تاریخ سند: 18 خرداد 1350
موضوع : مجلس جشن مسجد جلیلی به مناسبت میلاد حضرت امام حسن عسگری
متن سند:
شماره : 16437 /20 ه 3
از ساعت 1930 الی 2230 روز 12 /3 /50 مجلس جشنی در مسجد جلیلی
با شرکت عده ای در حدود 300 نفر تشکیل گردید و امامی کاشانی1 درباره
بیماران مستمند به صحبت پرداخت وی اظهار داشت امروز که مبلغین مسیحی و
گروه های گمراه با عیادت بیماران محبت خود را در قلوب آنها نفوذ می دهند ما
باید در این کار پیشقدم شویم بعد از وی مهدوی پیشنماز مسجد دنباله سخنان او
را ادامه داد و افزود در همسایگی مسجد یک نفر دستش شکسته بود دوست
زردشتی او یک ماه غذا به دهان وی می گذاشت ما باید از این قبیل کارها بکنیم تا
به دستورهای اسلام عمل شود و به قول سید قطب2 اگر ما بنشینیم و نقل و
شیرینی بخوریم دشمنان اسلام را که مرتب بر علیه ما نقشه می کشند جوابگو
نخواهیم بود مهدوی افزود شب عید یک صد دست لباس بین مسلولین
بیمارستان خیابان تهران نو تقسیم کردیم ولی این کافی نیست هر چند این کارها
از وظایف دولت است و دیگران می گویند این اعمال را دولت باید انجام دهد ولی
مسلمان نمی تواند ببیند که دیگران برهنه و گرسنه باشند و آرام بنشیند در موقع
سخنرانی مهدوی پسر بچه ای اعلامیه سالروز فوت سعیدی3 را جلو در ورودی
مسجد چسباند و رفت بعد از ختم جلسه خلیل شالچی اظهار داشت یکی از رفقا
که دارای ریش و پشم هم بود به چسباندن عکس اعتراض
کرده اگر ما مسلمین اینقدر هم جرأت در زندگی نداشته باشیم بهتر است بمیریم.
افراد شناخته شده در این جلسه عبارتند بودند از دکتر شیخ استاد دانشکده
علوم.
حاج محمود سبحانی.
هوشنگ دلشاد.
غلامعلی زنگنه.
احمد مختارپور.
سرهنگ بازنشسته اربابی.
حاج سید شجاع سید جوادی قزوینی.
مسیحا امامی
رضوی.
سید محسن سلطان شاهی دبیر دبیرستان شاهپور تجریش.
محمدعلی
گل افشان و جلیلی تولیت مسجد.
در پایان جلسه غلامعلی زنگنه اوراق چاپی
درباره عیادت بیماران و هفته نامه گروه مددکاران بیماران و مستمندان را بین
حضار توزیع نمود که دو برگ از آنها به پیوست ایفاد می گردد.
نظریه شنبه : شنبه نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : یکشنبه نظری ندارد.
آسای
نظریه چهارشنبه : نظری ندارد.
توضیحات سند:
1ـ آیت الله امامی کاشانی با
شهرت شناسنامه ای آقا امامی
فرزند میرزا ابوتراب در دهم
مهر 1310 در کاشان متولد شد.
پس از طی تحصیلات ابتدایی
راهی قم شد.
دروس فقه، اصول
و تفسیر را نزد حضرات آیات
عظام بروجردی، امام خمینی
(ره) و علامه طباطبایی گذراند.
در دوران نهضت امام خمینی به
تبلیغ و تدریس و فعالیتهای
سیاسی و فرهنگی پرداخت.
بعد
از انقلاب، تولیت مدرسه شهید
مطهری و عضویت در شورای
نگهبان را از سوی امام
عهده دار شد.
در مجلس اول
شورای اسلامی نماینده مردم
کاشان و به عضویت مجلس
خبرگان از سوی مردم تهران
انتخاب شد.
وی اکنون عضو
شورای نگهبان، امام جمعه
موقت تهران و عضو مجمع
تشخیص مصلحت نظام است.
2ـ سید بن قطب بن ابراهیم در
سال 1906 میلادی در ایالت
اسیوط واقع در مصر وسطی
[در سال 1906 میلادی (1285
شمسی)] در خانواده ای
روستایی متولد شد.
وی یکی از
مهم ترین متفکران مسلمان
مصری بود که در سال 1951
میلادی به جنبش
اخوان المسلمین پیوست و به
سرعت جایگاه ویژه ای پیدا کرد.
او که اهل قلم و اندیشه بود سعی
کرد با استناد به آیات قرآن، برای
مشکلات جوامع مسلمانان
پاسخی مناسب و عملی به دست
آورد.
سید قطب در کنار
فعالیت های فکری و قلمی،
بقایای اخوان المسلمین را که
هرازچندی تحت فشار حکومت
قرار می گرفتند، بازسازی کرد و
سعی نمود ایده هایش را
به طور عملی پی گیری نماید.
از
این روست که در دهه 60
میلادی اعضای سازمان مخفی
اخوان المسلمین از جمله
سیدقطب به دلیل فعالیت بر ضد
حکومت جمال عبدالناصر
دستگیر و محاکمه شدند.
نتیجه
محاکمه، صدور حکم اعدام
برای سیدقطب و چند تن دیگر
از فعالان جنبش در سال 1966
م بود.
(ر ک: اندیشه های
سیاسی سیدقطب، تألیف
سیروس سوزنگر، مرکز اسناد
انقلاب اسلامی، سال 1383،
صفحه 10)
3ـ آیت الله شهید سید محمدرضا
سعیدی در دوم فروردین 1308
در خانواده ای روحانی در شهر
مشهد دیده به جهان گشود.
پدرش حجت الاسلام سید احمد
سعیدی بود.
محمدرضا در
دوران کودکی مادرش را از
دست داد.
تحصیلات وی نزد
ادیبان شهر مشهد آغاز شد و
سپس در محضر شیخ مجتبی
قزوینی، شیخ کاظم دامغانی و
حاج شیخ هاشم قزوینی به
تحصیل فقه و اصول پرداخت.
برای ادامه تحصیل به قم رفت و
در محضر آیات عظام بروجردی
و حضرت امام (ره) دوره خارج
فقه و اصول را آغاز کرد.
فعالیت های سیاسی ـ اجتماعی
آیت الله سعیدی در دوران
مرجعیت آیت الله بروجردی
شروع شد و به سبب افشاگری
جنایات رژیم در آبادان دستگیر
و زندانی شد که با وساطت
آیت الله بروجردی آزاد گردید و
به فرمان ایشان جهت تبلیغ به
کویت رفت.
اوج فعالیت های
سیاسی و انقلابی شهید سعیدی
همزمان با نهضت اسلامی مردم
ایران به رهبری امام خمینی
است.
وی در ماجرای قیام 15
خرداد 1342 در کنار حضرت
امام فعال بود و اندکی بعد از
تبعید امام، ممنوع الخروج
گردید.
پس از آن امامت
جماعت مسجد موسی بن جعفر
تهران در خیابان غیاثی را
عهده دار شد و در سخنانش
همواره از حضرت امام تجلیل
می کرد.
در سال 1345 ش به
اتهام اقدام علیه امنیت کشور
دستگیر و 66 روز بازداشت
بود.
سال بعد به طور مخفیانه به
عراق رفت.
در سال 1347 ش
به فرمان امام مأمور جمع آوری
کمک برای فلسطینیان شد.
در
اردیبهشت 1349 در اعتراض
به مشارکت سرمایه داران
آمریکایی در اقتصاد ایران
سخنرانی کرد.
لذا در خرداد ماه
1349 دستگیر و در زندان
قزل قلعه زندانی شد و در بیستم
همان ماه زیر شکنجه مأموران
ساواک در زندان به شهادت
رسید.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 264