بازرسی مالی ارتش
متن سند:
با عرض معذرت از حضور مبارک تقاضا دارم اجازه فرمائید چند دقیقه ای
مصدع اوقات شریف شوم البته بی اندازه ناراحتم از اینکه به این اطلاعیه های
دقیق و صحیح جواب مثبت نمی دهند ولی چون وظیفه خود می دانم دست از
کوشش خود برنمی دارم تا لااقل در پیش وجدان خود آسوده باشم.
تیمسار سرلشگر صنیعی را که تاکنون چند بار حضورتان معرفی کرده ام اینک باز
شمعه ائی [شمه] از دزدیها و
خیانتهای ایشان را برایتان
شرح خواهم داد.
1ـ آقای حسین ابوالقاسم
مهندس شریفی که در دوره
تیمسار سرلشگر صنیعی
شخص روز مزدی بیشتر
نبود و کفش به پا نداشت
حالا کنتراتچی است و
صاحب یک ملیون ثروت
است این شخص به وسیله
تیمسار سرلشگر صنیعی از
ساختمانهای تدارکات
ارتش استفاده نموده آیا
سزاوار است پول این ملت
بدبخت را یک مشت
جنایتکار حیف و میل کند.
2ـ من افتخار می کنم که ایرانی هستم و خون ایرانی در شریانهایم جریان دارد از
این که در سرزمین آباد [آباء] و اجدادی خود ایران زندگی می کنم و چون بهشت
برین می دانم لذت می برم و آرزو دارم سعادت جاویدان یعنی مرگ در راه ایران
عزیز و شاهنشاه ایران است نصیب من گردد.
ولی ننگ و شرم از این که سرلشگر
صنیعی را یک ایرانی بدانم و به چشم یک ایرانی به او نگاه کنم چون او پستی و
فرومایگی خود را به حدی رسانده که برای فرزند خویش از انگلستان شناسنامه
دریافت می کند یک انگلیسی باید افتخار کند که در ایران و با ایرانی زندگی
می کند و یک ایرانی نباید افتخار بکند که فرزندش تبعه انگلستان است این عمل
او به معنی نشان دادن خیانت خود به شاه و مملکت است.
3ـ از پول این ملت زجر کشیده امثال سرهنگ تسخیری ها* به امر تیمسار
سرلشگر صنیعی میز خریداری می کنند و در این معامله جیب خود را پر کرده و
خون ملت را مثل زالو می کند.
این میزها به چه درد ارتش می خورد و چه استفاده ای از آن کرده و می کند.
4ـ خریداری آهن جهت ساختمانهای تدارکات بدون اعلان مناقصه رقم خرید به
قدری زیاد بوده که عده ای غیرت به خرج داده و اعتراض نموده اند ولی به
اعتراض آنها توجه نکرده اند اگر بازرسی در این جهت اعزام و رسیدگی شود پرده
برداشته خواهد شد.
5ـ دار و دسته تیمسار سرلشگر صنیعی سرهنگ مقامع و سرهنگ رفیعی و
سرهنگ شایسته برای اینکه حق سکوت به کسانی که از کارهای آنها خبر دارند
بدهند.
2ـ قطعه زمین به آن عوامل داده اند تا آنها نتوانند عرض اندامی در مقابل
آنها بکنند.
و تیمسار سرلشگر صنیعی به اسم خانم خود 1500 متر از بهترین زمینهای این
شهر را که قیمت کلانی دارد خریداری کرده و موقعی که کارها شیر[یش] بر ملا
شود دادها خواهد کرد که مال خانمم می باشد.
7ـ تیمسار سرلشگر صنیعی برای این که بتواند سرپوش روی اعمال کثیف خود
بگذارد دست به دامان امرای ارتش شده و بدینوسیله می خواهد جلب نظر آنها را
بکند مثلاً پیش ابوالقاسم شریفی در تدارکات برای پسر تیمسار سپهبد وفا کار
پیدا کرده و می خواهد با این عملش به اصطلاح خودش طرفدار پیدا کند.
در اینجا با کمال احترام به حضور مبارک معروض می دارم این اطلاعیه ها ادامه
دارد تا موقعی که دست این خائن به ملک و ملت کوتاه شود و اگر جواب مثبت به
این اطلاعیه ها ندهید شخصا همه را که نسخه ای از آنها را دارم جمع آوری کرده و
به حضور ملوکانه شرفیاب خواهم شد و جریان را از اول شرح خواهم داد.
توضیحات سند:
* در اطلاعیه دیگری که عین
این اطلاعیه است به جای نام
تسخیری، نام عزیزی ثبت شده
است.
منبع:
کتاب
کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 325