تاریخ سند: 29 فروردین 1346
در ساعت 2100 روز 28 محمد یزدی در منبر ضمن انتقاداتی که از مجلات ـ روزنامهها و رادیوها و سینماها نمود
متن سند:
شماره: 191 تاریخ:29 /1 /1346
به: تیمسار ریاست ساواک استان خوزستان
تلفنگرام
پیرو: 157 /26 /1 /1346
در ساعت 2100 روز 28 محمد یزدی در منبر ضمن انتقاداتی که از مجلات ـ روزنامهها و رادیوها و سینماها نمود1 و آنها را عواملی دانست که جامعه را به سوی بدبختی و نابودی میکشاند. در پایان وعظ خود ضمن خواندن دعا خمینی را به نام یک عالم بزرگ و منجی اسلام ذکر کرد و برای سلامتیش دعا نمود و صلوات فرستاد. در این مجلس عده کثیری از حضار که اکثراً جوان بودهاند با صدای بلند صلوات فرستادهاند. عده حاضرین در این مجلس بیش از 1000 نفر بودهاند. ساواک عقیده دارد چنانچه آزادی منبر به او داده شود در شبهای آینده مطالب تحریکآمیزتری را ایراد نماید. مقرر فرمائید راجع به ممنوع شدن او از منبر نظریه اعلام فرمایند.2
جهانبان
گیرنده: آقای هاشمی
گوینده: فرجی
توضیحات سند:
1. تلویزیون و سینما در رژیم پهلوی: در مورد رسانههای پیش از انقلاب و نقش آن در تضعیف فرهنگ ملی و دینی سخن بسیار است چنان که بسیاری از مشکلات کنونی فرهنگی، ملی و دینی ناشی از رسانههای جمعی پیش از انقلاب به ویژه تلویزیون و سینما میباشد که در این جا هرکدام به طور مختصر مورد بحث قرار میگیرد:
الف ـ تلویزیون:
هر چند حدود دو دهه از تأسیس تلویزیون در ایران گذشته بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید ولی تلویزیون توانست در این مدت جای خود را در جامعه باز کند. در فضایی که حکومت از هر نظر وابسته و مجری استعمار خارجی بود و مستشاران خارجی نیز در صحنههای فرهنگی و اقتصادی حضور فعال داشتند طبیعی بود که رسانههای گروهی به ویژه تلویزیون، نقش مهمی در ترویج اشاعه فرهنگ بیگانه و تضعیف فرهنگ ملی و دینی ایفا نماید. در جامعه بسته آن روز ظهور یکباره تلویزیون انفجار عظیمی در جامعه سنتی ایجاد نمود و نظام سنتی جامعه و خانواده و تعلیم و تربیت را به شدت تحتتأثیر خود قرار داد. برنامههای تلویزیونی پیش از انقلاب دو هدف عمده را تعقیب میکردند.
1ـ برخی از برنامههای تلویزیونی پیش از انقلاب به نحو اغراقآمیزی صحنههای عصیانگری، کشتار، ضرب و شتم، بیبندوباری و رقصهای محلی و غربی را نمایش میدادند و زمینههای فکری جوانان را آماده پذیرش هرگونه فساد میکردند.
2ـ ترویج اشاعه ارزشهای غیرملی و دینی و گاهی اوقات هنجارهای ضددینی که موجب میگردید فرهنگ و ارزشهای ملی و دینی اهمیت خود را نزد جوانان از دست بدهد و علاقه به فرهنگهای بیگانه را بین آنها ترویج دهد.
با گسترش ارزشهای فرهنگی بیگانه که در جامعه سنتی و بسته ایران آن روز، عناصر نو و متجدد تلقی میشد افراد به ویژه جوانان به آسانی آنها را میپذیرفتند و عناصر فرهنگ دینی و ملی به دلیل عدم حمایت مقاومت خود را به شدت از دست میداد و در فرهنگ بیگانه هضم میگردید. چنان که گسترش پخش برنامههای تلویزیونی غربی اوج تهاجم فرهنگی را میرساند به طوری که در سال 56 از 10463 ساعت برنامه 3886 ساعت را برنامههای تولید تشکیل میداد و مابقی وارداتی بود.
ب ـ سینما:
وضعیت سینمای قبل از انقلاب به مراتب بدتر از تلویزیون بود. سینما به عنوان یک وسیله سرگرمی و تفریحی از بازار گرمی برخوردار بود و سالانه صدها فیلم مبتذل خارجی به بازار ایران وارد میشد و در ازای فساد جامعه میلیونها دلار از سرمایه ملی کشور خارج میگردید. فیلمهای خارجی که به وسیله شرکتهای صهیونیستی منتشر میگردید محور اصلی تلاش خود را ارائه آخرین مدها و الگوهای مبتذل رقاصان و متولیان آلودگی غرب قرار داده بودند. فیلمسازان داخلی نیز دقیقاً در همان مسیر حرکت میکردند در بیشتر فیلمها عریان پیکری، میگساری، قمار، چاقوکشی، سرقت و تجاوز محور اساسی بود.
از سوی دیگر این فیلمها به نوعی جلوی خودباوری ملی را میگرفت. اختصاص ساعتها برنامه تلویزیونی به چگونگی فرود سفینه در ماه توسط فضانوردان خارجی این القائات را نیز در پیداشت که قافلهسالار فرهنگ و تمدن، غربیان هستند و جهت رسیدن به ترقی باید آنها را الگوی زندگی خویش قرار داد و از آنها تقلید نمود.
با بررسی موارد فوق در مییابیم جامعه ایران آن دوران در واقع دچار آفات و آسیبهایی شده بود که فرهنگ اصیل اسلامی را هدف تهاجم خود قرار داده بود و نیروهایی کارآمد و متخصص را میطلبید تا جلوی این بحران عظیم را بگیرند و زمینه را برای احیای تفکر دینی و بازیابی هویت انسانی فرد فرد جامعه فراهم نمایند. هر چند که عدهای از دانشمندان و خبرگآنجامعه آن روز ایران برای از بین بردن این چالش قیام نمودند. (رک: آسیبشناسی فرهنگی، اعظم رحمتآبادی به نقل از سایت باشگاه اندیشه، مورخ 28 /4 /1385)
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ محمد یزدی صفحه 97