تاریخ سند: آبان 1357
موضوع: دکتر على امینى
متن سند:
گزارش خبر
به: 312 شماره گزارش: 26443 /20 ﻫ 12
از: 20 ﻫ 12 تاریخ گزارش: 2 /8 /57
موضوع: دکتر على امینى
1ـ مورخه 1 /8 /57 شخص ناشناسى (احتمالاً على وثوق)1 با على امینى تماس گرفت و ضمن احوالپرسى به امینى اظهار داشت در مجلسى بودیم که سفیر آلمان هم آنجا بود و خیلى خیلى مشتاق بود شما را زیارت کند و اگر هر موقع شما وقتى تعیین کنید به حضورتان بیاید، بد نیست البته در آنجا بحث اقتصاد بود و وزیر اقتصاد آلمان هم قرار است براى پس فردا به ایران بیاید و سفیر آلمان به این جهت مىخواست با شما مشورت نماید و امینى اظهار تمایل نمود و گفت سفیر اطریش هم وقت خواسته و این کار را حتماً انجام مىدهم و خداحافظى نمودند.
2ـ مهندس غروى با امینى تماس حاصل و از امینى تقاضا داشت دو نفر از آقایان روحانیون علاقمندند شما را ملاقات و وقتى براى آنان تعیین بفرمائید و امینى ساعت 00 /19 را وعده نمود لکن مجدداً غروى با امینى تماس و گفت این آقا دیشب مىبایست مىرفت جیرفت خودش را معرفى کند براى اینکه مىخواهند آزادش کنند، مانعى نباشد و حدود یک ماه و نیم زندان بوده با یکى از رفقاى دیگرش که اینجا هستند و به من تکلیف کردهاند هرچه زودتر وسیله ملاقاتشان را فراهم نمایم بعد امینى ساعت 00 /15 روز 1 /8 /57 را قرار گذاشت.
3ـ دکتر معینزاده با ودودى تماس و سراغ امینى را گرفت و چون امینى در منزل نبود با هم به گفتگو پرداختند و معینزاده گفت به آقا بگوئید پیک از پاریس نیامده بعد ودودى گفت الان آقاى قاضى صحبت مىکرد و ایشان وزیر علوم شدهاند. معینزاده گفت آنکه معاون وزیر کشور بود از آن سازمانىهاى مطلق است و همه او را مىشناسند و اضافه کرد به آقا بگو (منظور امینى) مواظبش باشد او رئیس دانشکده بود بعد ما ردش کردیم و از دانشگاه تهران رفت به دانشگاه ملى و بعد معاون وزارت کشور و من از امیرآباد او را مىشناسم و از تودهاىهاى مشهور است و من شجرهنامهاش را باید براى آقا بگویم. ضمناً افراد ذیل از امینى تقاضاى ملاقات داشتند.
یمین مردوخى، مشار، دکتر اعتبار، مهندس سبحانى، پورآذر (خواهرزاده جواد هیأت) مرتضى سرمد، آیتالهزاده قمى (پسر آیتاله قمى).
نظریه یکشنبه: 1ـ مهندس غروى ضمن تماسهاى مکرر سعى داشت دو نفر از روحانیون را به امینى معرفى و وقت ملاقاتى براى آنها بگیرد و استنباط گردید یکى از روحانیون ربانى شیرازى2 است که در گذشته مدتى دربازداشت بوده و نیز ارتباطاتى به اعضاء جبهه ملى بخصوص داریوش فروهر داشته است و دیگرى از روحانیون تبعیدى به جیرفت است که براى ستاد شناخته شده مىباشد.
2ـ قابل توجه اینکه با ملاقات و مصاحبههاى پیگیر خبرنگاران خارجى با امینى و انعکاس آن در کشورهاى اروپائى و آمریکا، از امینى چهره شناخته شده و سمبلى ساخته است که شخصیتهائى از جمله سفیران اطریش و آلمان و احیاناً در رابطه اقتصادى با کشورهاى اروپائى شخصیتهاى مهم اقتصادى کشورهاى مزبور سعى دارند با امینى ملاقاتهائى انجام دهند.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه تأیید مىگردد.
توضیحات سند:
1ـ على وثوق فرزند حسن وثوقالدوله و برادر زن على امینى پیش از جنگ دوم جهانى دوره اقتصاد را در آلمان گذرانده و در وزارت دارائى به کار اشتغال داشت. وى در هنگام نخستوزیرى دکتر على امینى (سالهاى 40 و 41 )چندى معاون نخستوزیر بود.
ر.ک: وثوقالدوله ـ ابراهیم صفائى، ص 189
2ـ ربانى شیرازى حاج شیخ عبدالرحیم
آیتاللّه حاج شیخ عبدالرحیم ربانى شیرازى در سال 1301 ﻫ .ش در شیراز متولد شد. وى در سال 1327 براى تکمیل مبانى علمى خود به قم رفت و محضر استادانى چون مرحوم آیتاللّه سید محمد محقق داماد و مرحوم یزدى را درک کرد و فقه و اصول را فرا گرفت. او از یاران صدیق امام(س) بود. اعلامیه مشترک ایشان و یازده نفر دیگر از بزرگان حوزه درباره مرجعیت امام پس از رحلت آیتاللّه سید محسن حکیم، نقطه عطفى در مبارزات روحانیت در روزهاى خفقان و استبداد شاهى بود.
پس از این اعلامیه بود که دیگر علما و روحانیان نیز به صدور اعلامیهها و بیانیههائى در این زمینه مبادرت کردند و رژیم را به انفعال کشاندند. آیتاللّه ربانى شیرازى در طول مبارزات سیاسى خود علیه رژیم شاه بیش از ده بار زندانى شد. آخرین بار در ماه مبارک رمضان سال 1357 پس از سخنرانى در شیراز دستگیر شد و به زندان افتاد.
ایشان پس از انقلاب اسلامى نماینده حضرت امام (ره) در استان فارس شد و نیز به عضویت شوراى نگهبان درآمد. وى در دهم فروردین ماه 1360 هنگامى که از جهاد سازندگى شیرازى به منزل باز مىگشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت اما از این سوء قصد جان سالم بدر برد، اما هفدهم اسفندماه همان سال هنگام عزیمت به تهران براى شرکت در جلسه شوراى نگهبان بر اثر واژگون شدن خودرو درگذشت و به دیار باقى شتافت.
ر.ک: وقایع اتفاقیه و شرح احوال رجال ص 290
آیتاللّه حاج شیخ عبدالرحیم ربانى شیرازى به روایت اسناد ساواک / تهران / مرکز بررسیهاى تاریخى
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 521