صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

هویت کامل خود را بیان کنید؟

هویت کامل خود را بیان کنید؟


متن سند:

مصاحبه با................. تاریخ۶/۱۱/۱۳۴۴
بازجوئی از...................

هویت کامل خود را بیان کنید؟
نام شیخ ابوتراب، فرزند عباس، شهرت عاشوری - شماره شناسنامه و دشتی و دشتستان، متأهل هستم، سواد دارم، مسلمان، شغل واعظ، ساکن سنگی بوشهر
س: آیا متعهد می‌شوید آنچه از شما سؤال شود عین حقیقت را بیان کنید؟
ج: بله
س: برای راستگوئی خود سوگند می‌خورید؟
ج: به قرآن قسم می‌خورم که عین حقیقت را بیان کنم.۱
س: شما با خارج از بوشهر با چه افرادی تماس دارید نام و شغل و مشخصات کامل و همچنین نوع تماس خود را بیان کنید؟
ج: بنده در ایران با پدرم که اهل و ساکن چاه تلخ تنگستان۲ هستند تماس دارم و در خارج از ایران با آیت‌الله سید محسن حکیم۳ مکاتبه دارم و اغلب از جانب ایشان رساله‌ای ارسال می‌دارند و گاهی مسائل دینی مطرح می‌گردد که البته به وسیله مکاتبه انجام می‌شود.
س: رساله‌هائی که برای شما ارسال می‌دارند به وسیله چه اشخاصی به فروش می‌رسانید؟
ج: برای کسی ارسال نمی‌شود بلکه خودشان مراجعه و دریافت می‌دارند.
س: تاکنون چند جلد و چند مرتبه برای شما ارسال داشته‌اند و به چه کسانی داده‌اید؟
ج: تاکنون در حدود ۳ الی ۴ مرتبه و در حدود ۳۵ جلد بوده است و به آقایان درخشانیان - حاج رشید ماهینی و فهیمی و بقیه آن را بنده نمی‌دانم به چه کسانی داده‌ام.
س: شما شخصی را به نام سید احمد ریش می‌شناسید سوابق و رابطه‌ای که با ایشان دارید بیان کنید.
ج: بنده فقط ایشان را می‌شناسم چون اهل ظلم آباد ۴ است و اغلب در مجالس رفت و آمد دارد. از این نظر بنده او را می‌شناسم و شاید فامیل ایشان حسینی باشد.
س: شما آیا شخصی را به نام محمد می‌شناسید؟ و رابطه آنها با سید احمد چه می‌باشد؟
ج: آنچه به نظرم می‌رسد اختلافی راجع به جلسه روضه در مسجد بین دو نفر نامبرده ایجاد شد، روی اصل اینکه هر دو خود را بانی مسجد شناخته‌اند. با توجه به این که محمد کربلا خورشید ۵ بانی مسجد صالح آباد بوده و سیداحمد بانی مسجد دیگری به نام مسجد حاج محمد محب ۷ بوده است که هر دو مسجد در یک محل کوی صالح آباد ۶ می‌باشد چون اغلب اهالی از رفتن به مسجد محمد کربلا خورشید خودداری کرده‌اند و به مسجد حاج محب آمده‌اند بروز اختلاف شده است تا جائی که اخیراً بین محمد و فرزند سیداحمد ریش در خیابان دروازه ۸ نزاعی رخ می‌دهد که منجر به رفتن به دادسرا شده است، گویا در دادسرا محمد کربلا خورشید صحبت‌هایی درباره اینجانب نموده و به نظر می‌رسد. که اینجانب را برای رفتن به منبر قبول نداشته است و گویا اختلافی روی این اصل بوده باشد که هرگونه اطلاعی رسیده شاید مربوط به همین موضوع می‌باشد.
س: آیا از شهرستان‌ها برای شما کتاب‌هائی جهت فروش ارسال می‌دارند و چنانچه ارسال می‌دارند تا به حال از کدام شهرستان‌ها و به وسیله چه کسانی برای شما فرستاده شده است؟
ج: تا کنون هیچ گونه کتبی برای اینجانب از شهرستان‌ها ارسال نداشته‌اند.
س: آیا اخیراً شما کتاب‌هائی و یا اوراقی برای فروش به سیداحمد ریش داده‌اید یا خیر؟
ج: بنده تا کنون هیچ گونه کتابی و یا اوراقی به او نداده‌ام.
س: گفتار خود را چگونه گواهی می‌کنید؟
ج: امضاء می‌کنم. ابوتراب عاشوری

توضیحات سند:

۱ - شهید عاشوری با استفاده از اصل توریه در اینجا قسم یاد می‌کند که حقیقت را بگوید ولی به یقین منظورش یک حقیقت خاص که در آن لحظه از نظر گذرانده بوده، است و نه اینکه حقایق مبارزه را بیان کند. به طور کلی اینگونه سوگندها اولاً با در نظر گرفتن اصل توریه بوده و ثانیاً در حالت اجبار و فشار عوامل رژیم به ناچار این قسم‌ها را یاد می‌کرده‌اند.
۲ - چاه تلخ (چه تل) نام روستایی در بخش ساحلی شهرستان تنگستان می‌باشد که دارای مردمی شجاع می‌باشد و در انقلاب نیز فعال بودند به طوری که در تاریخ ۹/۱۱/۱۳۵۷ در جریان راهپیمائی و تظاهراتی که در این روستا انجام شد یک نفر به نام ماندنی اکبرپا فرزند غلامحسین در اثر تیراندازی مأمورین پاسگاه ژاندارمری به شهادت رسید.
۳ - حضرت آیت‌الله سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۰۶ هجری قمری مطابق با ۱۲۶۴ هجری شمسی در «بنت جبیل» لبنان دیده به جهان گشود. پدرش سید مهدی حکیم از مراجع بزرگ زمان خود بود که به درخواست مردم لبنان از عراق به آن دیار شتافت و هدایت جامعه آنجا را به عهده گرفت. نسب ایشان به حضرت امام حسن مجتبی (ع) می‌رسد. آیت‌الله حکیم از سن ۹ سالگی به تحصیل علوم حوزوی پرداخت و پس از بهره‌گیری از محضر آیات عظام چون آقا ضیاء الدین عراقی، حاج شیخ علی باقرجواهری، محمد حسین نائینی، آخوند خراسانی وسید محمد سعید حبوبی، به مقام مرجعیت تامه شیعه رسید. وی سراسر عمر خود را صرف مبارزه با دشمنان اسلام و تبلیغ دین نمود. از نهضت حضرت امام خمینی (سلام الله علیه) دفاع می‌کرد و نامه‌های اعتراض آمیزی به شاه می‌نوشت. او در هنگام استقلال عراق و مجاهدات علما در این زمینه که منجر به صدور فتوای «جهاد» برای آزادی و استقلال عراق شد، علیه انگلیس‌ها با آیت‌الله سید محمد سعید حبوبی همکاری نمود و به وقت نفوذ کمونیستها در عراق، بافتوای تاریخی «الشیوعیه کفر و الحاد» قدرت آنان را در هم شکست. وی که همواره مورد آزار و اذیت بعثیان عراق و کمونیستهای بغداد قرار می‌گرفت، در تاریخ ۲۴/۲/۱۳۴۸ در اعتراض به عملکرد حزب بعث عراق، بدرفتاری مأمورین بعثی با ایرانیان مقیم عراق و زوار ایرانی مردم را به اجتماع در صحن مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در نجف اشرف فراخواند، اما مردم عراق که انگیزه آقای حکیم از این دعوت را پشتیبانی از ایرانیان می‌دانستند و نه اعتراض کلی به حزب بعث، از آن استقبال چندانی نکردند.
آیت‌الله حکیم در مقام مرجعیت تامه شیعه، سراسر عمر پر برکت خود را صرف مبارزه با حاکمان جور کرد و در این زمینه مرارت‌های زیادی را متحمل شد. پشتیبانی بی‌دریغ ایشان از مردم مسلمان ایران پس از واقعه ۱۵ خرداد ۴۲ و حمله نظامیان شاه به مدرسه فیضیه، هنوز از یاد نرفته است. ورود امام خمینی به عراق به صورت تبعید از وقایع مهم دهه ۴۰ شمسی به شمار می‌آید. ملاقات امام با آیت‌الله حکیم و این سخن که:" شما حرکت کنید من نخستین کسی هستم که از شما پیروی خواهد کرد "و تبسم و سکوت آیت‌الله حکیم، از جمله مسائل تاریخی نهضت اسلامی در ایران است. آیت‌الله حکیم در این دیدار گفته بود: "من فکر نمی‌کنم اگر انقلابی سازمان دهم کسی از من پیروی کند.... بسیاری از مردم از ما اطاعت نمی‌کنند. آن‌ها بنده هوس‌های خویش‌اند که مراد آیت‌الله حکیم، همه کسانی هستند که از بلوغ سیاسی، مذهبی برخوردار نیستند. حضرت آیت‌الله حکیم صاحب کتاب ارزشمند «مستمسک عروه الوثقی» در ۲۷ ربیع الاول ۱۳۹۰ هجری قمری مطابق با ۱۳۴۹ هجری شمسی بر اثر بیماری سرطان، در بغداد به رحمت ایزدی پیوست. ر.ک: عباس عبدی، مرزبان نور، سید حمید روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی
۴- ظلم آباد نام قدیم محلهای است در شرق شهر بوشهر، که اکنون صلح آباد خوانده می‌شود. در گذشته احتمالاً به دلیل طغیان آب دریا که باعث ویرانی خانه‌ها می‌شده آن را ظلم آباد می‌نامیدند.
۵- محمد خدام فرزند کربلا خورشید بانی مسجد صلح آباد مسجد امام رضا (ع)) بوده که در سال ۱۳۷۴ شمسی فوت نموده است.
۶- مسجد صلح آباد - نام فعلی آن مسجد امام رضا (ع) می‌باشد این مسجد سابقه‌ای در حدود ۱۵۰ سال دارد و در سال ۱۳۷۴ ه‍ ق توسط خورشید فرزند زائر محمد بازسازی شده است و به همین دلیل به مسجد گل خورشید معروف بوده است. شیخ ابوتراب بعد از برگشت از نجف اشرف و همچنین بعد از بازگشت از قم سخنران و روضه خوان این مسجد بوده و در آن زمان محمد خدام (کربلا خورشید) بانی مسجد بوده است.
۷- نام فعلی آن مسجد ولی عصر (عج) می‌باشد که در سند دیگری نام آن مسجد حیدر دشتی آمده است. نام عامیانه این مسجد، مسجد غریب بوده است هنوز هم افراد مسن آن را به همین نام می‌خوانند.
۸- خیابان دروازه قسمت انتهایی خیابان شهید نواب صفوی فعلی منتهی به میدان انقلاب واقع در مرکز شهر بوشهر بوده است.

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام شیخ ابوتراب عاشوری صفحه 14


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.