تاریخ سند: 30 تیر 1347
موضوع: اظهارات سیدمحمود طالقانی در مورد خلیل ملکی
متن سند:
از: ۲۰ ه 2
به: ۳۱۲
تاریخ: 30 /4 /47
شماره: 15379 /20 ه 2
موضوع: اظهارات سیدمحمود طالقانی در مورد خلیل ملکی
سیدمحمود طالقانی که روز 28 /4 /47 در طالقان بود اظهار داشت عباس عاقلیزاده و منوچهر صفا و سایر رفقایشان که در زندان بودهاند خیلی با هم صحبت مینمودیم بچههای خوبی هستند ولی افسوس پیرو شخص خلیل ملکی هستند که نه دین دارد و نه سیاستمدار است. طالقانی در جواب این که مگر شما با ملکی اختلاف عقیدهای دارید گفت بلی او اصلاً دین ندارد با من خیلی مأنوس است مدتی در زندان با هم بودیم و وقتی که از زندان بیرون آمدم به دیدن من آمد ولی اصولاً مرد بیثباتی است زیرا قبلاً عضو حزب توده بوده است و همینطور انشعابات زیادی پیدا کرد چون خودخواه بود میخواست مستقلاً موفق شود آن هم نتوانست و آخر هم مطیع دستگاه شد و خودش را لو داد او فکر کرد اگر مدتی را در زندان بسر برد دنیا زیر و رو میشود. طالقانی افزود اتفاقاً در زندان بین رفقای ما با آقایان سوسیالیستها از جمله صفا و عاقلیزاده شکاف ایجاد شد و اختلافات شدیدی بروز کرد من گفتم بابا اگر قرار باشد ما در زندان هم با هم اختلاف داشته باشیم پس چرا اصلاً مبارزه کردیم آن موقع فهمیدم که در زندان افرادی هستند واقعاً کم تجربه و متعصب خشک واقعاً نا امید شدم در جریان کار بودم و نمیگذاشتم اختلاف زیاد دامنه یابد آنها را آشتی دادم وقتی که آزاد شدم ملکی و یارانش بدیدن من آمدند باز هم خوب بود موقعی که انقلاب سفید جاری در ایران پیدا شد ملکی نقشههایش بر آب شد و با ارسنجانی به مبارزه برخاست در موقعی که با ارسنجانی بحث میکرد ارسنجانی در بنبست مذاکرات بملکی گفت وطن ما یک کشور متدین و مسلمان است با برنامههای اصلاحات ارضی شما که پیشنهاد میکنید موافق نیست ملکی در آنجا تئوری اصلاحات ارضی مرا ارائه داد و دیگر ارسنجانی نتوانست حرفی بزند. طالقانی سپس اظهار داشت به عقیده من دستگاه با همه انقلابات سفیدش باز هم آزادی به مردم نداده است و اعمال زور و قدرت مینماید که با آزادی منطبق نیست مثلاً میگوید روش ارباب رعیتی ملغی شده در صورتی که اگر مردمی دارای اربابی باشند و این ارباب واقعاً خوب باشد و بدرد مردم برسد صحیح نیست او را از مردم جدا کرد و بصرف این که قانون گفته حتماً توی سر ارباب خوب آدم بزند و باو بگوید برو کنار و مردم را ناراحت و منزجر نماید این چه آزادی است؟ آزادی یعنی همه گونه عمل مشروع را بتوان با کمال آزادی انجام داد و افزود شاید خیلی اشکالات اساسی دیگری باشد که خود دستگاه یا نداند و یا اگر بداند در سایه دیکتاتوری اعمال جبر و زور قدرت مینماید. ویت کنگها میجنگند و میدانند برای چه میجنگند ولی ما ایرانیها نمیدانیم داریم چکار میکنیم دستگاه بعضی کارهایش واقعاً خوبست با توجه به این که خیلی کارهایش هم خطاست ولی امثال ملکیها بکارهای خوب دستگاه هم حمله مینمایند من عقیده دارم کار خوب را هر کس انجام بدهد باید استقبال کرد و گفت خوبست و اگر خوب نباشد مرد مبارز در هر وضع و حالی نمیبایستی آن را تأیید نماید وانگهی اگر دستگاه میداند آزادی کاملی در کار است باید از انتقادات مطبوعات استقبال نماید و مطبوعات کاملاً آزاد باشد. ویت کنگها فقط و فقط یک هدف دارند و آن هم اینست که میگویند مردم ویتنام باید حاکم بر سرنوشت خود و مملکت خود باشند و دیگران نباید در کارشان دخالتی داشته باشند این نیز جز آزادی چیز دیگری نیست بلی آنها واقعاً از صمیم قلب در این راه مبارزه میکنند از کشته شدن نمیهراسند.
ملاحظات- تحقیق مستقیم از نامبرده پیرامون اظهاراتش بحفاظت منبع لطمه وارد خواهد ساخت ضمناً مسافرت سیدمحمود طالقانی بطالقان قبلاً اعلام گردیده است. جاجرود
منبع:
کتاب
خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک صفحه 565