تاریخ سند: 19 تیر 1357
موضوع: شیخ صفرعلی تاریوردی
متن سند:
از: 23 ﻫ تاریخ: 19 /4 /2537[1357]
به: 25 ﻫ شماره: 1069 /23 ﻫ
موضوع: شیخ صفرعلی تاریوردی
پیرو 1001 /23 ﻫ ـ 13 /4 /37
روز 17 /4 /37 دعوت نامهای به مناسبت سوم شعبان به امضاء جوانان تاکستان که با ماژیک قرمز نوشته شده بود، در برخی از اماکن بخش تاکستان نصب شده بود و در آن یادآوری گردیده که روز 18 /4 /37 از ساعت 5 تا 7 بعدازظهر مجلسی به همین مناسبت در مسجد صباغان محل برقرار است.
نظریه شنبه . در این دعوت نامه، صحبتی از جشن1 به میان نیامده و برابر تحقیقات معموله، این برنامه را نامبرده بالا ترتیب داده و با توجه به سوابق موجود به احتمال قوی در این مجلس سخنرانی و مطالب خلافی بیان خواهد نمود.
نظریه یکشنبه . 1. خبر صحت دارد و یک برگ عین دعوت نامه مذکور، جهت استحضار به پیوست تقدیم میگردد. 2. به گزارش امور عملیاتی خبر مراجعه شود. 3. مشارالیه قبل از سخنرانی، از طریق ژاندارمری تاکستان احضار و به دادگاه بخش مذکور معرفی و با سپردن تعهد آزاد شده و سخنرانی وی عملی نشده است. عربی 19 /4 /37
نظریه سهشنبه . نظریه یکشنبه تأیید میشود. راجی
نظریه 23. نظریه سهشنبه تأیید میشود. ضمناً جلوگیری از منبر مشارالیه براساس توجهی بود که توسط این سازمان به ژاندارمری قزوین داده شده است.
صادر شود. 19 /4 /37
توضیحات سند:
1. تحریم جشنهای ماه شعبان، در این ایام که سراسر ایران تحت تأثیر برگزاری مراسم بزرگداشت شهدای انقلاب اسلامی قرار داشت، یکی از اقدامات نیروهای مذهبی و انقلابی بود. در این مورد امام خمینی (ره) نیز اعلامیهای صادر نمود که در بخشی از آن آمده بود: «کراراً از ایران، نظر این جانب را درباره مراسمى که به عنوان «جشنهاى سوم و پانزدهم شعبان» برپا مىشده، خواستهاند؛ مع الأسف، رژیم منحط، براى مسلمین ایران عیدى نگذاشته است. دست شاه تا مِرفَق به خون ملت ایران فرو رفته و درحال حاضر، ملت عزیز، در عزاى عزیزان خود نشسته. چگونه ممکن است کسى نظر دهد که جشن بگیرند و شادمانى کنند؟ شادمانى بر روى اجساد به خون خفته فرزندان اسلام؟! شادمانى در برابر افراد شریفى که در سیاه چالهاى زندان، زیر سختترین شکنجههاى جهنمى دژخیمان به سر مىبرند؟! شادمانى در مقابل تبعیدیانى که برخلاف تمام موازین انسانى و قانونى، از اوطان خود بیرون رانده شدهاند؟!
ما که هنوز مادرهاى داغدار جوانانمان سیاهپوشند، ما که هنوز شاهد صدمات جانکاه شاه به اسلام بزرگ و کشور اسلامى هستیم، جشنى نداریم. ما که در هر فرصت، مدارس و مساجد و دانشگاههایمان مورد هجوم مأمورین شاه است، چطور ممکن است چراغانى کنیم؟!
ملت ایران بداند که دست پلید دولت در فعالیت است که مسیر نهضت اصیل و شکل گرفته و عمومى ایران را تغییر دهد؛ و یکى از شاهکارها، همین دامنزدن به لزوم جشن است، که در پرتو آن، خون پاک ملت اسلام را لوث کند و نهضت عظیم اسلامى را به سستى بکشد، یا خداى نخواسته محو کند. ملت ایران بیدار است و راه خود را یافته و با هوشمندى مىداند که هر نغمه، با هر اسم، او را از مسیر خود، که قیام ضد شاهى است، منحرف کند، شیطانى است، اگر چه با اسم قرآن مجید و یا ولىالله اعظم(عجلالله فرجه) باشد. ما روزى را عید مىگیریم، که بنیان ظلم و ظالم را منهدم کنیم و دست دودمان ستمکار پهلوى را از کشور قطع نماییم، و آن روز ان شاء الله تعالى نزدیک است و روز عید اسلامى است و عید ولىعصر، عجلالله فرجه...» صحیفه امام . ج 3. ص 427
منبع:
کتاب
آیتالله علی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 106
