صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: سخنرانی دکتر با هنر در مسجد هدایت1

تاریخ سند: 6 تیر 1347


موضوع: سخنرانی دکتر با هنر در مسجد هدایت1


متن سند:

گزارش خبر
از: 20ﻫ3 تاریخ: 6 /4 /47
به: 316 6 شماره: 1038 /20ﻫ3
موضوع: سخنرانی دکتر با هنر در مسجد هدایت1
منبع: 1430

نامبرده بالا در ساعت 20:30 مورخه 30 /3 /47 در مسجد هدایت به منبر رفته چنین اظهار داشت. چنانچه در منبرهای گذشته ذکر کردیم در زمان باستان علم فقط در انحصار شاهزادگان و افراد وابسته به امپراطور و درباریان بوده. در سراسر ایران فقط یک دانشگاه وجود داشت به نام دانشگاه جندی شاهپور که تازه استادان و دانشمندان که در این دانشگاه تدریس می‌کردند از یونان به ایران مهاجرت کرده و مشغول تدریس شده بودند زیرا امپراطور یونان فرمان خرابی و آتش زدن دانشگاه‌ها را صادر کرده بود و پادشاهان ایران هم از این نظر به دانشمندان احترام می‌کردند که مبادا روزی مریض شوند و احتیاج به دکتر داشته باشند خلاصه اینکه ایران قبل از اسلام فرهنگی مستقل نداشت اما اسلام فراگرفتن علم را اجباری اعلام داشت و آیاتی چند درباره علم ارائه داد مثل (طلب العلم فریضه على کل مسلم و مسلمه) و پیغمبر اسلام بعد زمان را با جمله زگهواره تا گور دانش بجوی و بعد مکان را طبق جمله (اطلب العمل و لو بالسین) از بین برد. عده‌ای علم را فقط مسائل دینی یعنی وضو و غسل و نماز می‌دانند در صورتی که علم مورد نظر دانشی است که رفاه دین و دنیای همگان در آن تأمین شود تعداد شرکت کنندگان حدود 80 نفر و اشخاص شناخته شده عبارت بودند از طوفانی پیراهن فروش در لاله‌زار نو حسین واحدی دانشجوی پلی تکنیک. احمد رضائی2 .. صادقی. قاضی. انتظاری. بسته‌نگار. اکبر عسگری. ابو الحسین طالقانی. محمود قدسی دارای مغازه خیاطی بنام سانترال در بازار سلطانی.

توضیحات سند:

١. گزارش این جلسه نیز توسط منابع 617 و 602 به ساواک منعکس گردیده بود.
2. احمد رضایی: احمد رضایی فرزند خلیل‌الله در سال 1324 ه.ش در تهران متولد شد. در سال دوم دبیرستان در سازمان جوانان جبهه ملی ایران فعالیت داشت و در تظاهرات و فعالیت‌های رژیم شرکت فعال داشت. در سال سوم دبیرستان در حالی‌که یک ماشین چاپ را به منزل می‌برد توسط پلیس دستگیر و بعد از مدتی آزاد شد. وی با اینکه در دبیرستان شاگرد ممتاز بود ولی به خاطر مبارزه با رژیم از سال پنجم دبیر ستان. درس را رها کرد و به فعالیت‌های ضد رژیم پرداخت. احمد رضایی در سال پنجم دبیرستان وارد نهضت آزادی شد و به دنبال آشنایی با سران و بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق به آن سازمان پیوست و به فعالیت‌های مخنی پرداخت و مورد تعقیب ساواک قرار گرفت تا اینکه در یازدهم بهمن ماه سال 1350 در حالی‌که توسط نیروهای امنیتی و پلیس رژیم محاصره شده بود به وسیله نارنجکی که در اختیار داشت به میان پلیس می‌رود و نارنجک را منفجر می‌کند و علاوه بر خود چهار پلیس کشته و سه نفر زخمی می‌شوند. به جز احمد رضایی. رضا، مهدی و صدیقه رضایی برادران و خواهر وی نیز از اعضا و عناصر مجاهدین خلق بودند که توسط ساواک دستگیر و اعدام شدند.



منبع:

کتاب شهید حجۀالاسلام دکتر محمدجواد باهنر صفحه 183

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.