گزارش
متن سند:
گزارش
عدهای از افراد مؤثر و اعضای کمیتههای حزب توده که از سال ۱۳۲۲- الیحال مشغول فعالیت حزبی بودهاند و در باره سوابق هر یک تحقیقاتی شده و گزارشاتی دادهاند چون عده آنان زیاد است و گزارشات تکمیل نگردیده و پس از ارسال گزارش نام همه آنان گزارش خواهد شد، لذا نام هفت نفر از اعضای مؤثر حزب که در ادارات سازمان برنامه مشغول کار میباشند با تعیین سمت و مسئولیت و فعالیت در تبلیغات حزب توده در باره هریک گزارش گردیده، در گزارش بعدی تقدیم خواهد شد.
۱- مهندس درویش. مهندس کشاورزی کرج است ایشان از سال ۱۳۲۲- الىحال عضو حزب توده میباشند در سال ۱۳۲۲ در اثر فعالیت شدید بنفع حزب توده در کرج تحت تعقیب قرار گرفت و متواری میشود. پس از آن مدت بوسیله عمال حزب و اعضای کمیته مرکزی مسئول تشکیلات معدن کلندرود و دهقانان حومه آن میشود مدت یکسال به آن سمت مشغول فعالیت شد. در سال ۱۳۲۵ بوسیله فرمانداری نظامی تحت تعقیب قرار گرفته متواری میشود و بعد نامبرده را دستگیر و زندانی میکنند. در آن موقع بوسیله سرهنگ حاج وزیری که در دژبانی بود و با آقای مهندس درویش خویشاوندی داشته آزاد میشود. و در موقع سؤ قصد اعلیحضرت همایونی تحت تعقیب قرار گرفته پس از مدتی متواری بودن در اوایل حکومت مصدق تشکیلاتی در خیابان فردوسی بنام تشکیلات دهقانان ایران میدهد که بنفع حزب کار میکرده و روزنامهای بنام (ایران) دائر نموده و در جریان ۲۸ مرداد تحت تعقیب قرار گرفت. مدتی متواری بود. فعلاً در اداره کشاورزی کرج مشغول کار و مسئول حزب توده در کرج است.
۲- آقای عطاءاله زاهدی که در سال ۱۳۲۲- وارد حزب توده گردید و تا بحال چندین مرتبه بازداشت و در زمان حکومت مصدق به فستیوال رومانی رفت و در مراجعت دستگیر و زندانی گردید و پس از آزادی از زندان دوباره به شغل اولیه خود در شرکت سهامی (سازمان برنامه) به سمت نماینده کارگران در امور اجتماعی منصوب و فعلاً فعالیت خود را بنفع حزب توده بیش از سابق انجام میدهد.
۳- آقای مظفر اعتصامی نماینده کارگران کارخانه (امین) آباد که از سال ۱۳۲۵ الىحال عضو حزب توده بوده و دارای پروندههای زیادی در مراجع انتظامی است و در جریان ۲۸ مرداد دستگیر و زندانی گردید. در آن کارخانه به خدمتش خاتمه داده شد مجدداً با پرداخت مبلغی وجه در کارخانه مذکور به شغل اولیه خود منصوب و این مرتبه در شرکت معاون آقای عطاءاله زاهدی گردیده است فعالیت این شخص در شرکت و کارخانه امین آباد پخش روزنامههای ظفر و مردم میان کارگران بود در ضمن رابط بین شورای متحد مرکزی و کارگران کارخانه امین آباد میباشد.
۴- مهندس - مهندس کشاورزی کارمند جنگلبانی در تهران، ایشان از اعضای مؤثر حزب توده بوده در سال ۱۳۲۳ به سمت مسئول حزب توده در طوالش تعیین میشود و از طهران بوسیله عمال حزب خود را منتقل به اداره جنگلبانی طوالش مینماید و در آنجا مشغول فعالیت حزبی میشود و در سال ۱۳۲۵ تحت تعقیب قرار میگیرد و از اداره اخراج میگردد مجدداً در زمان اقتدار حزب توده به شغل اولیه باز میگردد و در موقع سوء قصد به اعلیحضرت همایونی (۱۵ بهمن) تحت تعقیب قرار گرفته متواری میشود پس از یکسال دوباره بکار اولیه خود مشغول میشود و در جریان ۲۸ مرداد متواری گردیده و از طهران اخبار و دستورات کمیته مرکزی به کمیتههای حزبی در مازندران و چالوس میدهد و اکنون هم تحت تعقیب و متواری است و دستورات حزبی فعلاً به توسط این شخص به چالوس فرستاده میشود و محرمانه حقوق خود را از اداره جنگلبانی دریافت داشته و در صورتی که بکار اداری مشغول نیست به فعالیت حزبی ادامه میدهد.
۵ - حقیقت صوفیپور - کارمند سابق کارخانه حریر بافی چالوس که در سال ۱۳۲۳ وارد در حزب توده گردید و در سال ۱۳۲۵ بازداشت شد. در اثر اقدام آقای نصرالهخان صوفی رئیس عشایر شمال آزاد گردید و در اختیار سازمان برنامه گذاشته شد و از طرف سازمان به شرکت منتقل و معاون اداره حسابداری شرکت میشود و در جریان ۲۸ مرداد مدت یک ماه متواری شد پس از آن به اداره کارگزینی شرکت منتقل میشود و در محرم ماه امسال از طرف فرماندار نظامی بازداشت و در همان روز با پرداخت مبلغ ده هزار ریال آزاد شد. و به سر کار اولیه خود میرود و فعلاً مشغول فعالیت شدیدی بنفع حزب توده میباشد. (بازداشت وی در زمان تصدی سرلشگر دادستان در فرمانداری صورت میگیرد.)
۶- آقای طباطبائی - مدتی رئیس در اداره عمومی سازمان برنامه یکی از اعضای مؤثر حزب توده میباشد و در زمان حکومت مصدق کارگران را وادار نمود که در جریان رفراندم شرکت نمایند. و این شخص در حالی که یک نفر از اعضای مهم حزب توده میباشد و لیکن خیلی بنفع مصدق کار میکرد پس از جریان ۲۸ مرداد بوسیله آقای لطفی عضو هیئت مدیره شرکت که از اعضاء حزب ایران1 است آقای طباطبائی را از ریاست کارگزینی به ریاست اداره عمومی منتقل و کلیه افرادی که در شرکت و کارخانجات وابسته به آن شرکت پس از جریان ۲۸ مرداد از داشت شدهاند از طرف آقایان طباطبائی و لطفی در ادارات مربوط خود مشغول کار شده و میشوند. دو نفر شخص مذکور صمیمانه با یکدیگر علیه حکومت فعلی مشغول اقدام میباشند. ۷- آقای ضیاءالموتی - عضو پنجاه سه نفر که در زمان رضاشاه دستگیر شدند وی در آن موقع مدت ۵ سال در زندان بود و در شهریور سال ۱۳۲۰ از زندان آزاد گردید و در آن موقع با آقایان ایرج اسکندری و رضای روستا و احمد قاسمی و دکتر کشاورز مشغول کار شد و ایشان عضو کمیته مرکزی حزب توده در سالهای ۱۳۲۲ الی ۱۳۲۵ میشود. سپس از طرف حزب مسئول کمیسیون تفتیش حزب قرار میگیرد و مدتی متواری میشود پس از آن در سال ۱۳۲۹ در راه شوسه مشغول کار میشود و در جریان ۱۵ بهمن دستگیر و مدتی : زندانی میگردد و در جریان ۲۸ مرداد چون تحت تعقیب بود متواری میشود فعلاً عضو مؤثر کمیته تفتیشیه با رمز حزب توده بوده و حقوق خود را مرتب از اداره راه شوسه واقع در خیابان سعدی دریافت میدارد و فعالیت حزبی این شخص از تمام اشخاص بالا شدیدتر میباشد.
توضیحات سند:
1-حزب ایران: هسته مرکزی این حزب کانون مهندسین ایران بود. اشغال ایران بوسیله نیروهای متفقین در سوم شهریور ۱۳۲۰ و وجود آزادیهای نسبی موجب گردید گروهی از جوانان تحصیلکرده و روشنفکر دور هم جمع شده و در سال ۱۳۲۱ کانون مهندسین ایران را تشکیل دهند. این کانون در آغاز یک اجتماع اداری و صنفی بود سپس به یک سازمان سیاسی تبدیل و از آن حزب ایران بوجود آمد در تاریخ معاصر ایران پس از کناره گیری رضاشاه از سلطنت حزب ایران پس از حزب توده اولین حزب سیاسی سازمان یافته بود که در اسفند ۱۳۲۲ تشکیل شد. این حزب ایدئولوژی خاصی نداشت و یک حزب ناسیونالیست بود که مدرنیسم و سوسیالیسم را هم پذیرفته بود و چون ضد بیگانه بود گروه قابل توجهی از ملیون و حتی مذهبی را جذب کرد شعار این حزب عبارت بود از: برای ایران با فکر ایرانی و به دست ایرانی این حزب بدنبال کسب قدرت سیاسی و کوشش برای در دست گرفتن مشاغل مهم مملکتی و انجام اصلاحات از طریق نفوذ به داخل نظام سیاسی بود و تا آنجا پیش رفت که بعدها به بنگاه کارگشایی معروف شد. این حزب در کابینه ائتلافی قوام شرکت کرد و در ایام حکومت مصدق علیرغم شرکت در دولت مصدق بخوبی از آن دفاع نکرد. پس از کودتای ۲۸ مرداد کمتر سران این حزب تحت تعقیب واقع شدند و در مجموع مخالفت جدی و قاطع با آمریکا و شاه بروز نمیداد (برای مطالعه بیشتر رجوع شود به سرهنگ غلامرضا نجاتی ص ۱۵۲)
منبع:
کتاب
عنکبوت سرخ (چپ در ایران به روایت اسناد ساواک) صفحه 29