تاریخ سند: 25 خرداد 1329
وضعیت بعدازظهر امروز در منزل کاشانی:
متن سند:
تاریخ:25 /3 /1329
وضعیت بعدازظهر امروز در منزل کاشانی:
ساعت ۴ بعدازظهر امروز آقای ابوالقاسم بختیاری به منزل کاشانی آمد و تا ساعت ۶:۳۰ در حیاط اندرونی کاشانی بود. ساعت ۵ بعدازظهر آقای زرقام پسر عموی آقای ابوالقاسم بختیاری تا ساعت ۵:۳۰ بعدازظهر در منزل کاشانی بود. ساعت ۶ بعدازظهر آقای سدهی با آقای محمد کاشانی ملاقات کرده و تا ساعت ۶:۳۰ بعدازظهر در منزل کاشانی بود. چهار نفر اشخاص مشروحه زیر از مقربان درگاه هستند:
١- شمس قناتآبادی ۲ - آقای نواب صفوی(۱) ۳ - آقای سدهی(۲) ۴- آقای صدر، که فعلاً مریض و در بیمارستان فیروزآبادی بستری است. دیروز کاشانی به عیادت او رفته بود. اکبری نام که آموزگار مدرسه ونک میباشد، هم قبل از ظهر و هم بعدازظهر در منزل کاشانی [بود]، بعدازظهر ساعت ۶:۳۰ از درب خارج شد، پس از چند دقیقه کاغذ و پاکت سفیدی در دستش بود، مجدداً در محل پذیرایی در ردیف روحانیون و معممین نشسته بود و ساعت ۷ بعدازظهر خارج شد، نامبرده در خیابان ساسانی منزل دارد و در همان محل نیز دکان بقالی دائر نموده است. موقعی که با شمس قناتآبادی برای نامنویسی در دسته مجاهدین اسلام مذاکره شد، جواب داد: فعلاً تصمیمی برای نامنویسی نگرفتهایم چند روزی صبر کنید تا نتیجه را به شما بگویم.
توضیحات سند:
١- نواب صفوی: سید مجتبی میرلوحی مشهور به نواب صفوی در سال ۱۳۰۳ ﻫ ش در محله «خانیآباد» تهران، متولد شد. پدرش سیدجواد میرلوحی به دنبال صدور قانون «لباس متحدالشکل»، لباس روحانیت را از تن بیرون کرده و به عنوان وکیل دعاوی دادگستری مشغول به خدمت شد. در پی مشاجرهای سخت، سیلی محکمی به صورت علیاکبر داور وزیر عدلیه وقت زد که نتیجه آن بازداشت شدن او بود. پس از گذراندن محکومیت ۳ ساله از زندان آزاد شد، اما چندی بعد دار فانی را وداع گفت. در این مدت ۳ سال و نیز پس از مرگ پدر، سید محمود نواب صفوی، دائی سید مجتبی، عهدهدار سرپرستی آنها گردید.
سید مجتبی پس از تحصیلات ابتدائی و متوسطه در رشته مکانیک، در دبیرستان صنعتی آلمان، مشغول به تحصیل شد. در کنار دبیرستان، علوم دینی را در مسجدی در محله خانیآباد فرا گرفت. در سال آخر دبیرستان در روز ۱۷ آذرماه ۱۳۲۱ در مدرسه، علیه دولت قوامالسلطنه سخنرانی کرد. در پی این سخنرانی و تهییج دانشآموزان دیگر مدارس و همراهی عدهای از مردم ناراضی، علیه قوام تظاهراتی در مقابل مجلس شورای ملی صورت گرفت که از سوی نیروهای دولتی به آنها تیراندازی شد و یکی دو نفر کشته شدند. از آنجایی که رشته او صنعت بود، برای کار در شرکت نفت استخدام شد و پس از چندی به آبادان انتقال یافت. مدتی بعد برخورد شدیدی از سوی یکی از متخصصین انگلیسی شرکت نفت با یکی از کارگران صورت گرفت که به دنبال آن نواب، کارگران را به اعتراض و اجرای قصاص دعوت کرد. با دخالت پلیس و نیروهای نظامی، جریان سرکوب شده و نواب نیز فرار کرده و شبانه به وسیله قایق از آبادان به سوی بصره و سپس روانه نجف شد. برای امرار معاش به ساخت و فروش عطر روی آورد و نزد برخی علمای نجف همچون حاج آقا حسین قمی و شیخ محمد تهرانی (برای درس تفسیر قرآن) حضور یافت.
هنگام تحصیل در نجف یکی از کتابهای کسروی به دستش رسید که در آن به مقدسات اسلام توهین شده بود. برای مناظره با وی راهی ایران شد. بعد از چند جلسه بحث با کسروی به مبارزه با او پرداخت و در صدد برآمد تا اولین اقدام مسلحانه خود را انجام دهد. در روز هشتم اردیبهشت ۱۳۲۴، کسروی را در چهار راه حشمتالدوله هدف گلوله قرار داد و در حالی که سعی در شلیک گلولههای دیگر داشت، اسلحه از کار افتاد و نواب به همراه دوستانش توسط نیروهای انتظامی بازداشت شد و کسروی که مجروح شده بود به بیمارستان انتقال یافت و پس از چندی بهبود حاصل کرد و مرخص شد. نواب نیز پس از آزادی، «فدائیان اسلام» را تشکیل داد. اولین اقدام نظامی فدائیان اسلام قتل کسروی در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ بود.
در پی شدت یافتن مبارزات آیتالله کاشانی علیه انگلستان نواب و فدائیان اسلام پیمان دوستی و اتحاد با آیتالله کاشانی برقرار کرده و چند تن را ترور نمودند. عبدالحسین هژیر، رزمآرا و دکتر حسین فاطمی از جمله آنان بودند. سرانجام پس از کودتای ۲۸ مرداد، با ترور ناموفق حسین علاء نخستوزیر وقت، رهبر فدائیان اسلام در دی ماه ۱۳۳۴ در دادگاه نظامی به اتفاق چند تن از یارانش به اعدام محکوم و سپس به شهادت رسید.
۲- سید محمود سدهی اصفهانی: فرزند محمد جواد، در سال ۱۳۱۳ ﻫ ش در تهران متولد شد. تحصیلات حوزوی را در مدرسه جامع حاج ابوالفتح و مدرسه معیر طی کرده و مدتی بعد نیز موفق به دریافت لیسانس در رشته حقوق گردید. نامبرده با آیتالله کاشانی و فدائیان اسلام همکاری داشته است.
منبع:
کتاب
روحانی مبارز / آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد اول صفحه 137