صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : وضع دولت

تاریخ سند: 20 اسفند 1347


موضوع : وضع دولت


متن سند:

از : 20/ ه/ 8 به : 322 شماره: 41470 /20/ ه/ 8 در این روزها بین محافل سیاسی تهران و به خصوص در محافل مطبوعاتی صحبت از این است که دولت آقای هویدا1 ساقط و از حزب ایران نوین هم قدرت گرفته می شود.
محافل مذکور دلیل این شایعه را فرمایشات شاهنشاه آریامهر روز سلام عید غدیر در جواب تبریک نخست وزیر ذکر می نمایند و می گویند که آن مطالب بعدا بنابر مصلحت هائی انتشار نیافته است.
دکتر اسفندیاری نماینده مجلس از حزب مردم ضمن یک مذاکره خصوصی می گفت که رفتن دولت قطعی است و بعد از عید دولت دیگری روی کار خواهد آمد و بی اعتنائی شاهنشاه آریامهر نسبت به هویدا ـ دکتر اقبال2 و مهندس ریاضی رئیس مجلس نشانه آن است که شاهنشاه آریامهر از مجلس و دولت و حتی شرکت نفت رضایت ندارند.
مهندس ریاضی رئیس مجلس شورا ضمن یک بحث خصوصی در این مورد اظهار می نمود روز پنجشنبه 15 /12 /47 که شاهنشاه آریامهر از مسافرت خارج مراجعت فرمودند پس از نزول اجلال به من (مهندس ریاضی) فرمودند که سخت سرما خورده اند و ناخوش هستند و ممکن است نتوانند برای مراسم سلام تشریف بیاورند و فرمودند اگر هم تشریف بیاورند چون حالشان مساعد نیست لذا به اختصار اکتفا نموده از برابر نمایندگان عبور خواهد فرمود.
مهندس ریاضی افزود به همین علت من هم در مراسم سلام عرض تبریک خود را خیلی سریع خواندم که شاهنشاه آریامهر زیاد سرپا نمانند و ناراحت نشوند.
نظریه منبع شایعات در مورد رفتن دولت زیاد هم صحیح به نظر نمی رسد.
در پرونده 79154 عبداللّه ریاضی بایگانی شود.
21 /12 /47

توضیحات سند:

1ـ امیرعباس هویدا فرزند حبیب اله در سال 1297 در تهران متولد شد.
نامبرده تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در تهران به پایان رسانیده و از دبیرستان دارالفنون فارغ التحصیل شد.
پس از آن برای ادامه تحصیل رهسپار دیار فرنگ شد و در سال 1321 به ایران بازگشت.
افسرالملوک مادر هویدا دختر محمد حسین خان سردار از تروریستهای معروف بهایی بود که در دوران قاجاریه در آشوب و بلوایی که بهائیان در چند شهر ایران به راه انداختند نقش داشت.
پدر بزرگ هویدا میرزا قناد از بهائیان مخلص و فداکار و مجذوب عباس افندی بود و به واسطه نزدیکی با عباس افندی از غضب مردم مسلمان بیم و هراس داشت و از اقامت در ایران نگران بود.
لذا به عکا رفت و مستخدم و نوکر دستگاه عباس افندی شد و به لحاظ تعصب و علاقه ای که به این فرقه داشت مورد لطف و محبت خاص وی قرار گرفت.
عباس افندی حبیب اله خان پسر میرزا رضا قناد را مشغول تحصیل کرد.
سپس وی به تهران آمد و در دستگاه سردار اسعد بختیاری نفوذ کرد.
وی در آنجا مترجم شد و به نام سردار اسعد چند کتاب ترجمه کرد.
مدتی هم در روزنامه رعد با سمت مترجم انجام وظیفه کرد و با کمک بختیاریها به وزارت خارجه رفت و عین الملک لقب گرفت وی جهت مأموریت به سوریه و لبنان رفت و در این سمت به طور پنهانی برای بهائیها تبلیغ می کرد و با انگلیس هم سرو سری داشت.
عین الملک دو پسر بنام فریدون و امیر عباس داشت.
نام او را هم شوقی افندی برای بزرگداشت نام برادر خود عباس افندی بر هویدا نهاد و نام امیر را هم بخاطر احترام برادرش بر اول آن افزود.
امیر عباس به پیروی از مسلک و عقیده پدر خویش به سران بهایی نزدیک شد و از هیچگونه خدمتگزاری در راه ترویج مسلک بهائیت فروگذاری نکرد.
امیر عباس به حکم سابقه پدر وارد خدمت در وزارت خارجه شد و در آنجا مأموریتهای مختلف به او محول گردید.
بالاخره در ایام جنگ دوم و سابقه دوستی که با آقای عبداله انتظام داشت به سر کنسولگری ایران در هامبورگ منصوب گردید.
سمتهایی را که هویدا از سال 1321 تا 1357 بر عهده داشت می توان چنین بر شمرد: وزارت خارجه ـ اتاشه سفارت در پاریس (1325) (هنوز پنج ماه از اقامت هویدا در سفارت نگذشته بود که به اتفاق حسنعلی منصور و عده ای دیگر به جرم قاچاق مواد مخدر توسط پلیس فرانسه دستگیر شد) ـ دبیر نمایندگی شاهنشاهی در آلمان ـ منشی وزیر امور خارجه در سال 1330 ـ کارمند سازمان ملل و رئیس قسمت روابط کمیساریای عالی پناهندگان و رسیدگی به امور پناهندگان مجاری در یوگسلاوی ـ مستشار سفارت کبرای شاهنشاهی در آنکارا (1335) ـ معاون رئیس هیأت مدیره شرکت نفت در سال 1336 ـ قائم مقام دبیر کل حزب ایران نوین ـ وزیر دارایی درسال 1344- از بهمن 1343 نخست وزیر به مدت 13 سال دولت هویدا را تماما افراد ماسون تشکیل میدادند.
هویدا در دوران خدمت در وزارت خارجه عضو حزب کمونیست لهستان و اندکی بعد هم فراماسون گردید.
در دوران نخست وزیری هویدا، وابستگی او به صهیونیزم بین الملل و جامعه بهائیت کاملاً آشکار شد، تا آنجا که دولت اسرائیل به عنوان قدر دانی از خدمات هویدا 140 هزار متر مربع زمین در فلسطین اشغالی به او واگذار کرد.
نامبرده از نظر سیاسی نیز طرفدار سیاست غرب (انگلستان) بود.
اما با توجه به درکی که از جریانهای سیاسی داشت متوجه گردید خورشید استعمار انگلستان در حال غروب کردن است، لذا خود را با مواضع و منافع آمریکا تطبیق داد.
اگر چه در حفظ منافع انگلستان در ایران همچنان تعصب و سرسپردگی خود را حفظ کرده بود.
هویدا در دوازدهم مرداد 1356 از سمت خود استعفا داد و جمشید آموزگار جانشین او شد.
وی پس از دستگیری توسط رژیم شاه و محاکمه توسط دادگاه انقلاب اسلامی محکوم به مرگ شد و در روز 18 فروردین 1358 اعدام گردید.
[اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی] 2ـ منوچهر اقبال فرزند ابوتراب در سال 1288 ش در مشهد به دنیا آمد.
پس از انجام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در تیرماه 1305 راهی اروپا شد.
دوره لیسانس را در دانشکده علوم دانشگاه مونپلیه و دوره دکترای پزشکی را در پاریس به پایان رساند.
وی همچنین دوره بیماریهای عفونی را در دانشکده پزشکی پاریس به صورت عملی طی کرد و مدال نقره و عنوان لورای این دانشکده را نیز اخذ نمود.
در مهرماه 1312 به ایران بازگشت و در بخش پزشکی بیمارستان لشکر 8 شرق (مشهد) به خدمت وظیفه مشغول گردید.
نامبرده مشاغلی از جمله : ریاست بهداری شهرداری مشهد، دانشیار دانشکده پزشکی، استاندار آذربایجان، رئیس دانشگاه تبریز، سناتور تهران، ریاست دانشگاه تهران، رئیس شرکت نفت، وزیر دربار شاهنشاهی، نخست وزیر و ...
را عهده دار بود.
از حیث سیاسی عضو و مؤسس حزب ملیون و طرفدار سیاست غرب به ویژه انگلیس و رژیم شاهنشاهی و بالاخص شخص محمدرضا شاه معرفی شده است.
مشارالیه عضو جمعیت فراماسونری، باشگاه ورزشی شاهنشاهی و انجمن قلم نیز بوده و به پاس خدمت به رژیم پهلوی، نشان های درجه اول همایون با حمایل، درجه اول تاج با حمایل، درجه اول دانش، آزادگان درجه اول تربیت بدنی، درجه اول راز را نیز دریافت داشته است.
اقبال در آذرماه سال 1356 درگذشت.

منبع:

کتاب عبدالله ریاضی به روایت اسناد ساواک صفحه 221

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.