تاریخ سند: 23 دی 1344
موضوع : اظهارات آقای بنیادی واعظ
متن سند:
شماره : 3185
طبق اطلاع واصله از خمین ساعت 2015 روز 15 /10 /44 آقای بزرگ
بنیادی1 واعظ در مسجد جامع خمین ضمن وعظ بیاناتی بر خلاف مصالح کشور
نموده که بلافاصله به شهربانی محل احضار و بنا به تقاضای فرماندار محل به
ساواک اراک معرفی می گردد و ساواک اراک از نامبرده تعهد اخذ و به وی ابلاغ
می نماید که به خمین مراجعت کند و خود را به شهربانی معرفی نماید و از طرف
شهربانی به تهران اعزام گردد.
لیکن واعظ مزبور روز 19 /10 /44 به خمین مراجعت و اظهار می دارد.
(ساواک
اراک مرا مطلقا آزاد کرده است)
چون به علت عدم صلاحیت از رفتن به منبر مجدد وی جلوگیری می شود .
به تحریک سید مرتضی پسندیده (برادر خمینی) روحانیون خمین از اقامه نماز
در مساجد خودداری و قصد داشته اند که درب مساجد را قفل کنند و نیز به
تحریک پسندیده عده ای از اهالی شکوائیه ای از رئیس شهربانی محل تهیه و
تلگرافا به مقامات مرکز مخابره می کنند از طرف شهربانی محل با گماردن مأمور
از قفل زدن به درب مساجد جلوگیری شده و شاکیان پس از خروج از
تلگرافخانه تشکیل مجدد نماز جماعت را در مساجد اعلام کرده و فعلا آرامش
برقرار و هیچگونه بی نظمی نیز مشاهده نشده است.
آقای ازغندی سابقه دارد
پرونده بزرگ بنیادی ارائه شود.
رونوشت به پرونده بزرگ بنیادی ضمیمه شد 25 /10
شرحی در مورد تحریکات پسندیده پیرو سابقه تهیه شود.
7 /11
توضیحات سند:
1ـ بزرگ بنیادی کازرونی ف
محمدحسین، در سال 1321 ه
ش در شهرستان کازرون به دنیا
آمد.
مشارالیه از سال 1339 به
شهرستان قم وارد و در مدرسه
آیت الله گلپایگانی به تحصیل
علوم دینی پرداخت و در سال
1343 به مدرسه خان رفت.
پس از شروع حرکت حضرت
امام خمینی «ره» که در نهایت
منجر به تبعید آن حضرت به
ترکیه گردید و انتقال معظم له به
نجف اشرف، آقای بزرگ
بنیادی، طی مکاتباتی با
دوستان، ضمن ابراز خرسندی
از این انتقال، آن را ادامه تبعید
قلمداد کرد و پس از جریان
سخنرانی در سال 1344 در
شهرستان خمین، در سال 1345
دستور جلوگیری از منبر وی در
شهرستان بوشهر صادر شد و در
سال 1346 از وعاظ ناراحت و
ممنوع المنبر معرفی گردید.
آقای بزرگ بنیادی که پس از
پیروزی انقلاب اسلامی با
سازمان تبلیغات اسلامی در
فارس همکاری داشت، در دوره
دوم مجلس شورای اسلامی،
کاندید کازرون بود و به عنوان
امام جمعه سپیدان نیز به خدمت
اشتغال داشت.
منبع:
کتاب
آیتالله سید مرتضی پسندیده به روایت اسناد ساواک صفحه 63