائله اخیر مشهد، درود بر آن دو شهیدی که در روی چوبه دار بر افتضاحات هیئت حاکمه خندیدند (طیب و حاجی رضایی، شهیدان راه آزادی که به جرم حمایت دین و آزادی به دست مأمورین ضد دین و آزادی تیرباران شدند)، درود بر آنان که تا انتقام خون پاک شهیدان خود را نگیرند از پا نایستند!
نگهبانان آزادی و مشروطیت
توضیحات سند:
1. در اصل: قلطیدند
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 315