تاریخ سند: 10 مهر 1344
ساعت 1100 صبح روز 7/7/44 آقای اللهیار صالح به معیت آقای حاجی قاسمیه و یک نفر دکتر با اتومبیل شماره 2263 به بوئین زهرا قزوین وارد
متن سند:
شماره: 2129/ق ز تاریخ:10 /7 /1344
از: ساواک قزوین
به: ریاست ساواک استان مرکزی
ساعت 1100 صبح روز 7 /7 /44 آقای اللهیار صالح به معیت آقای حاجی قاسمیه و یک نفر دکتر با اتومبیل شماره 2263 به بوئین زهرا قزوین وارد، از دبیرستان و حمام و مسجد نوبنیاد بوئین بازدید و آقای اللهیار صالح مبلغ ده الی پانزده هزار تومان کمک به طور بلاعوض جهت اتمام حمام وعده دادند و در ساعت 1200 همان روز به طهران مراجعت نمودند. در تمام مدت توقف نامبردگان در بوئین، اعمال و رفتارشان تحت مراقبت و کنترل مأمورین این ساواک بوده است.1
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قزوین. نادور2
احزاب راست 13 /7 /44
توضیحات سند:
1. ساواک تهران نیز طی شماره 19535 /20 الف- 6 /8 /44 گزارش نموده است: «برابر گزارش ساواک قم، نامبرده بالا ساعت 1400 روز 22 /7 /44 به کاشان وارد و به منزل حاج محمد عراقی رفته و ظهر روز 23 /7 /44 به صالحآباد آران عزیمت نموده و ساعت 1700 همان روز کاشان را به قصد تهران ترک نموده است.» بخش ضمائم
2. احمد نادور، فرزند ابوالقاسم حامی دیندار در سال 1300ش در رشت به دنیا آمد. پدرش در شهر رشت، رستوران دار بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان تربیت و سیکل و اول دبیرستان را در دبیرستان اسلامی سپری کرد و در سال 1315 برای حضور در دبیرستان شبانه روزی نظام به کرمانشاه رفت و به مدت 3 سال در آنجا به سر برد. در سال 1318 دیپلم گرفت و به دانشکده افسری رفت و دوره دو ساله آن دانشکده را گذراند و پس از آن در لشکرها و در ردههای مختلف در مناطق: گیلان، سنندج، اهواز، آبادان، زاهدان و... کار کرد و در طول خدمت، نشانهای مختلفی نیز دریافت کرد. او که همزمان با خدمت دوره دانشگاه نظامی و دانشگاه فرماندهی و ستاد را نیز طی کرده بود، در سال 1339، با معرفی مصطفی امجدی به ساواک آمد و با شماره کارمندی 1732 ریاست ساواک قزوین را به عهده گرفت. احمد نادور، که از همان آغاز فعالیتهای نظامی، مغایرت آن را با دین و دینداری دریافته بود، پس از پایان دانشکده افسری، شهرت خود را که «حامی دیندار» بود، به نادور تغییر داد و در علت این تغییر نوشت: «نام فامیل اولیهام حامی دیندار بود. چون نام مزبور متجانس با یک نفر افسر نبود، درخواست گردید که نام فامیلی را به نادور تغییر دهند.» در مدت زمانی که ریاست ساواک قزوین را عهدهدار بود، سوء استفادهها و زد و بندهای بسیاری از او گزارش گردید و در همین ایام بود که معلوم شد در دورانی که در سمت فرماندهی یکی از مناطق بوده، به علت فروش جیره افراد به عشایر، به مدت 15 روز بازداشت شده است. سوءاستفادههای بسیار او، موجب شد تا در سال 1346 به تهران فراخوانده و به ارتش عودت داده شود. او که در دوران حضور در ساواک قزوین، رعب و وحشت زیادی ایجاد کرده بود، پس از بازگشت به ارتش، ارتقاء درجه یافت و به سرتیپی رسید و در دوران انقلاب اسلامی نیز مدتی فرماندار نظامی جهرم بود. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و به 10 سال حبس محکوم شد که در سال 1360، از زندان آزاد گردید. اسناد ساواک. پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 276