تاریخ سند: 12 آبان 1348
متن سند:
با عرض احترام جناب آقای هویدا نخست وزیر محترم چندی پیش جناب شهبازی عزیز اظهار داشتند که جناب شما مفصلاً نسبت به من اظهار مهر فرموده اید..
دیروز هم رئیس دفتر محترم حضرتعالی تلفنی به همسرم گفته بودند که جنابعالی خواسته اید روز 4 شنبه 21 /8 /48 ساعت یک و نیم بعدازظهر برای صرف ناهار با سرکار به کاخ نخست وزیری بیایم.
از اینکه گاهی از من یاد می کنید و اگر چه با لفظ هم باشد اظهار محبت می فرمائید ممنونم...
ولی من نه عقده دارم و نه کمبود شخصیت که وقتی مقام مؤثری آن هم از مقامات بازارِ ارزانِ امروز، از من به ناهار دعوت کند احساس فخر و مباهات کنم.
من با مرحومین فروغی و قوام السلطنه هم صرف غذا کرده ام و چند ماه متوالی هم با مرحوم سیدضیاءالدین طباطبائی* در یک جا زندانی بوده ام و دوره ای را پشت سر گذاشته ام که حتی وزیر کشور قبلی کابینه شما مرؤس [مرئوس ]بنده بوده اند.
شاید برای همایونفر ـ پروین صوفی1 ـ کیانپور2 و دکتر برهمن اهمیتی داشته باشد که با سرکار بر سر میز غذا بنشینند ولی من پیرو کسی هستم که همه دنیا را از عطسه بز بیمقدارتر شمرد و بنابراین صحنه هایی نظیر آنچه به آن دعوت شده ام قیمتش معلوم است از آن گذشته من فراوان خدمت سرکار رسیده ام و شکی نیست که در این جلسه هم مشتی لفظ و عبارت بدون ویتامین و فاقد روح تحویل می گیرم و به دنبال کار خود می روم ...
من در کاغذی که از آمریکا به آدرس منزلتان به جنابعالی نوشتم نظر خود را درباره دولت و همکارانتان عرضه داشتم...
این اَمپرسیون هنوز تغییر نکرده و نخواهد کرد...
تا وقتی بقاء شما در این پُست، مورد تایید شاهنشاه مملکت هست، شما نخست وزیر خواهید بود و امثال من نقشی در تقویت یا تضعیف آقا ندارند و این مرحله بعد از نخست وزیری است که ما با یکدیگر مواجه خواهیم شد.
خداوند شما را هدایت کند و از عوارض خودنشناختگی مصون و محفوظ بدارد.
حسین رازانی
توضیحات سند:
1ـ پروین (زهرا) صوفی سیاوش فرزند عبدالحسین، در سال 1301 در رشت به دنیا آمد.(محل صدور شناسنامه وی همدان ثبت شده است).
پس از اخذ لیسانس حقوق در رشته قضائی به پاریس رفت و دوره دکترای حقوق را طی کرد که موفق به ارائه پایان نامه نشد.
فعالیت ها و مشاغل مشارالیها به شرح زیر است : کارمند آموزش و پرورش، رئیس ناحیه 3 و 2 آموزش و پرورش تهران، عضو و سخنگوی جمعیت زنان ایران، نایب رئیس اتحادیه زنان حقوقدان، عضو شورای مرکزی حزب ایران نوین، مدیرکل تربیت معلم، معاون پارلمانی وزارت کشور، گزارش ساواک به تاریخ 8 /2 /44 درباره وی، حاکی است : «خانم فوق الذکر موقعی که رئیس دبیرستان فرهنگ بود از شهریه دانش آموزان برداشتهای غیرمجاز نموده و به دانش آموزان مردود کارنامه قبولی می داده و مقامات وزارت فرهنگ هم سعی می کردند که این مطالب برملا نشود و سروصدا ایجاد نگردد.
از معایب وی که در سابقه اش ذکر شده، ناوارد بودن به کار و نیز تا حدودی بی بندوبار و سبکسر و جلف بودن وی بوده است.
» پروین صوفی که عضو لاینز بین المللی شعبه یوسف آباد بود، به علت آنکه خانه اش محل تردد سردمداران رژیم بود، در رأس مشاغل زیر نیز قرار گرفت : رئیس کمیته پیکار با بیسوادی، مدیرعامل جمعیت پرورش کودک، رئیس جمعیت مبارزه با بیسوادی زنان، عضو هیئت مدیره شورای عالی زنان و ...
و نماینده یونسکو در پاریس * رجوع کنید به کتاب سیدضیاءالدین طباطبائی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی 2ـ غلامرضا کیانپور فرزند عبدالوهاب در سال 1308 ه ش به دنیا آمد.
دوران ابتدائی را در دبستان فرهنگ و متوسطه را در دبیرستان های مروی، علمیه و دارائی شهر تهران سپری کرد.
و سپس به دانشکده حقوق راه یافت و در سال 1332 در رشته قضائی لیسانس گرفت و سپس تحصیلات را در رشته حقوق اقتصادی ادامه داد و موفق به اخذ دکتری گردید.
مشارالیه که از سال 1329 به استخدام دولت در آمده بود، در مشاغلی چون : کارمندی دیوان محاسبات، کارمندی علی البدل دادگاه بخش شهرستان ورامین، کفیل و سرپرست دفتر تشکیلات سازمان برنامه و معاون دفتر روابط عمومی، قاضی دادگستری، مدیر عامل سازمان برنامه، رئیس کارگزینی اصل چهار، معاون گمرکی وزارت اقتصاد و رئیس شورای عالی اداری به فعالیت پرداخت.
کیانپور که در سال 1341 معاون اداری و گمرکی وزارت اقتصاد بود، در سال 1342 در نامه ای که توسط تعدادی از کارمندان گمرک برای نمایندگان محلسین و مقامات کشوری ارسال شد، فردی دارای سوء استفاده های میلیونی معرفی گردید.
سوء استفاده های که با دکتر عالیخانی ـ وزیر اقتصاد ـ سهیم بود و از ارقام سرسام آوری برخوردار بود.
گزارش ساواک به تاریخ 3 /4 /1345 مشارالیه را چنین معرفی کرده است.
«بین بعضی از محافل سیاسی تهران گفته می شود آقای کیانپور، معاون وزارت اقتصاد، از طرف دولت اسرائیل و نمایندگان آن دولت در تهران یعنی (صهیونیسم) حمایت می شود و حتی شنیده می شود (این مطلب را دکتر برزگر که سابقا معاون وزارت اقتصاد بود نیز تأکید کرد) شخصی بنام «منن» در تهران هر ماه مبالغی در حدود دویست تا دویست و پنجاه هزار تومان از تجار یهود گرفته و به ایشان داده است.
(این مطلب را دکتر رحمتی مدیر روزنامه بورس، ضمن یک مذاکره خصوصی گفته است) علاوه بر این بین دکتر آموزگار، وزیر دارایی و دکتر کیانپور، هیچگونه ارتباط نزدیکی وجود ندارد، معهذا از چندی پیش به توسط ایادی مختلف واسطه نزدیکی این دو نفر را فراهم کرده اند تا پس از انتقال گمرکات از وزارت دارایی به وزارت اقتصاد آقای کیانپور به عنوان معاون گمرکی وزارت دارایی نیز منصوب گردد.
کیانپور که علی رغم این تلاش از معاونت گمرکی برکنار می شود، به عنوان استاندار آذربایجان غربی، منصوب می گردد که در آنجا به علت عضویت در حزب ایران نوین، اقداماتی را در مخالفت با حزب پان ایرانیست به عمل می آورد.
مشارالیه که در گزارش دیگری به تاریخ 13 /11 /45 به اداره کل هشتم ساواک، عضو سازمان سیا معرفی گردیده، در سال 1352 استاندار اصفهان و در سال 1353 وزیر اطلاعات و جهانگردی و در سال 1356 وزیر دادگستری می گردد.
ساواک نقاط ضعف او را چنین بر شمرده است : «خود رأی، تک رو، متکبر، مغرور، اهل زد و بند و سوء استفاده و در پی تأمین منافع شخصی» او که معروف به شاپور خوشگله بود از نزدیکان امیرعباس هویدا محسوب می شد.
کیانپور پس از بازداشت در اواخر بهمن 1357، در دادگاه انقلاب اسلامی مفسد فی الارض شناخته شد و در بامداد 18 /2 /1358 اعدام گردید.