صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

حجیت اصل خشونت در جهاد

حجیت اصل خشونت در جهاد


متن سند:

حجیت اصل خشونت در جهاد
مشی مبارزاتی مهدی ‌هاشمی، آمیزه‌ای از دیدگاه‌های متفاوت و آموزه‌ای از الگوهای مختلف خارجی چون مائو، سید قطب و... است. برداشت‌های مهدی‌ هاشمی را از ‌آیات و روایات و تأثیرپذیری وی را از علمای اهل سنت می‌توان از دیگر روی آوری او به خشونت برشمرد. باور مهدی‌ هاشمی به جهاد ابتدایی در عصر غیبت را می‌توان یک استنباط فقهی از دید علمای اهل سنت(البته با ریشه نفسانی) دانست تا یک برداشت فقهی شیعی و از متون شیعه. مهدی‌ هاشمی که شیوه چپی‌ها را بهترین شیوه مبارزه می‌دانست، با پیروی از نظریه مائو، قهدریجان را پایگاه قدرت خود قرار داد. وی ابزارهای کاربردی چپی‌ها را مانند خشونت، ترور، اقدامات قهرآمیز و... لازمه هر مبارزه می‌دانست.
مهدی ‌هاشمی که به لحاظ وضع جغرافیایی و اعتقادی مردم، زمینه بروز ‌این ‌اندیشه و تبلیغ آن را در بین جوانان نداشت، همواره سعی می‌کرد تا به استناد به بخشی از تاریخ اسلام، حرکت‌های خشونت‌آمیز خود را رنگ مذهبی‌دهد. وی سعی داشت به نحوی، دیدگاه‌های مائو را در استفاده از اهرم‌های غیر مشروعی چون خشونت توجیه کند:
«... برداشت‌هایی بود که ما از جهاد اسلامی داشتیم. در جهاد اسلامی، خُب، نظریات مختلفی دانشمندان داشتند و دارند که بعضی جهادهای جهاد تدافعی یا جهاد هجومی و ابتدایی است. ما در‌ این اواخر حالا – [با] استناد به یک سلسله از قرائن و شواهد یا حرف بعضی از بزرگان - جهاد اسلامی را یک جهاد صددرصد تهاجمی و هجومی تحلیل می‌کردیم؛ مضافاً به‌ اینکه توسل به خشونت را و کارهای قهرآمیز را در کار جهاد اسلامی یک مقدار مطلق می‌کردیم که در بخشهای بعدی به آن خواهیم رسید. نمودهای عینی آن در قبل از پیروزی انقلاب‌ این بود که ما خُب حرکت مبارزه در مقابل رژیم را بر خلاف آنچه در دیدگاه حضرت امام - مقام معظم رهبری به وجود داشت که ‌ایشان یک دیدگاه‌های متعادلی نسبت به کل نهضت داشت ما در یک مقطع خاصی از زمان آمدیم و به‌ این نتیجه رسیدیم که جهاد اسلامی در‌ این زمان باید جهاد مسلحانه باشد و اتکای به کارهای قهرآمیز را به عنوان یک اصل اساسی در جهاد اسلامی پذیرفتیم و‌ این متکی به‌ این بود که در تفسیرمان از خود جهاد اسلامی دچار ‌این لغزش شده بودیم که بله در جهاد اسلامی اصل خشونت یک اصل محرز و مسلم و یک جایگاه بسیار مطمئنی دارد و استناد هم می‌کردیم به مسایل صدر اول و زمان پیامبر اکرم(ص) و امام حسین(ع) و کذا و استنباط می‌کردیم که بله جهاد اسلامی در رابطه با گرایش به کار مسلحانه و قهرآمیز و کار خشونت مثلاً نظرش ‌این است و یک جایگاه صددرصد ثابتی دارد. بعد آن وقت تفسیرمان منتهی می‌شد به‌ اینکه در کشور هم باید به کارهای چریکی و کارهای مسلحانه و جمع کردن اسلحه و رفتن در خط ‌اینکه باید از طریق مسایل چریکی مسایل کشور و انقلاب و آن زمان قبل از پیروزی انقلاب [را] حل بکنیم.‌ این یک نمود نسبی ‌از ‌این تفسیر غلط بود...»91

توضیحات سند:

1. نوار شماره دو.

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشه‌های انحراف صفحه 205
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.