تاریخ سند: 19 شهریور 1347
موضوع : ورود گزینگر صدر اعظم آلمان فدرال
متن سند:
از : 322
به : 820 شماره : 58087 /322
سفیر آلمان غربی در دربار شاهنشاهی به مناسبت عزیمت صدراعظم مورد
بحث به ایران از نمایندگان مجلس شورای ملی و به صورت اسامی زیر دعوت به
عمل آورد تا ساعت 1900 روز 19 /6 /47 در محل آن سفارت واقع در الهیه
شمیران حضور بهم رسانند.
1ـ عبداله ریاضی رئیس
مجلس شورای ملی و بانو
2ـ محسن پزشکپور رهبر
حزب پان ایرانیست و بانو
4ـ هلاکو رامبد لیدر حزب
مردم و بانو
5ـ محسن خواجه نوری
لیدر فراکسیون پارلمانی
حزب ایران نوین و بانو
6ـ باقر شریعت نماینده
مجلس شورای ملی و بانو
7ـ حمید کفائی نماینده
مجلس شورای ملی و بانو
8ـ هما زاهدی نماینده
مجلس شورای ملی
9ـ حسن طالع و بانو
10ـ یارمحمد شادلو و بانو
11ـ محمدعلی رشتی1 نماینده مجلس شورای ملی و بانو
بررسی کننده ـ فرمند
رئیس دایره.
شهنامه
رئیس بخش 322.
سجده ای
پرونده عبداله ریاضی به کلاسه 79154 بایگانی نمائید.
توضیحات سند:
1ـ محمدعلی رشتی فرزند رضا
در سال 1297 ش در یزد بدنیا
آمد.
تحصیلات خود را تا
فوق لیسانس علوم سیاسی از
دانشگاه تهران و دکترای حقوق
بین الملل از آمریکا ادامه داد و
مشاغلی از جمله : قائم مقام
شرکت معاملات خارجی، معاون
امور اداری و رئیس اداره
اطلاعات سازمان ملل متحد،
استاد دانشگاه ملی، نماینده
مجلس شورای ملی در دوره
بیست و یکم، رئیس روابط
عمومی سازمان برنامه و بودجه
و...
.
را عهده دار بود.
از حیث
سیاسی، نامبرده در سالهای
زمامداری دکتر مصدق یکی از
عوامل حساس آمریکائی ها بوده
و مأموریت داشته که با مصدق و
دارودسته او ارتباط مستقیم
برقرار کند و در زمان تصدی
سفارت ایران در آمریکا توسط
الهیار صالح با وی طرح دوستی
ریخته و توسط صالح در دستگاه
مصدق راه پیدا نموده است.
بعد
از سقوط مصدق، از طریق
آمریکائی ها به حسنعلی منصور
معرفی و زمینه حضور وی در
پست های دولتی در آینده در
طیف دولتمردان آمریکائی
رژیم پهلوی چیده می شود،
رشتی و همسر آمریکائی اش
(جولیاکازا) از جاسوس های
سازمان «سیا» بوده اند و فردی
به نام دکتر حافظی مدیر
روزنامه دنیای جدید مدعی
بوده که مدارک مستندی از
عضویت همسر رشتی در سازمان
اطلاعاتی آمریکا و همکاری خود
رشتی با سازمان «سیا» در اختیار
داشته است.
وی همچنین عضو
حزب رستاخیز نیز بوده و به پاس
خدمت به رژیم پهلوی نشان
تاجگذاری دریافت نموده است.
منبع:
کتاب
عبدالله ریاضی به روایت اسناد ساواک صفحه 212