تاریخ سند: 30 بهمن 1356
گزارش
متن سند:
شماره: 9121 ر. ک مرکزی تاریخ: 30 /11 /2536[]
گزارش
1130
محترماً در ساعت 1945 روز 29 /11 /36 مأمورین گروه اطلاعاتی سرپاسبان عبدی و غیره و مأمورین اکیپ گشتی سرپاسبان دلاوری و غیره ضمن معرفی 9 نفر به اسامی 1- عزتالله شریفی 2- خدانظر اکسیر 3- محمدعلی سلیمانزاده 4- نوروزعلی طلایی 5- محمود مقدّری 6- علی حسینیان 7- حبیبالله یوسفپوری 8- سیدمحمد هاشمی 9- محمدرضا نادری گزارش نمودند که مفاداً حاکی است حسب اطلاع واصله عدّهای از افراد مختلف با در دست داشتن چوبدستی با دادن شعار و تظاهرات و اخلال نظم عمومی و ایجاد ناراحتی برای کسبههای محل از طرف مسجد جامع به طرف چهارسوق در حرکت هستند و با دادن شعارهای نامطلوب و سر و صدای ناهنجار موجب رعب و وحشت کسبهها گردیدهاند بلافاصله در محل حاضر و اکیپ ضربت ساری نیز همکاری نموده در نتیجه عدّهای به اسامی فوقالذکر در حینی که چوب در دستشان بوده دستگیر و عدّه زیادی به محض دیدن مأمورین هر کدام به سویی متواری شدهاند دستگیری آنان مقدور نگردیده است مراتب گزارشات مأمورین پیوست میباشد از عزتالله شریفی فرزند ضیاء 21 ساله شغل محصّل کلاس ششم متوسط طبیعی در شهرستان شاهی اهل شاهی ساکن شاهی مجاور محله کوی ادیب منزل شخصی بازجویی بیان داشت من از شاهی به بابل آمدم تا نیرپرودوتون نستله خریداری نمایم چون خیابانها را بلد نبودم این طرف و آن طرف میگشتم تا داروخانه پیدا کنم و از ساعت 415 بعد ازظهر شاهی سوار شده به بابل آمدم تا این ساعت داروخانه را پیدا نکردم و در اخلال نظم شرکت نکردم از خدانظر اکسیر فرزند شاه میر 21 ساله دانشجو دانشسرای عالی فنی بابل اهل زاهدان ساکن فعلی بابل برج بن کوچه جلیلی منزل حاجی اسماعیل ربیعی تلفن 7354 و زاهدان خیابان شاه کوچه جهان پلاک 3 منزل شخصی بازجویی بیان داشت از سینما بیرون آمدم خواستم از نانوایی چهارسوق نان بخرم متوجه شدم مردم به طرف بالای خیابان هجوم بردند کنجکاوی باعث شد به طرف خیابان بروم هنوز مقداری راه نرفته بودم که اتومبیل پلیس آمده مرا به شهربانی آورده است در سوالات بعدی اظهار داشت مذهب [من] تسنن است و هیچ با کارهایی که شیعه برای اثبات حقانیت خود میکنند موافق نیستم. از محمدعلی سلیمان زاده فرزند ابراهیم 18 ساله دانشجوی عالی فنی بابل اهل زاهدان ساکن بابل حکیمآباد کوچه زاهدی منزل ژندهپوش بازجویی بیان داشت چونکه یکشنبه امتحان داشتم ساعت 5 بعد از ظهر بازار آمدم تا استراحتی کرده باشم ولی متأسفانه اتومبیل پلیس جلوی من ایستاده و من از ترس به داخل کوچهای شدهام و در سوالات بعدی مطالبهای گوناگونی بیان داشت که صرفاً برای فرار از جرم ارتکابی بوده است. از نوروزعلی طلایی فرزند آقاجان 21 ساله شغل محصّل هنرستان ساختمان مقابل پمپ بنزین ساکن قریه رمنت منزل شخصی بازجویی بیان داشت من کاری نکردم و در مسجد چهارسوق مشغول نماز بودم بعد از نماز از مسجد بیرون آمدم دیدم یک سری از افراد مشغول فرار هستند که مأمورین سررسیدند و مرا دستگیر کردند و در تظاهرات شرکت ننموده و از کسی دستور نمیگیرم اصولاً توی این برنامهها نیستم. از محمود مقدّری فرزند علی 27 ساله شغل نجّار سیار ساکن بابل قریه حیدرکلا منزل شخصی بازجویی بیان داشت رفتم پیش مشتاقی آرایشگر تا سرم را آرایش دهم که مرا گرفته به شهربانی آوردهاند و در تظاهرات شرکت ننمودهام از علی حسینیان فرزند یحیی 19 ساله نقّاش سیّار ساکن بابل ایستگاه گنجافروز جنب کوچه نانوایی منزل کبریا بازجویی بیان داشت من یک کاسب هستم و در تظاهرات و اخلال نظم شرکت ننمودهام. از حبیبالله یوسفپور فرزند محمدرضا 22 ساله شغل خرّازیفروش شهدا فروشگاه هنگامه ساکن بابل خیابان گنج افروز پشت قصر منزل شخصی بازجویی بیان داشت هیچگاه در تظاهرات شرکت نکردهام و یک نفر کاسب هستم تماموقت هم مغازهام باز بوده و قصد رفتن به منزل را داشتهام البته به اتفاق دوستانم سیدمحمد هاشمی و محمدرضا نادری که یک مرتبه پلیسها آمدند و ما را به شهربانی آوردند چون دست دوستم نادری چوب بوده و به هوا تکان میداده است از سیدمحمد هاشمی فرزند سیدغنی 26 ساله شغل خرّازی خیابان یوسفپوری مغازه قصر کفش ساکن بابل ایستگاه گنج افروز پشت قصر منزل شخصی بازجویی بیان داشت هیچگونه اخلال نظم نکردهام بلکه در تمام روز مغازه باز بوده و مشغول کار بودم من به اتفاق دوستانم حبیبالله یوسفپور و محمدرضا نادری خواستیم برویم که مأمورین آمدند و ما را به کلانتری آوردند فقط چوب را آقای نادری در پیادهرو برداشته انداخته است و تکان تکان هم نمیداد از محمدرضا نادری فرزند علیرضا شغل کاسب شهدا فروشگاه بزرگ ساکن بابل خیابان گنج افروز منزل استیجاری اسدی بازجویی بیان داشت به اتفاق دوستانم قصد رفتن به منزل را داشتهایم که مأمورین آمدند و ما را به شهربانی آوردند و در تظاهرات شرکت نکردم هنگام رفتن به منزل در مسجد جامع دیدم چوبی در پیادهرو افتاده من آن را برداشته و داخل جوی انداختم و تکان تکان نمیدادم همگی در آخرین دفاع مطالب خاصی بیان نکردهاند علیهذا پروندهای با عنایت بهاینکه تظاهرکنندگان مندرج در این پرونده هرکدام در سوالات متعددی که از آنها شده به نحوی از انحاء برای فرار از جرم با اینکه در حین تظاهرات چوب به دست مشاهده گردیدند و حتی چوبهای آنان در شهربانی موجود است و خود مؤید ارتکاب جرم و اخلال نظم در معابر عمومی و تحریکات مذهبی و شعارهای بیمورد که باعث رعب و وحشت کسبهها نیز میباشد به نظر میرسد تا هرگونه امر و مقرر فرمایند اقدام گردد.1
نگهبان کلانتری مرکز سرپاسبان دوم عظیمی
دفتر- نگهبانی پرونده ضمن اعزام متهمین به نظر جناب آقای دادستان رسیده و چند اصله چوبهای تظاهرکنندگان را تحویل و رونوشت پرونده به دایرهی اطلاعات ارسال گردد.
جانشین کلانتری بخش مرکزی سروان ایرج لایقی امضاء 30 /11 /36
رونوشت برابر اصل است حسن اسدی
توضیحات سند:
1. اداره کل سوم، پس از دریافت این گزارش، طی نامه شماره: 2345 / 312 - 31 / 2 /37 به ساواک مازندران نوشت: «دستور فرمائید ضمن تهیه و ارسال مشخصات کامل ملصق به عکس نه نفر افراد دستگیر شده در تظاهرات، سرآنجام کار آنها را به این اداره کل اعلام دارند.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 1 صفحه 171