تاریخ سند: 10 اسفند 1356
موضوع: سیدیحیی جعفری فرزند علی
متن سند:
از: 8 ﻫ تاریخ:10 /12/[1356]
به: 312 شماره: 11012 /8ﻫ
موضوع: سیدیحیی جعفری فرزند علی
شخص ناشناسی از نامبرده بالا به خاطر سخنرانیش در مسجد قائم واقع در خیابان احمدی کرمان که در تاریخ 5 /12 /36 صورت گرفته تشکر نموده و از وی نیز گلایه نموده که چرا به مهندسین و دکترها تا حدی تندی کرده است و جعفری در پاسخ شخص ناشناس اظهار نموده منظور خاصی نداشتم چون در بعضی از نامهها تنها اسم چند دکتر و مهندس مشاهده میشود و فرد مذکور نیز در جواب جعفری گفته این طور نیست کما اینکه در نامهای که به دبیرکل سازمان ملل1 دادهاند امضاء دکتر حجازی – مهندس بازرگان2 و چندنفر دیگر بوده است ضمناً شخص ناشناس منظور اشاره نموده به قول دکتر شریعتی3 خدابیامرز که از او سئوال شده بود چرا در کتاب اسلام شناسی بعضی از مطالب را در مورد حضرت علی[(ع)] صریح و روشن نگفته او هم گفته چون در بعضی از نامهها فقط امضاء چند دکتر و مهندس بوده است.
نظریه یکشنبه: خبر صحت دارد حتیالامکان نسبت به شناسائی فردی که در مورد مطالب فوق با جعفری صحبت نموده اقدام و نتایج حاصله به موقع به عرض خواهد رسید. مؤلف
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید است. آسای
نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه صحت دارد. یگانه
نظریه 8 ﻫ: نظریه چهارشنبه تایید میگردد.
محترماً در صورت تصویب به مرکز ارسال گردد.
توضیحات سند:
1. دبیر کل سازمان ملل در این مقطع کورت والدهایم از اتریش بود.
2. مهندس مهدى بازرگان در سال 1278 ﻫ ش در تبریز به دنیا آمد. وى جزو اولین کسانى است که پس از اتمام دوران متوسطه در تبریز و تهران براى ادامه تحصیلات عالى به فرانسه عزیمت و در رشته مهندسى ترمودینامیک تحصیلات خود را به پایان برد. مهندس بازرگان پس از بازگشت به ایران به عضویت کادر علمى دانشگاه تهران نایل شد. وى فعالیت سیاسى خود را از جبهه ملى آغاز نمود. در دوران نخست وزیرى دکتر محمد مصدق ریاست شرکت ملى نفت ایران و بعد سازمان آب تهران را عهدهدار گردید. پس از تعطیلى و توقف کار جبهه ملى اول با سقوط دکتر مصدق بر اثر کودتاى 28 مرداد 1332 از جمله کسانى بود که جبهه ملى دوم را تاسیس نمود. وى به همراه مرحوم آیتالله طالقانى، دکتر یدالله سحابى، رحیم عطایى، منصور عطایى، عباس سمیعى و حسن نزیه از جبهه ملى دوم کناره گرفته و نهضت آزادى ایران را تأسیس نمودند. در سال 1342 سران نهضت آزادى دستگیر و مهندس بازرگان و آیتالله طالقانى به 10 سال زندان محکوم شدند. لیکن پس از سپرى شدن 6 سال مهندس بازرگان آزاد گردید. مهندس بازرگان در سال 1356 به اتفاق جمعى از سیاسیون و حقوقدانان نظیر کریم سنجابى، ناصر میناچى، حسن نزیه و... جمعیت دفاع از آزادى و حقوق بشر را تأسیس کردند. لذا از طرف گروه انتقام که ساخته و پرداخته رژیم شاه بود بمبی در مقابل درب منزل وى منفجر شد. قبل از پیروزى از طرف امام در رأس هیئتى به آبادان رفت تا جریان اعتصاب کارگران نفت را علیه رژیم که کمر آن را در بعد اقتصادى شکسته بود سامان بهتر و بیشترى دهد و به مسائل آنان رسیدگى کند. وى همچنین سفرى به پاریس نمود تا حضرت امام را از طرح شعار «شاه باید برود» منصرف کند، چه به اعتقاد او طرح شعار رفتن شاه با برخوردارى از ارتش و ساواک و پشتیبانى آمریکا را شعارى مناسب و راه کارى عملى نمىدانست. بازرگان پس از پیروزى انقلاب اسلامى از سوى امام (ره) به عضویت شوراى انقلاب درآمد و با پیشنهاد اعضاى شورا به امام(ره) از طرف ایشان مسئولیت تشکیل دولت موقت که اولین دولت اسلامى پس از پیروزى انقلاب بود را بر عهده گرفت. دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل اتخاذ روشهاى غیر انقلابى به خصوص اتخاذ مواضع مخالف با تسخیر لانه جاسوسى آمریکا و نیز اصرار بر انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی و رد این پیشنهاد از سوى امام از کار استعفا داد که بلافاصله مورد پذیرش امام واقع گردید. او در نخستین دوره مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم تهران به مجلس راه یافت. مهندس بازرگان در تاریخ 30 /10 /1373 در تهران درگذشت.
3. دکتر علی شریعتی، فرزند محمدتقی در سال 1312 ﻫ ش در روستای مزینان از توابع شهرستان سبزوار متولد شد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای مشهد به پایان برد و پس از گذراندن دورهای در دانشسرای تربیت معلم، آموزگار یکی از روستاهای خراسان شد. چندی بعد با ورود به دانشگاه مشهد در رشته ادبیات و زبان فارسی فارغالتحصیل شد. شریعتی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در آنجا دکترا گرفت. آشنائی وی با لوئی ماسینیون، ژانپل سارتر، ژان برگ، جورج گورویچ و فرانتس فانون بر عمق یافتههای علمی او افزود. تلاشهای سیاسی دکتر شریعتی در خارج از کشور بهطور جدی ادامه یافت تا جائی که وقتی در سال 1343 به ایران بازگشت، در مرز ترکیه دستگیر شد و شش ماه به زندان افتاد.
پس از آزادی سخنرانیهای او در دانشگاه مشهد و حسینیه ارشاد تهران توانست جوانان فراوانی را به پای افکار و آرای او بنشاند. همین توجه به همراه افشاگریهای او علیه رژیم باعث شد که بار دیگر دستگیر و حبس شود. دکتر شریعتی پس از آزادی از زندان تصمیم به هجرت گرفت و راهی انگلستان شد، اما در 29 خرداد سال 1356، در عین ناباوری درگذشت و پیکرش پس از انتقال به سوریه در زینبیه دمشق دفن شد.
منبع:
کتاب
آیتالله سید یحیی جعفری به روایت اسناد ساواک صفحه 187