تاریخ سند: 14 بهمن 1349
موضوع : جلسه منزل شیخ حسین لنکرانی
متن سند:
از: 20 ه3
به: 316 شماره: 11549 /20 ه3
در ساعت 1930 روز 4 /11 /49 جلسه ای با شرکت احمد انتصاری.
مرتضوی معمم 50 ساله کتابفروشی در بازار بین الحرمین.
اسداللّه نقاش زاده
کارمند ثبت و شخصی که عزیزاللّه نامیده می شد و از اهالی خیابان لرزاده است در
منزل لنکرانی تشکیل گردید.
عزیزاللّه اظهار نمود در حدود ماه محرم یا صفر سال
گذشته شنیدم که سید
صدرالدین صدر بلاغی1 در
مسجد لرزاده واقع در
خیابان خراسان ضمن انتقاد
از شخص پرستی و تبلیغ به
نفع آیت الله شریعتمداری
اهانتهائی به آیت الله خمینی
نموده بطوری ناراحت شدم
که مغازه ام را که حدود
میدان خراسان و مسجد
مذکور است بدون اینکه قفل
کنم رها کرده و در مسجد در
حضور شیخ علی تنکابنی
پیشنماز و جمعی از
مستمعین به بلاغی ناسزا
گفتم بعد پاسبان کشیک
مغازه ام را قفل کرده و روز بعد کلید را از کلانتری تحویل گرفتم.
لنکرانی نیز گفت
صدر بلاغی خودش را به دستگاه فروخته چون زنش خیلی متجدد است و در ماه
پنج هزار تومان خرج دارد.
نقاش زاده ادامه داد زن بلاغی فامیل دکتر اقبال و
خواهر تفضلی وزیر اسبق اطلاعات می باشد.
عزیزاللّه اضافه نمود آیت الله حاج
سید [شیخ] حسین وحید خراسانی واعظ اخیرا به قم آمده و به طلاب درس
می دهد و از حضار خواست که او را تأیید کنند.
مرتضوی نیز گفت سیصد نفر طلبه
از مشهد و سیصد نفر طلبه از نجف برای شرکت در درس وحید به قم آمده اند.
عزیزاللّه ادامه داد قبل از جریان 15 خرداد وحید برای دیدن خمینی به قم
رفته ولی چون خمینی در قم نبوده مراجعت نمود خمینی پس از اطلاع از موضوع
او را دعوت نمود که به قم برود من به اتفاق وحید و حاج مرتضی شفیق و توکلی و
مهدی عراقی به دیدن خمینی در قم رفتم ولی وحید به من سفارش کرد که به کسی
نگویم که ملاقاتی بین آنها صورت گرفته است.
عزیزاللّه گفت حدود 15 سال قبل
وحید در روی منابر در تهران خطاب به بازاریها می گفت شما که ریش دارید و
نماز می خوانید چرا کم فروشی می کنید که در نتیجه من به اتفاق صادق امانی
معدوم وعده ای دیگر نزد او
رفته و گفتیم که چون فعلاً
بازاریها با دولت دشمنی
دارند شما نباید با این روش
آنها را موعظه کنید وحید
هم حرف ما را تصدیق کرد.
عزیزاللّه از لنکرانی تقاضا
نمود در این موقع که
اختلاف بر سر ولایت
تشریعی و تکوینی می باشد
به امامان جماعت مساجد
اجازه دهد که پس از ذکر
اسم حضرت علی در موقع
اذان مردم دسته جمعی
صلوات بفرستند تا سنی
مذهب ها و وهابیها بدانند
که اینجا سرزمین شیعه است ولی لنکرانی موضوع را عمدا نشنیده گرفت.
عزیزاللّه از وضع حسینیه ارشاد به خاطر اینک گویندگان وهابی مانند مرتضی
مطهری1 و دکتر شریعتی دارد انتقاد نمود و به دکتر باهنر ـ مهندس بازرگان و
جبهه ملی دشنام می داد ولی به طالقانی اظهار ارادت می کرد سپس درباره فتوائی
که اخیرا خانم بازرگان که از اولیاء دبیرستان دخترانه رفاه واقع در پشت مجلس
شورای ملی می باشد درباره حجاب از آیت الله میلانی گرفته بحث شد عزیزاللّه
گفت به محض مطرح نمودن موضوع فوق در مدرسه، محمدی که چلوکبابی دارد
و دخترش در دبیرستان رفاه است به مشهد نزد آیت الله میلانی رفته و آیت الله
میلانی اظهارات خانم مهندس بازرگان2 را در مورد بی حجابی تکذیب کرده
است.
عزیزاللّه از قول فلسفی اظهار داشت آیت الله شریعتمداری تا به حال چندین
بار از فلسفی دعوت نموده که به قم برود و پول زیادی هم برای او حواله کرده بود
ولی فلسفی به عذر اینکه چون خمینی و دیگر بزرگان علماء در قم نیستند دعوت
او را قبول نکرده بود.
عزیزاللّه گفت در موقع خروج خمینی از ایران مرحوم
آیت الله علامه امینی مبلغ یکصد و هیجده هزار تومان خرج تلگراف کرد و مراجع
بین المللی را به پشتیبانی از خمینی دعوت نموده است و شاهد این موضوع سید
علی موسوی خامنه ای و کرباسی داماد وی هستند.
عزیزاللّه از اینکه طرفداران
مهندس بازرگان علامه امینی را به عنوان شخصی که افکارش دنیا پسند نیست
معرفی کردند دشنام می داد و اضافه نمود حتی آیت الله طالقانی را که در مرگ
علامه گریه می کرد شماتت کرده اند که مرگ امینی گریه ندارد.
عزیزاللّه در پایان
سخنان خود اظهار داشت حدود 12 سال قبل وحید در سرای تقی زاده در
چهارراه گلوبندک منبر رفته و در لفافه به شاه حمله هائی نموده که به گوش شاه
رساندند و او را ممنوع المنبر کردند و شاه گفته بود نمی دانستم که این یکی از همه
با ما دشمن تر است.
نظریه شنبه: نظری ندارد
نظریه یکشنبه: اقدام مستقیم در این مورد موجبات شناسائی منبع را فراهم
خواهد ساخت.
آسای
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
مستقیما ارسال گردد.
14 /11 /49 شیخ حسین لنکرانی 2658
توضیحات سند:
1ـ حجت الاسلام والمسلمین
مرحوم سید صدرالدّین بلاغی
فرزند سیّدحسن حسینی، در
سال 1290 ه .
ش.
، در نائین، در
خانواده ای روحانی به دنیا آمد
و دوران کودکی و نوجوانی را،
در شهر خود، زیر نظر پدر
بزرگوارش ـ که از علمای
معروف و از مدرّسان مشهور
نائین بود ـ تربیّت شد و تعلیم
یافت.
حجّت الاسلام والمسلمین
مرحوم سیّد صدرالدّین بلاغی،
پس از تحصیل مقدّمات در
خدمت پدرش و آشنائی با
مبانی علوم اسلامی، به اصفهان
و شیراز رفت و مدّت 20 سال
تمام، به تحصیل علوم منطق،
فلسفه، اصول فقه و حدیث، در
نزد استادان بزرگ مشغول شد.
سپس در سال 1318، از شیراز
به مشهد مقدّس رفت و مدّت دو
سال در آن سامان، ضمن تعلیم و
تدریس، به ایراد سخنرانی در
مجامع و محافل مذهبی پرداخت
و از سال 1320، به تهران آمد و
به تبلیغ و ارشاد در مساجد و
محافل اسلامی مشغول شد و در
همین دوران، گفتارهای مذهبی
وی، از «رادیو» پخش
می گردید.
از این هنگام تا آغاز
مبارزات سیاسی ـ اجتماعی
ملّی شدن صنعت نفت، به نشر
اندیشه اسلامی در محافل
گوناگون و تألیف و نشر مقالات
و کتابهای آموزنده، اهتمام
ورزید و در جریان ملّی شدن
نفت، در کنار رهبر مذهبی ـ ملّی
نهضت، حرکت می کرد و از همان
زمان، به نمایندگی از مرحوم
آیت الله بروجردی، به فعّالیت
خود ادامه می داد.
پس از
شکست نهضت ملّی، مرحوم
صدر بلاغی، بیشتر به کار
فرهنگی ـ ارشادی پرداخت
و در همین راستا، به دستور
آیت الله بروجردی و به نمایندگی
از ایشان، به اروپا و آمریکا
اعزام شد و در آن دیار، به تبلیغ
اسلام همّت گماشت.
پس از
مراجعت از سفر خارج، استاد
صدر بلاغی، به کار فرهنگی و
روشن ساختن ذهن و فکر نسل
جوان، ادامه داد و علاوه بر
سخنرانی در حسینیه ارشاد و
دیگر محافل، تألیفات و آثار
پرارجی از خود به یادگار
گذاشت.
استاد صدر بلاغی، تا
آخرین روزهای زندگی، به
امور فرهنگی و علمی اشتغال
داشت و به تکمیل آخرین اثر
خود، به نام «مفاهیم قرآن»
مشغول بود، تا این که در اواخر
فروردین سال 1373، به دیدار
حق شتافت.
مجموع آثار و
تألیفات منتشر شده استاد
بلاغی، عبارت است از:
1ـ سخنرانیهای بلاغی
2ـ قصص قرآن
3ـ برهان قرآن
4ـ عدالت و قضا در اسلام
5ـ جاهلیّت قرن بیستم
6ـ ترجمه صحیفه سجّادیّه
7ـ پیامبر در صحنه کارزار بدر
8ـ پیامبر رحمت
9ـ صلح حدیبیّه
10ـ محاکمه گلد زیهر
صهیونیست (تاریخ و فرهنگ
معاصر، شماره 10، 9 سال
1373
1ـ اسناد شهید آیت الله مرتضی
مطهری به روایت اسناد
ساواک، تهران، مرکز بررسی
اسناد تاریخی، 1381
1ـ خانم پوران بازرگان همسر
محمد حنیف نژاد عضو سازمان
مجاهدین خلق بعدها به
مارکسیسم گرایید و به عضویت
سازمان پیکار در راه طبقه
کارگر درآمد.
بازرگان پس از پیروزی انقلاب
اسلامی به فرانسه پناهنده و
هم اکنون در پاریس زندگی
می کند.
منبع:
کتاب
شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 320