تاریخ سند: 25 شهریور 1357
گزارش خبر موضوع : شیخ محمدحجتی بروجردی
متن سند:
پسری جوان ببروجرد تلفن کرد گفت نمایندگان بحث میکنند ولی قبول نمیکنند
بروجردی گفت بما مربوط نیست ما کار خودمان را میکنیم شاید آنها مطالعه
میکنند حرف میزنند مریض حرف خود را میزند طبیب باید دوا بدهد جوان
یادشده گفت نمایندگان میگویند تظاهرات آزاد است ولی شما میگوئید بمصلحت
نیست بروجردی گفت بلی من هدفی دارم میخواهم با این کار به هدفم برسم من
میگویم حرف بزنید ولی نه جائی را خراب کنید جوان گفت در شهرستانها یکی از
روحانیون جلو می افتد مردم پشت سر او بروجردی جواب داد اینکار کار من
نیست من محظوراتی دارم و اگر اینکار را بکنم عده ای کشته میشوند و من قدرت
ندارم من در مسجد همه چیز را میگویم و گفتم که شما که توپ و تانک دارید چرا
جلو سینما مخزن نفت نمیگذارید تا آتش نزند جوان اظهار داشت میگویند
صدهزار سرباز اسرائیلی آورده اند بروجردی گفت صدهزار دروغ است ولی گویا
بسربازان گفته اند بزنید نزده اند خودشان خودشان را میکشند البته همانطوریکه
گفته در این شهر محظوراتی است ولی خوب پیش میرویم.
نظریه یکشنبه : خبر صحت دارد بروجردی در منبر بطور محسوس مردم را
تحریک میکند ولی مخالف تظاهرات است ضمنا شخصی بنام ستایش که از تهران
آمده بود تلفنی با بروجردی تماس بمنزل وی رفت.
تکامل
نظریه 15 ه 2 : در مرخصی است.
توضیحات سند:
* خبرگزاری یونایتدپرس
امروز (24 /6 /57) در
گزارشی از تهران نوشت که
«به نظر می رسد با برقراری
حکومت نظامی و تیراندازی
به سوی صدها نفر از
تظاهرکنندگان اعتراضاتی که
احتمال داشت رژیم را
سرنگون کند متوقف شده
باشد.
ولی نارضایی باقی
است و محمدرضا پهلوی شاه
شاهان برای 37 سال، یا
مجبور است راهی بجوید یا
قدرت را از دست بدهد.
» این
خبرگزاری پس از اشاره به
قدرت روحانیان در بسیج
مردم در مورد فساد حاکم بر
دستگاه حکومتی نوشت :
«فساد گسترده یکی دیگر از
شکایات مردم است که ارتش
کوشیده است با دستگیری
وزرای پیشین دولت و تجار
سرشناس با آن روبه رو گردد.
لیکن به نظر می رسد که عده
بی شماری از کشور خارج
شده اند و این عده برخی از
اعضاء خانواده سلطنتی را نیز
دربرمی گیرد.
» این منبع
می افزاید : «جنبش مخالفین از
میان عامه مردم که فهمیدند
میلیاردها دلاری که در اثر
افزایش قیمت نفت در سال
1973 به این کشور سرازیر
گردید، نتوانسته است
مشکلات آنها را از بین ببرد،
حمایت شد.
» (بولتن محرمانه
خبرگزاری پارس، ش 180،
صص 10 و 11)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 11 صفحه 316