تاریخ سند: 26 مهر 1340
متن سند:
کمیسیون رسیدگی به مندرجات جراید و مجلات در تاریخ 26 /7 /40 با
حضور امضاء کنندگان زیر در وزارت کشور تشکیل گردید.
در شماره 371 مجله امید ایران مقاله و عکسهائی از قبیل ـ کاریکاتور صفحه 20
خبر و عکس صفحه 24 تحت عنوان (خانم لختش قشنگ) شعر...
در صفحه
مزبور ـ داستان عشق خانگی صفحه 27 ـ داستان زنجیر طلا1 ـ صفحه 44 ـ
داستان جاده هوس ـ صفحه 52 که همگی منافی عفت و اخلاق حسنه می باشد
ملاحظه و مقرر شد مراتب برای اقدام قانونی به دادسرای تهران اعلام گردد.
در جراید و مجلات دیگر مقالاتی مخالف مقررات لایحه قانونی مطبوعات
ملاحظه نشد.
امضاء
حدادی ــ نماینده ساواک ـ نماینده دادگستری ـ عدالت...
ـ
ضمیمه سابقه شود پرونده امید ایران.
8 /8 /40
م ـ 196 بایگانی شود.
داوری
توضیحات سند:
1ـ محبوبه دختر همسایه برای
بردن آب وارد خانه ما شده اندام
هوس انگیز و ساقهای
خوش تراشش آتش هوس را در
دلم شعله ور ساخت و با استفاده
از اینکه کسی در خانه مان نبود
برای اولین بار دختری را که
کسی جز محبوبه نبود بوسیدم.
رباب خانم مادر محبوبه که در
همسایگی ما بود از زمانی که
بچه بودم به من علاقمند بود، گاه
و بیگاه که به خانه آنها می رفتم
مرا در گوشه های...
...
.
این علاقه
او به من همچنان ادامه داشت و
یک روز که از خانه بیرون رفتم
در کوچه مرا دید و از من دعوت
کرده که به خانه شان بروم، من و
رباب خانم به خانه آنها رفتیم و
در خانه را از داخل برویم بست،
و...
...
در همین وقت محبوبه به
خانه آمد و گفت توی کوچه
«حسن شیشکی» که یکی از
بچه های شیطان محله ما بود او
را وشگون گرفته من از شنیدن
این حرف ناراحت شدم و به
کوچه رفتم تا حسن را ادب کنم.
با حسن شیشکی دعوایمان شد
که هر دو زخمی شدیم پس از
اینکه ما را جدا کردند من به
خانه رباب خانم رفتم و او به
عنوان شستن سر و صورتم لخت
شد و با هم وارد استخر شدیم و
یکدیگر را...
.
.
...
.
که محبوبه هم
به ما ملحق شد پس از آب تنی
از استخر بیرون آمدیم و من
خداحافظی کردم به طرف خانه
خود رهسپار شدم در بین راه
شهین خواهر حسن شیشکی مرا
دید و با هم مشغول صحبت
بودیم که حسن رسید و زبان به
اعتراض و دشنام به من و
خواهرش گشود ولی نتیجه این
جریان به دوستی گذشت روابط
من و حسن خوب شد و با هم
شرط بستیم که با دختران محل
آشنا شویم.
مجله امید ایران ـ مورخ
27 /5 /40 ـ خلاصه داستان ـ
زنجیر طلا ص 40
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله امید ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 186