تاریخ سند: 13 شهریور 1349
موضوع: جلسهی سخنرانی در منزل دکتر عبدالحمید عالمیان
متن سند:
از: 2/ﻫ تاریخ گزارش:13 /6 /49
به: 312 شماره گزارش: 3162/ﻫ
موضوع: جلسهی سخنرانی در منزل دکتر عبدالحمید عالمیان
پیرو: 2974/ﻫ - 5 /6 /49
ساعت 20:00 روز 7 /6 /49 جلسهی سخنرانی در منزل نامبردهی بالا واقع در بابل با شرکت دکتر علی طبریپور، حاج حسینعلی دلاوریان، آقای روحانی و عدّهی دیگر تشکیل گردید. پس از تلاوت قرآن آقای روحانی پیرامون حکمت خداوند مطالبی ایراد نمود سپس شرکتکنندگان به منظور افتتاح دبیرستان نوبنیاد اسلامی بابل1 در محل دبیرستان حضور یافتند. در جلسهی افتتاحیه مدرسهی مزبور عدّهی زیادی از جمله حاج ابوالقاسم احمدیان، حاج جهانگیر محسنی افشار، سیدمحمّد بهشتی،2 مقدّسی،3 شیخ حلیمی، حاج علی جمالی و چند نفر دیگر شرکت داشتند که ضمن آن یکی از شرکتکنندگان بیاناتی درباره وحدت اسلامی ابراز داشت و این اجتماع تا ساعت 22:00 ادامه داشت.
نظریهی شنبه: ندارد.
نظریهی یکشنبه: دبیرستان اسلامی موصوف بهوسیلهی دکتر طبریپور بنا گردیده و متعلق به وی میباشد. بدیع
در ساعت 13 روز 14 /6 /49 به بخش 312 واصل گردید.
دایرهی عملیات 15 /6 /49
123019
توضیحات سند:
1ـ دبیرستان (مجتمع آموزشی غیر انتفاعی) پسرانه اسلامی انصاریه؛ درسال 1349 جامعهی تعلیمات اسلامی سومین مدرسهاش را تحت نام دبیرستان پسرانه اسلامی انصاریه در منتهی الیه ضلع شمال شرقی محلهی بحر ارم و در کنار میدان کارگر تأسیس کرد و حسن سلطانی به عنوان نخستین مدیر آن برگزیده شد. این دبیرستان ابتدا تنها با یک کلاس برای سال اول متوسطه کار خود را آغاز کرد، اما در سال بعد (1350) به صورت یک دبیرستان کامل در آمد و در دو رشته طبیعی و ریاضی مدرک سیکل دوم صادر میکرد. در همین سال مقطع راهنمایی تحصیلی به آن افزوده شد. اما در سال 1353، که فرمان رایگان شدن تمام مدارس غیردولتی صادر شد، دوره راهنمایی تحصیلی و چندی پس از 1357 دبیرستان نیز از کنترل جامعهی تعلیمات اسلامی خارج شد و تحت اختیار اداره آموزش و پرورش قرار گرفت. اما در 1369 مقطع دبیرستان و پس از مدّتی مقطع راهنمایی تحصیلی نیز به جامعه بازگردانده شد.
این مدرسه در 1370 به صورت مجتمع _ از مقطع پیشدبستانی تا آخر دبیرستان ـ درآمد ؛ از این رو در همین سال ساختمانی دو طبقه در ضلع جنوبی حیاط مدرسه بنا شد تا محل کلاسهای آمادگی و دبستان مجتمع آموزشی غیرانتفاعی پسرانه اسلامی انصاریه باشد. بابل شهر بهارنارنج، گروه مؤلفان، (تهران: نشر چشمه، 1379) صص 376و377.
2ـ آیتالله سیدمحمّد محقّق بهشتی، فرزند سیدحسن، در سال 1276 شمسی در بابل متولد شد. در مدرسه علمیّهی صدر بابل نزد حضرات آیات: شیخ محمّدصالح علامه حائری، شیخ علی علوم حائری، شیخ احمد فردوس مکان، سید محمّدباقر حجتی، سیداحمد استاد، شیخ محسن شریف طبرستانی و آقا سیدابراهیم ثاقبی زانوی ادب بر زمین زد و کسب فیض نمود. سپس عازم حوزهی علمیّهی قم شد و از خرمن پرفیض آیتالله العظمی شیخ عبدالکریم حائری، آیتالله سید محمّدتقی خوانساری و دیگر مراجع آن زمان استفاده کرد پس از نیل به مراتب بالای علمی عازم بابل گردید و ضمن اقامهی نماز جماعت در مسجد مولانا بر کرسی تدریس در مدرسهی صدر تکیه زد و شاگردان فراوانی تربیت نمود. آیتالله بهشتی پس از عمری تلاش و خدمات صادقانه در سال 1356 شمسی به رحمت ایزدی پیوست و در قبرستان بهشت رضوان قم مدفون گردید.
خاطرات آیتالله شیخ اسماعیل صالحی مازندرانی (تهران، مرکز اسناد اسلامی، چاپ اول، تابستان 1384)، ص 32.
شهربانی بابل در 9 /5 /52 طیّ گزارشی به شهربانی کل کشور نوشت: «به مناسبت برگزاری مراسم جشن روز نفت تعدادی از معمّمین مقیم بابل که به طرق مختلف با اداره اوقاف سروکار داشته و یا مقرری دریافت میدارند از طریق اداره مذکور با دعوتنامه به جشن دعوت ولی اشخاص مشروحهی زیر از شرکت خودداری و در جشن حضور نداشتهاند.» نام ایشان هم در این لیست 23 نفره مشاهده میشود. (اسناد ساواک ـ پروندهای انفرادی)
3ـ علی اصغرمقدّسی، فرزند ابوالقاسم، در سال 1301ش در بابل به دنیا آمد. براساس سند بیوگرافیک ساواک: «مشارالیه در سال 1343 که در شهربانی مشهد فعالیّت میکرد مردم را علیه روحانیون طرفدار دولت و له آیتالله قمی و میلانی تحریک مینمود و در سال 1353 در بابل تحت مراقبت ساواک بود. وی همچنین در سال 55 که کارمند بازنشسته شهربانی بابل و مسئول کودکان بیسرپرست پرورشگاه نوشیروانی بابل بود از دستگاه دولت انتقاد نمود. براساس گزارش شهربانی بابل در سال 50 وی در امور مذهبی فردی است افراطی و از طرفداران آیتالله خمینی و به علّت آمدن فرزند آیتالله قمی (که از مخالفین بوده) به منزلش در بابل نامبرده را از چند سال قبل از شهربانی بابل به شهربانی سنندج منتقل نمودند و مجدداً به این شهربانی منتقل شد. (اسناد ساواک ـ پروندههای انفرادی)
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ هادی روحانی به روایت اسناد ساواک صفحه 17