صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

خلاصه مطالب نامه منوچهر هزارخانی ۱ به جلال آل‌احمد

خلاصه مطالب نامه منوچهر هزارخانی ۱ به جلال آل‌احمد


متن سند:

خلاصه مطالب نامه منوچهر هزارخانی ۱ به جلال آل‌احمد

منوچهر هزارخانی نامه دیگری برای جلال آل‌احمد ارسال و درباره وجود دولت اسرائیل بحث و بدین ترتیب آغاز سخن نموده که به چه مناسبت دولت اسرائیل حق وجود دارد؟ اگر به اعتبار امنیت که به مدد سازمانهای تروریستی صهیون آمده و فلسطین را اشغال کرده است در این صورت ما استعمار کهن را توصیه کرده‌ایم زیرا در قدیم هم قلدرهایی مثل فرانسه و انگلیس راه می‌افتادند و می‌رفتند آفریقا و سرزمینهای آنجا را اشغال می‌کنند. کار صهیونیست‌ها با آنها چه فرقی دارد؟ اگر به اعتبار این است که در چند هزار سال پیش حضرت موسی از آن‌طرف‌ها رد شده که در آن صورت کار خیلی خراب است چون علاوه بر آن که موسی از آنجا رد شده عیسی هم در آن جا به دنیا آمده و اگر حقانیت اسرائیل به اعتبار این است که سازمان ملل به رسمیتش شناخته است که ما خوب می‌دانیم سازمان ملل چه طور دستگاهی است و کی خرجش را می‌دهد و برای چه کاری ساخته شده، حق اینست که اسرائیل یک دولت مذهبی نبوده بلکه نماینده سرمایه‌داری است و بنابراین نماینده امپریالیسم) در خاورمیانه و به همین دلیل باید از بین برود و برای اینکه باز انسان دوستان شیون به راه نیاندازند که جهودکشی را تجویز می‌کنیم می‌گوییم که دولت با مردم فرق دارد - دولت اسرائیل در بست ساخت استعمارگران است و معنای از میان بردن دولت اسرائیل قتل عام یهودیان نیست از بین بردن دستگاه حکومتی اسرائیل است یعنی پس گرفتن قدرت از غاصبان و سپردن آن به دست مردم فلسطین و بهترین راه‌حل آن این است همان‌طور که فرانسوی‌های الجزایر پس از صد و پنجاه سال حق آب و خاک پیدا کردن مجبور شدند به مملکتشان برگردند همان‌طور هم آمریکایی‌ها، لهستانی‌ها، فرانسوی‌ها، روس‌ها و انگلیسی‌های یهودی باید به مملکتشان برگردند و یهودیان فلسطین هم فلسطینی هستند و در فلسطین اگر خواستند خواهند ماند مهم این است که این مبارزه پنج سال طول می‌کشد یا پنجاه سال؟ مهم این است که تنها راه‌حل منطقی عقلانی و حتی انسانی همین است.
تهیه‌کننده کارمند بررسی ـ بهادر۲۷/۴/۴۴
رئیس بخش ۳۱۲: عطارپور رئیس اداره یکم عملیات و بررسی. ثابتی

توضیحات سند:

_
۱- هزارخانی، منوچهر: منوچهر هزارخانی فرزند یوسف در سال ۱۳۱۳ ه‍ ش در خانواده‌ای نظامی - پدرش با درجه سرگردی بازنشسته شد - به دنیا آمد. در ۶ سالگی به مدرسه رفت و دوران ابتدایی را در دبستان نظام سپری کرد و در سال ۱۳۲۵ به دبیرستان فیروز بهرام رفت و در سال ۱۳۳۱ - پس از اخذ دیپلم - جهت ادامه تحصیل به فرانسه عزیمت کرد. وی مدت ۸ سال در دانشکده پزشکی شهر مون پلیه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۹ جهت طی دوره تخصصی آسیب‌شناسی به پاریس رفت و ۲۷ مهرماه سال ۱۳۴۶ پس از اخذ مدرک دکتری به ایران بازگشت. ازدواج وی با شهرآشوب امیرشاهی در زمان اقامت در فرانسه - در سال ۱۳۴۱ - در هنگامی‌که شهرآشوب به همراه مادر و خواهرش در فرانسه ساکن بودند به‌صورت گرفت. این ازدواج که ثمره آن دو فرزند پسر بود که یکی از آنها فلج به دنیا آمد - به دلایلی که ذکر آن ممکن نیست، دستخوش اختلاف گردید و در سال ۱۳۴۹ به اوج خود رسید و در نهایت به متارکه انجامید و شهرآشوب امیرشاهی پس از چندی مجدداً به فرانسه رفت. خصوصیات فردی هزارخانی در ارزیابی ساواک، شخصی آرام، با سواد عمیق و وارد به امور اجتماعی، بسیار پخته و مطلع، حراف و در نهایت شخصی زن‌باره و مریض جنسی عنوان گردیده است. منوچهر هزارخانی که با اخذ کمک هزینه تحصیلی در فرانسه امور خود را سپری می‌کند پس از بازگشت به ایران در دانشگاه تبریز مشغول به کار شد ولی پس از مدتی به علت سوابق فعالیت‌های سیاسی در فرانسه و به بهانه انجام خدمت سربازی از کار برکنار شد. نامه‌نگاری‌های پدرش به ساواک و تعهداتی که وی شخصاً به ساواک داد باعث موافقت ساواک با استخدام وی در وزارت بهداری گردید که منجر به اشتغال وی به‌عنوان پاتولوژیست در بیمارستان بوعلی شد. هزارخانی در این دوران بعدازظهرها در مؤسسه تحقیقات اجتماعی نیز به کار ترجمه اشتغال داشت و مدتی نیز در سال ۱۳۵۵ به‌عنوان رئیس اداری دبیرخانه کمیسیون علمی یونسکو در ایران فعالیت کرد و در انتشارات رواق با اسلام کاظمیه نیز همکاری داشت. منوچهر هزارخانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرانسه گریخت و به همراه بنی صدر و رجوی به شورای مقاومت ملی پیوست. 

منبع:

کتاب جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 132


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.