تاریخ سند: 29 آذر 1356
مأمورین گشت- کمیته مشترک ضد خرابکاری1 اصفهان
متن سند:
سند شماره 24
به: سازمان قم و مرکز تاریخ: 29 /9 /2536
از: اصفهان شماره: 9100 /10 ه
13560929
مأمورین گشت- کمیته مشترک ضد خرابکاری1 اصفهان روز 28 /8 /36 به شخصی که خود را جلال افشار ۲ فرزند محمد متولد ۱۳۳۵ دارای شناسنامه ۵۲۷۱۳ اصفهان شغل، طلبه در مدرسه حقانی3 قم، ساکن طبقه سوم، مظنون چون در تحقیقات معموله فاقد مدارک شناسائی و یک بلیط مسافرت به نام افشار و یک قطعه شعر مضره همراه داشته و اظهار میدارد شناسنامهاش در حجره مانده، خواهشمند است دستور فرمائید هرگونه سابقهای از وی موجود است اعلام، ضمناً در مورد تعیین صحت سابقه اظهاراتش مبنی بر اینکه شغل وی طلبه و ساکن مدرسه حقانی و هم اطاقی او فلاح، مدرسش مدرسزاده است تحقیقات و نتیجه را اعلام دارند استحضار مادرش هویت او را تایید نموده است.
تقوی
امنیت داخلی،
سریعاً اگر سابقه دارد اعلام و در مورد اظهاراتش تحقیق و نتیجه حاصله به اصفهان منعکس شود چگونگی به ساواک اصفهان اطلاع داده شد.
توضیحات سند:
1- کمیته مشترک ضد خرابکاری: این کمیته با مشارکت نیروهای اطلاعاتی ساواک، شهربانی، ژاندارمری و ارتش تأسیس شده بود و دارای اختیارات وسیعی بود که به عنوان بازوی اجرائی ساواک عمل میکرد و ریاست آن به عهده رئیس ساواک بود.
این کمیته که به منظور هماهنگی بین سازمانهای مذکور و تمرکز کار اطلاعاتی بر روی انقلابیون تشکیل شده بود، از سه قسمت:
١- عملیات (اکیپهای گشت)
۲- بازجویی و امور اداری
٣- امور مالی تشکیل گردیده بود.
در اصفهان کار گشتزنی در سطح شهر را پنج دستگاه اتومبیل انجام میداد که در هر اکیپی یک افسر اطلاعاتی شهربانی، یک عضو ساواک و دو درجهدار شهربانی با لباس شخصی حضور داشت.
این واحدها پس از مواجهه با افراد مشکوک آنان را جلب و به مرکز کمیته مشترک هدایت و از آنان بازجوئی به عمل میآوردند. بسیاری از مبارزین توسط همین گشتیها دستگیر و به زندان افتادند.
۲- شهید جلال افشار در سال ۱۳۳۵ در اصفهان متولد شد. پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال ۱۳۵۳ وارد حوزه علمیه قم و در مدرسه حقانی به فراگیری علوم اسلامی مشغول شد. انس با بزرگانی نظیر آیتالله بهاءالدینی به او سیمایی ملکوتی بخشید. با شروع انقلاب اسلامی در مسیر حضرت امام (ره) راه رشد و کمال پیمود و در برگزاری مراسمهای ختم و راهپیماییهای قم نقش فعال داشت.
شهید افشار در تحصن اول و دوم منزل آیتالله خادمی نقش فعالی داشت و در دوران انقلاب اسلامی در اصفهان قطعنامههای راهپیمایی و متنهای حساسی را با صدایی شیوا و جذاب قرائت میکرد. با پیروزی انقلاب اسلامی از عناصر اولیه کمیته دفاع شهری اصفهان بود. با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن وارد گردید و در جریان غائله کردستان و سیستان و بلوچستان حضوری فعال داشت تا آنجایی که منجر به اسارتش در سیستان و بلوچستان گردید و تا مرحله اعدام پیش رفت.
پس از تأسیس پادگان آموزشی سپاه به عنوان معلم عقیدتی و اخلاق به آشنایی نسل جوان و انقلابی پرداخت و با شروع جنگ تحمیلی در جبهه و پشت جبهه حضوری فعال داشت و مردم به ویژه جوانان را به حضور در جبهه تشویق و ترغیب میکرد.
ذکر پیوسته و راز و نیازهای عاشقانه او با محبوب زبانزد همرزمان و همسنگرانش بود و محبت و ارادت وافر او به اهل بیت عصمت و طهارت هنوز هم در خاطرههاست.
شهید افشار سرانجام در سال ۱۳۶۱ به آرزوی دیرینهاش دست یافت و در عملیات رمضان به لقاءالله پیوست.
ر. ک: جلوه جلال، کنگره سرداران و ۲۳ هزار شهید استان اصفهان
۲- مدرسه حقانی در سال ۱۳۴۳ با مدیریت شهید آیتالله قدوسی و همکاری شهید بهشتی، آیتالله مصباح یزدی و آیتالله جنتی تأسیس گردید.
در این مدرسه اساتیدی با تجربه و انقلابی نظیر آیتالله مشکینی، جنتی و محمدی گیلانی بنیه علمی مدرسه را تقویت نمودند. رشد علمی و اخلاقی طلاب آوازه مدرسه حقانی را به همه جا پخش نمود و بسیاری از جوانان به این مدرسه روی آوردند و تجمع انبوه استادان جوان و انقلابی در مدرسه، ساواک را به هراس انداخت به همین جهت بارها به آن حمله کرد و هر بار شماری از طلبه را دستگیر کرد. مدرسه حقانی از زمانی که شهید قدوسی مدیریت آن را برعهده گرفت تا پیروزی انقلاب اسلامی، همواره یکی از سنگرهای مبارزه در برابر رژیم پهلوی بود. طلاب مدرسه، همگی مقلد امام بودند و بسیاری از اعلامیهها در این مدرسه تکثیر میشد. بسیاری از طلاب جوان، با علم، خوش فکر، متقی و آگاه به مسائل سیاسی این مدرسه، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیتهای اجرایی، قضایی و سیاسی، خدمتهای شایانی به انقلاب نمودند و جمعی از آنان نیز در جنگ تحمیلی به خیل شهیدان پیوستند.
ر. ک: گلشن ابرار، پژوهشکده باقرالعلوم، ج ۲، صص ۸۶۳ - 862
آذر 1356
وقایع آذر ماه در یک نگاه
با فرا رسیدن چهلم شهادت آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی نیروهای انتظامی و به اصطلاح امنیتی رژیم شاه به حالت آماده باش درآمدند و تمام مجالس و محافل را تحت کنترل قرار گرفت.
در اصفهان مجلس بزرگداشتی در مدرسه صدر اصفهان برگزار و پس از پایان آن تظاهراتی در بازار اصفهان انجام گرفت که تعدادی دستگیر و روانه زندان شدند.
از سوی دیگر دانشجویان دانشگاه اصفهان اقدام به تعطیلی کلاسهای درس نموده و تظاهراتی انجام دادند که منجر به دستگیری عدهای از دانشجویان گردید. دانشجویان دانشگاه صنعتی نیز اقدام به برگزاری مراسم و تظاهرات کردند که با دخالت نیروهای نظامی و انتظامی تعدادی از دانشجویان دستگیر و عدهای نیز از دانشگاه اخراج شدند.
در کاشان دانشجویان ضمن تعطیلی کلاسها به خیابانها آمده و با شعارهای «الله اکبر»، «مرگ بر این حکومت یزیدی» و «درود بر خمینی» به تظاهرات پرداختند. در نجفآباد نیز تظاهراتی صورت گرفت.
با اوج گرفتن اعتراضات مردمی عوامل تبلیغاتی و اجرایی رژیم در مرکز دست به کار شده و در اقدامی هماهنگی، اجتماعاتی فرمایشی را در سطح استان اصفهان برگزار کردند و اقدامات انقلابیون را اقدامی از جانب کمونیستها و دشمنان ایران قلمداد کردند.
در این ماه به طور بیسابقهای اعلامیههایی در سطح اصفهان و سایر شهرستانها پخش گردید که در آن ضمن تشریح زندگی و شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، به ابعاد مختلف نهضت حضرت امام (ره) در سال ۱۳۴۲ و سیاستهای ضد مردمی شاه پرداخته شده بود.
با فرا رسیدن ماه محرم مراسم این سال در حال و هوای دیگری برگزار گردید. هر چه موسم عاشورا و روز شهادت قهرمان کربلا نزدیکتر میشد، شور و خروش نیروهای انقلابی فزونی مییافت و آتش انقلاب اسلامی در نهاد مردم برافروختهتر میگردید و تنفر و انزجارشان نسبت به رژیم شاه و هیئت حاکمه فاسد بیشتر بروز میکرد.
علیرغم جلوگیری رژیم از استفادۀ روحانیان مبارز و گویندگان اسلامی از منبر و گرفتن تعهد از صاحبان مجالس، روحانیان از فرصتی که به واسطه مجالس عزاداری پیش آمده بود استفاده نموده و با استفاده از عبارتهای کنایهآمیز به بررسی اهداف مشترک نهضت عاشورا و نهضت امام خمینی، به مقایسه رژیم شاه با حکومت معاویه و یزید پرداخته و ماهیت رژیم را افشا میکردند.
دستههای عزادار اباعبدالله الحسین «علیهالسلام» نیز نوحههایی در راستای حماسه حسینی و نهضت امام خمینی میخواندند و بعضی از دستههای عزادار، آن را به تظاهرات خیابانی علیه رژیم تبدیل کردند.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 1 صفحه 37