تاریخ سند: 10 بهمن 1357
موضوع: وقایع
متن سند:
از: شهربانى استان اصفهان ـ اطلاعات تاریخ:10 /11 /57
به: جناب آقاى استاندار استان اصفهان شماره: 443ـ5ـ51
موضوع: وقایع
1ـ برابر گزارش شهربانى نجفآباد ساعت 1915 مورخه 6 /11 /57 سرپاسبان جواد ربیعى جمعى شهربانى مذکور در منزلش واقع در نجفآباد وسیله چند نفر ناشناس مورد حمله واقع و با کارد مجروح که او را به بیمارستان مرکز توپخانه منتقل لکن در اثر شدت جراحات وارده فوت مىنماید.
2ـ از ساعت 1830 روز 8 /11 /57 عدهاى از اهالى شهرستان نائین در مسجد سجاد آن شهر اجتماع و پس از پیوستن عدهاى از پرسنل نیروى هوائى میدان تیر انارک و پایگاه هاشمآباد در حالى که ملبس به لباس شخصى بودهاند دست به تظاهرات ضد ملى زده که در ساعت 2000 بدون درگیرى متفرق شدهاند.
3ـ از صبح روز 9 /11 /57 چندین هزار نفر از طبقات مختلف مردم در مسجد حکیم اجتماع و ضمن دادن شعار خواستار برکنارى بختیار و بازگشت آیتاللّه خمینى شدهاند و در ساعت 1315 بدون درگیرى متفرق گردیدهاند.
4ـ ساعت 1730 روز 9 /11 /57 یک نفر امریکائى به نام پاچکودرلو دارنده گذرنامه شماره 2226788 در هتل کورش با شخصى به نام محمود هندى مرجان راننده درگیر و به وى تیراندازى مىنماید که گلوله به لب شخص مذکور اصابت و مجروح مىگردد، کارگران به طرفدارى از راننده هتل با داد و فریاد عدهاى از مردم را جلوى هتل جمع و مأمورین کلانترى نیز براى جلوگیرى از ازدحام جمعیت و حفظ جان امریکائى مذکور وى را دستگیر و در یکى از اطاقهاى هتل نگهدارى مىنماید و مراتب به فرماندارى نظامى اعلام لکن جمعیت اطراف هتل خواهان تحویل گرفتن بیگانه فوقالذکر و بردن او نزد آقاى آیتاللّه خادمى شده که ضمن تماس با آیتاللّه خادمى نماینده ایشان در محل حاضر و بنا به خواسته مردم بیگانه مذکور را به منزل آقاى خادمى بردند و چون کنسول امریکا نیز در هتل اقامت داشته براى رسیدگى به وضع بیگانه مزبور به منزل آقاى خادمى رفته که مردم از جریان حادثه در بین راه با اطلاع وى را مورد اهانت قرار داده که کنسول شب را به میل خود در منزل آقاى خادمى به سر برده و صبح روز جارى به کنسولگرى مراجعت نموده و به قرار اطلاع از طریق مسئولین کنسولگرى امریکا اقداماتى در جریان است تا رضایت شاکى را فراهم نمایند ضمناً پاچکودرلو در حال حاضر در منزل یکى از نزدیکان آقاى خادمى نگهدارى مىشود.
رئیس شهربانى استان اصفهان سرتیپ یزدانفر
منبع:
کتاب
آیتالله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 529