موضوع : محمد صارمی فرزند موسی کارمند اداره بهداری و بهزیستی الیگودرز
تاریخ سند: 9 آذر 1356
موضوع : محمد صارمی فرزند موسی کارمند اداره بهداری و بهزیستی الیگودرز
متن سند:
ساعت 9 /9 /36 نامبرده بالا باتفاق ناصر قمی و پسردائی اش که دانشجوی دانشسرای راهنمایی شهر ری است چند نفر از محصلین را از طرف خود جلو مسجد جامع الیگودرز جمع و از آنها میخواهد که برای یادگیری قرآن و مسائل دینی در کلاسهایی که آقایان حجت زارع و اکبر علیمیرزائی دارند شرکت کنند و اضافه می نمایند که شما جوانید و خوب درک نمی کنید که دارند بوسیله رادیو و تلویزیون شما را گمراه می کنند تا دنیا و آخرت شما را بسوزانند نمونه اش هم این است که از سخنان علمای دینی و تشکیل مجالس بحث جلوگیری می نمایند.باید بدانید که این مملکت دیگر کشور اسلامی نیست.
اگر کشور اسلامی بود پس چرا مبلغین دینی و مذهبی ما را در شهر قم به گلوله بستند و چرا آیت اله خمینی که یک ایرانی است حق آمدن بایران را ندارد و ...
آقای ناصر قمی نیز اظهار نمود اگر به شهر ری آمدید خواهید دید که مردم بخصوص جوانها چقدر علاقمند به مذهب و قرآنند و کاری به کشور و مملکت ندارند آنها کار خودشان را انجام می دهند.
شما در الیگودرز بجای شرکت در این مجالس از برنامه های تلویزیونی که منبع بی عفتی است استفاده می کنید.
کتاب مذهبی بخوانید اگر پول هم ندارید به مکتب اسلام در قم بنویسید تا مجلات خود را بطور رایگان در اختیارتان بگذارد.
کارخانه سیمان دورود از این کتابهای مذهبی اگر بنویسید برایتان ارسال خواهد شد.
از این کتابها بخوانید تا بفهمید که دست اندرکاران مملکت نه اینکه خوشبختی شما را کوشا نبوده اند بلکه میخواهند شما هم مثل امریکا و فرانسه و ...
بی بند و بار به عمل بیآیید.
جلسه نامبردگان با خارج شدن حجت اله زارع از مسجد جامع بهم خورده و باتفاق بطرف منزلهایشان براه افتاده اند.
نظریه یکشنبه ـ با توجه بسوابق نامبرده خبر باحتمال قوی صحت دارد ومراقبت از آنان ادامه دارد.
یاور.
نظریه 15/ ه 1 ـ نظریه یکشنبه تائید میشود.