اعلامیه جمعی از اساتید و فضلاء حوزه علمیه قم پیرامون حادثه نوزدهم اردیبهشت قم
متن سند:
اعلامیه جمعی از اساتید و فضلاء حوزه علمیه قم پیرامون حادثه نوزدهم اردیبهشت قم
بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تحسبن الله غافلاً یعمل الظالمون: مپندار خدا را از آنچه ستمکاران میکنند، غافل است.
ملت مسلمان ایران و جهان!
بار دیگر چهره کریه و وحشیانه رژیم دیکتاتوری حاکم نمایان گردید. روز نوزدهم اردیبهشت از طرف مراجع بزرگ تقلید، به مناسبت چهلمین روز قتل و کشتار بیرحمانه ملت مسلمان یزد، جهرم و اهواز مجلس باشکوهی که نمایانگر استیضاح و محکومیت جنایات حکومت فردی و استبدادی بود، با شرکت عموم طبقات در قم تشکیل گردید و بسیاری از شهرهای ایران تعطیل و مردم متدین در مجالس بزرگداشت شهیدان و عزیزان به خاک و خون کشیده یزد و سایر شهرستانهای مصیبتدیده، شرکت کردند. رژیم استبدادی با توپ و تانک و مسلسل، دست به کشتار مردم بیپناه و سربازان ولی عصر (عج) جوانان غیور و حتی کودکان خردسال زده و با حمله به منازل بیپناه مردم و شکستن درب و پنجره بعضی از منازل و اماکن عمومی و غارت اموال و حمله دستجمعی به مدرسه آیتاله بروجردی و مدرسه حجتیه و شلیک گلولههای پیاپی و رعبآور در داخل مدرسه و ضرب و قتل و شتم طلاب علوم دینی و ملت مسلمان و بالاخره ایجاد رعب و وحشت عمومی در سراسر شهر مذهبی قم، خاطره حملات چنگیز و مغول را تجدید نموده و در حدود بیست و هفت ساعت صدای توپ و گلوله در نقاط مختلف شهر مذهبی قم به گوش میرسید و زنان و کودکان را در منازل به وحشت و اضطرابی دردناک انداخته بود. و اخبار واصله از شهرستانها حاکیست که همزمان با قتل و کشتار قم، در شهرهایی چون: تبریز ، کرمان، کازرون، شیراز، اصفهان، گرگان و خمین، عدهای شهید و عده زیادی دستگیر شدهاند. تعجبآور آنکه باز هم دستگاه دروغپرداز رژیم سعی دارد جنایات را به گونه دیگر جلوه دهد و گناه را به گردن مردم ـ و به گفته خودش آشوبگران ـ بگذارد و در بوقهای تبلیغاتی و رسانههای جمعی خود را حافظ جان و مال مردم معرفی کند.
از همه رسواتر حمله سبعانه و وحشیانهای بود که به خانه و مأمن مردم مسلمان، یعنی منازل مراجع تقلید نمودند: عصر روز حادثه 19 اردیبهشت به بیت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتاله العظمی گلپایگانی مدظله العالی حملهور شده و با ضرب و جرح مردمی که در آنجا پناهنده شده بودند، و شکستن شیشه درب و پنجره اطاقهای بیرونی و اطاق کتابخانه خصوصی ایشان و پرتاب گاز اشکآور که تنها در اختیار مأمورین رژیم است، نقاب از چهره ضدانسانی و اسلامی خود برداشته و عدهای مجروح گردیدند که ناچار مجروحین را به بیمارستان منتقل ساختند، و حمله به طوری وحشیانه بود که بعد از شکستن ظروف و پارهکردن دفاتر، به پشت درب اطاق شخصی معظمله رسیده به نحوی که حضرت آیتاله العظمی مبتلا به ناراحتی قلبی و در بیمارستان بستری و از طرف دکتر معالج، ممنوعالملاقات شدهاند.1
روز دوم حادثه ـ بیستم اردیبهشت ـ نیز در حدود ساعت 9 صبح به خانه مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتاله العظمی شریعتمداری مدظله العالی با اسلحه گرم حمله نموده و با فحش و اهانت به مقام مقدس روحانیت و شکستن درب و پنجره و تصمیم و دستور آتشزدن فرشها توسط فرمانده آنها، و قتل دو نفر از طلاب که اثر خون مقدس و مغز متلاشی شده آنها هم اکنون در منزل معظمله موجود و مورد بازدید مردم مسلمان است، و مجروحساختن عدهای اهانت را به آخرین درجه رسانیدند و قیافه واقعی ظالمانه خود را نمودار ساختند و بر اثر این حادثه حضرت آیتاله العظمی بستری تحت درمان قرار گرفتند.2
دولت با تمام وقاحت در اعلامیه رسمی خود، گناه حمله به منازل مراجع مذهبی و سایر مردم را به گردن آشوبگران (که جز خود مأمورین دولت، که صریحاً در منزل معظمله اظهار نمودند که ما مأموریت داریم تا شما را با گلوله سوراخ سوراخ کنیم. نبودند) انداخته است و در اعلامیه دوم دولت، علت را آشوبگران و جهل و ناآشنایی مأمورین به حریم منزل و پیشوای روحانیت قرار داده. ولی چگونه ممکن است مأمورین اعزامی، از صاحب منزل بیاطلاع باشند با آنکه مأمورین محلی آنان را راهنمایی مینمودهاند؟
سومین روز حادثه در تهران پس از برگزاری مجلس باشکوهی که از طرف علما به مناسبت چهلمین روز شهداء یزد و ....3 برقرار گردیده بود، مردم مورد حمله شدید پلیس و ارتش واقع شد و عدهای با ضرب گلوله زخمی و مجروح گردیدند. شبانگاه همین روز به منزل مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتاله العظمی خمینی مدظله العالی حمله برده و حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای سیدمرتضی پسندیده4 مدظله وکیل [ناخوانا] معظمله را دستگیر و به یکی از بدترین نقاط ایران تبعید نمودند.
ملتهای آزاد جهان آزادی اعطایی به مردم ایران را ببینند. آزادی یعنی آزادی مأمورین دستگاه، در کشتار مردم بیدفاع، آزادی رژه توپ و تانک و زرهپوش در خیابانهای شهر مذهبی قم، آزادی حمله به منازل مراجع مذهبی ـ با داشتن مصونیت قانونی ـ و کشتار افراد و هتک حرمت مردم. آزادی یعنی حکومت فردی و خودکامگی و کشتارهای دستهجمعی و دستگیری مردم به جرم حقگویی. اینها و نظائر آنها نشانه بارزی از ضعف و زبونی دستگاه حاکم و بلاتکلیفی اوست.
صحبت از گفت و شنود آزاد میکنند، گفت آزاد یعنی گفت توپ و تانک دستگاه جبار شنود آزاد یعنی شنود مغز جوانان، دانشجویان، طلاب، مردم مسلمان و متلاشی شدن آن.
ما به ملت ایران هشدار میدهیم که دستگاه با کوبیدن مرکز مقدس روحانیت قم و رهبری مذهبی ایران میخواهد ملت را از میدان مبارزه به در برده و دین و دنیای ما را نابود کند، و همچنان که بنیامیه خواستند با کشتن سرور آزادگان حسین بن علی علیه السلام مرکز اسلامی، مسلمانان را به خفقان عمیق فرو برند. مردم آزاده جهان بدانند که ملت ایران از هیچ نوع آزادی و امنیتی برخوردار نیستند، و به حکم انسانیت ناله ما را بشنوید و دروغ پردازیهای رژیم دیکتاتوری دائر بر آزادی هر چه بیشتر را متوجه باشید.
ما این فاجعه عظمی را به پیشگاه مقدس ولی عصر (عج) و عموم مراجع تقلید تسلیت گفته و توفیق همه مسلمانان را ـ در دفاع از اسلام ـ از خداوند متعال خواهانیم. (24 /2 /1357)
ابوالفضل النجفی الخوانساری ـ العبد مسلم ملکوتی ـ محمد شاهآبادی ـ احمد رضوانی النجفی الزنجانی ـ الاحقر محمدحسین مسجد جامعی ـ علی مشگینی ـ سیدموسی شبیری زنجانی ـ مهدی الحسینی الروحانی ـ احمد آذری ـ علی احمدی میانجی ـ عبداله جوادی ـ جعفر سبحانی ـ سیدیوسف مدنی تبریزی ـ حسین راستی کاشانی ـ محمد محمدی گیلانی ـ جلال گلپایگانی ـ سیدابوالفضل موسوی ـ مرتضی بنیفضل ـ عباس محفوظی ـ یداله دوزدوزانی ـ اسماعیل صالحی ـ سیدمحمد حسینی کاشانی ـ یوسف میانجی ـ محمد مؤمن ـ سیدعلی محقق ـ رضا توسلی ـ علیاکبر مسعودی ـ محمدعلی فیضگیلانی ـ ابوالحسن مجلسی ـ علیرضا الهی قمی ـ سیدرسول موسوی تهرانی ـ حسین حقانی زنجانی ـ مرتضی مقتدایی ـ حسن طهرانی ـ سیدحسن طاهری ـ محمدعلی شرعی ـ سیدمحمدتقی شاهرخی ـ محیالدین فاضل هرندی.
"برادر مؤمن و متعهد! بخوان، پخش کن و در صورت امکان تکثیر بنما ـ خدا یار و نگهدارت".
توضیحات سند:
1. برای آگاهی از اقدامات رژیم علیه مرجعیت و اطلاع از چگونگی حمله رژیم به بیت آیات عظام ر.ک: حضرت آیتالله العظمی حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد 3، 1385
2. در 20 اردیبهشت 1357 تظاهرات گستردهای در شهر قم برگزار شد که با دخالت مأمورین رژیم به خشونت گرائید. در نتیجه حمله رژیم تعدادی از طلاب به بیت آیتالله شریعتمداری پناه برده، اما مأمورین رژیم وارد منزل شده و بدون توجه به جایگاه آیتالله شریعتمداری طلاب را مورد ضرب و شتم قرار داده و یکی از طلاب به نام «ستار کشانی» را به شهادت رساندند. حضرت امام خمینی (ره) در پیامی این اقدام را محکوم کردند. ر.ک: صحیفه نور، ج 1، ص 505
3. نقطهچین در متن اعلامیه آمده است.
4.آیتالله سیدمرتضى پسندیده، فرزند شهید حجتالاسلام سید مصطفى خمینى و برادر بزرگ امام خمینى(ره) در 17 شوال 1313 ق برابر با 1274 ش در شهرستان خمین متولد گردید. پس از طى مقدمات، در سال 1327 عازم اصفهان شد و نزد بزرگانى چون حضرات آیات حاج آقا رحیم ارباب، شیخ على یزدى، سید على نجف آبادى و آیتالله خاتونآبادى تلمذ نمود و پس از پایان دوره سطح و خارج فقه و اصول، به خمین مراجعت کرد و ضمن اقامه نماز جماعت، به تدریس فقه، اصول، منطق، کلام و ادبیات پرداخت که از جمله شاگردان وى حضرت امام خمینى(ره) بود. در دوران سلطنت رضاشاه به دلیل مخالفت با قانون لباس متحدالشکل مورد غضب حکومت و مأموران رژیم قرار گرفت. به هنگام اشغال ایران توسط نیروهاى متفقین در جنگ جهانى دوم، به اتهام جلوگیرى از تأمین نان و ارزاق براى نیروهاى اشغالگر، محکوم به تبعید شد. در جریان مبارزات ملى شدن نفت از این نهضت پشتیبانى کرد و با سران و رهبران نهضت ارتباط داشت. در روز قیام 15 خرداد 1342 با سخنرانى پرشورى در میدان مرکزى شهر خمین، حمایت خود را از حضرت امام و اهداف نهضت اسلامى ابراز داشت و در اعتراض به بازداشت حضرت امام، به همراه جمعى از روحانیون، به تهران سفر نمود. پس از تبعید حضرت امام، فعالیتهاى او همواره تحت کنترل مأموران ساواک قرار داشت. پس از مدتى به قم مهاجرت کرد و به عنوان وکیل تامالاختیار حضرت امام در اخذ سهم امام و پرداخت شهریه طلاب و حمایت از روحانیون مبارز مجاهدت کرد، تا سرانجام به خمین تبعید گردید، اما پس از چندى به قم بازگشت و سپس به جرم شرکت در مجالس سوگوارى در منزل امام بازداشت و مجدداً به خمین تبعید شد. با اوجگیرى انقلاب اسلامى در خرداد 1357 به سه سال تبعید در انارک یزد محکوم گردید و در پى بىاعتنایى به این حکم و بازگشت به قم، حکم تبعید وى به داران فریدن صادر شد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى به رغم موقعیت ویژهاى که از جهت علمى و سابقه مبارزه داشت، همچون گذشته وکالت حضرت امام(ره) در امور شرعى را بر هر عنوان و سمتى ترجیح داد و سرانجام در آبان 1375 به دیار باقى شتافت.
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله سیدمرتضی پسندیده، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 05 صفحه 106