تاریخ سند: 26 فروردین 1337
موضوع: کوک1
متن سند:
شماره: 2- 3- 175 تاریخ: 26 /1 /1337
موضوع: کوک1
گزارش اطلاعات داخلی
تیمسار سرلشگر کیا که در فرهنگ از یزدانفر،2 معاون پارلمانی فرهنگی، حمایت و تقویت مینماید، از دوست خود منوچهر قیایی، مدیرعامل شرکت گوشت، تقاضا نموده به اتفاق دوستان فرهنگی خود، از یزدانفر که با تودهایها و مصدقیها جداً مخالف و در فرهنگ با آنها شدیداً مبارزه مینماید، همکاری و جانبداری کنند و روی این اصل، قیائی هر پانزده روز یکبار به اتفاق دوستان فرهنگی خود، از جمله حکمی و حسن فامیلی، با تیمسار کیا ملاقات و اطلاعاتی درباره فرهنگ در اختیار ایشان میگذارند.
تیمسار کیا از دوستان فرهنگی قیائی درخواست نموده، صورت مصدقیها و تودهایها را که اخیراً در فرهنگ مصدر کار شدهاند، تهیه و به ایشان بدهند تا نسبت به برکناری آنها از کار اقدام کند و این لیست چندی قبل توسط قیائی تهیه و به تیمسار کیا داده شده است.
تیمسار کیا به فرهنگیان تأکید نموده بایستی با تشکیلات محمد درخشش3 و جامعه4 او در فرهنگ، شدیداً مبارزه کنند؛ زیرا نامبرده به نام فعالیت فرهنگی، نظریات سیاسی خود را اعمال میکند.
رضا معرفت5 رئیس جامعه لیسانسیهها هم جداگانه با تیمسار کیا تماس و ارتباط دارند.
311 . 6 /2 /37
توضیحات سند:
1. در اصل: کُک.
2. محمد یزدانفر، فرزند ابوالقاسم در سال 1287 ش در تهران متولد شد. تحصیلات خود را تا مقطع متوسطه در دارالفنون ادامه داد. از شهریور 1300 به آموزگارى دبستانهاى تهران پرداخت، از 15 /7 /1305 در دبیرستان ناصرى اهواز به تدریس پرداخت، از 15 /6 /1307 مدیر مدرسه ابتدایى ثریا، و در 17 /3 /1313 معاونت ادارهی بازرسى شد و در 11 /6 /1324 براى تکمیل تحصیلات در امور تعلیم و تربیت و مطالعهی فرهنگى به انگلستان رفت. یزدانفر از 21 /9 /1325 بازرس وزارتى، از 23 /4 /1326 مدیر کل فنى و در 2 /2 /1334 به معاونت وزارت فرهنگ منصوب شد و در 21 /2 /1335 به منظور مطالعه به مدت 4 ماه به آمریکا رفت و از 13 /8 /1337 بازنشسته شد. در سال 1344 مؤسسه عالى آموزشى به نام «مدرسه عالى ادبیات و زبانهاى خارجى» به صاحب امتیازى علىاصغر حکمت در تهران تأسیس شد که سرپرستى امور این مؤسسه به محمد یزدانفر سپرده شد. وى از 20 /10 /1346 با موافقت شاه به عضویت شوراى عالى آموزش و پرورش درآمد و در سال 1352ش، در سن 74 سالگی درگذشت. اسناد ساواک . پرونده انفرادی
3. محمد درخشش، فرزند یدالله در سال 1294 ش در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در دانشسراى عالى تهران، در رشتهی تاریخ و جغرافیا به اتمام رساند. مهمترین شغل اجرایى درخشش پیش از وزارت، بازرسى عالى وزارتى و ریاست ادارهی اعزام محصل بود. محمد درخشش، در دورهی هجدهم، وکیل مجلس شد. در این دوره، با خواندن لایحهی خلیل ملکى علیه قرارداد کنسرسیوم نفت ـ که امینى عاقد آن بود ـ یکى از طولانىترین نطقهاى مجلس را در مخالفت با قرارداد، ایراد کرد که به علّت طولانى شدن نطق، نورالدّین امامى، معاون مجلس توانست نطق وى را با وعده یک کراوات «سولکا» خاتمه بخشد (کراوات سولکا، نوعى کراوات فرانسوى بود که استفاده از آن، نشان اشرافیت و تفاخر بود.)
محمّد درخشش ـ که قبل از آذر سال 1325، در «اتّحادیه معلّمان» وابسته به حزب توده فعّالیت مىکرد ـ دبیر معمولى بود و به علّت اظهار علاقهی زیاد به حزب توده، به عنوان رئیس هیأت مدیرهی اتّحادیه انتخاب شد و بعد از آذر 1325 و دستگیرى جمعى از اعضاى اتّحادیه، وى، آن را به نیرویى مستقل و تحت اختیار خود تبدیل کرد. درخشش، باشگاه معلّمان را تأسیس و با گردآوردن معلّمان در یک تشکّل، روزنامهی «مهرگان» را به نام ارگان این گروه منتشر ساخت. محمّد درخشش، از دوستان نزدیک على امینى و سیّد جعفر بهبهانى بود و با به راه انداختن اعتصاب گستردهی معلّمان کرمانشاه، زمینهساز سقوط دولت جعفر شریفامامى و روى کار آمدن امینى شد. به پاس نقشهاى پشت پردهاش، امینى، او را به وزارت فرهنگ منصوب کرد. اما درخشش ـ که رئیس جامعهی معلّمان بود ـ در طى دوران ریاستش، نه تنها اقدامى براى بهبود وضعیت معلّمان نکرد (البته به استثناى نتایج اعتصابات) بلکه از آن، به منزلهی آلتى براى پیشبرد مقاصد سیاسى خود استفاده مىکرد. محمّد درخشش، از جمله افرادى بود که ارتباط مستحکمى با دستگاه سیاست خارجى آمریکا داشت و به صورت مشاور و عامل سیاستهاى آمریکا در ایران عمل میکرد. درخشش، در جریان انقلاب اسلامى، به صورت یکى از عوامل ایجاد انحراف و همچنین، راهنماى آمریکایىها عمل مىکرد و تلاش وسیعى جهت زدودن گرایشهاى سیاسى ـ اسلامى به عمل آورد. وى به این اعتقاد که دولتى که بر مبناى قرآن بنا شده باشد، در حقیقت جز عقبگرد چیزى نیست و اصولاً تعلیم و تربیت درست را به مردم ایران نخواهد داد، به آمریکایىها توصیه مىکرد که در جریان درگیرى انقلاب، باید درگیرى بین امام خمینى(ره) و ارتش ادامه یابد. وى حتّى به پل کانسلر، مشاور سیاسى سفارت آمریکا، پیشنهاد کرد که به منظور راهنمایى بیشتر، مذاکرات نزدیکى با افراد میانهرو مذهبى مانند بازرگان داشته باشند. افرادى مانند مقدّم مراغهاى و درخشش، منابع اطلاعاتى خوبى براى سفارت بودند. هدف نهایى او (درخشش)، برقرارى جامعهاى دموکراتیک خالى از عقاید خشک مذهبى بود. و در روشى تاکتیکى، عقیده داشت که هیچ راهى جز هماهنگى با نیروهاى امام خمینى نیست. بنابراین امیدوار بود که مىتواند در هر دولت مذهبىاى نفوذ کند. آمادگى وى جهت دنبال کردن خط میانهاى بود که بتواند کشور را از جهتگیریهاى افراطى نجات دهد. در آستانهی پیروزی انقلاب اسلامی، درخشش به خارج از کشور گریخت و خبر مرگ وی در سال 1384 در آمریکا اعلام شد. بخشی از اسناد وابستگیهای محمد درخشش به بیگانگان در اسناد لانهی جاسوسی مجلدات: 6 و 27 آمده است.
4. در اصل: جامه.
5. رضا معرفت، فرزند کاظم معرفت در سال 1292 ش در تنکابن متولد شد. تحصیلات ابتدایى را در دبستان مسجدى و شرف گذرانید و در سال 1316 از دانشسرایعالى در رشتهی تاریخ و جغرافیا و علوم تربیتى به اخذ لیسانس نایل شد. وی پس از انجام خدمت سربازى مشاغلى از قبیل دبیرى دبیرستان دارالفنون و شرف و ایرانشهر و ریاست دبیرستان خاقانى و شرف، ادارهی تعلیمات ابتدایى و بازرسى وزارت و ریاست ادارهی بازرسى فنى و ریاست اداره کل فرهنگ را داشت.
معرفت در سال 1325 تا مدت سه سال به انتشار روزنامهی «طبرستان» اقدام کرد، در تاریخ 21 /6 /1333 به ریاست جامعه لیسانسیهها انتخاب شد و تا سال 1336 در این سمت باقى بود. وى از جمله وکلاى تهران بود که به مجلس بیستم راه یافت، ولى با رسوایى انتخابات مجبور به استعفاء شد.
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 294