صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه وعظ در مسجد جامع

تاریخ سند: 23 دی 1344


موضوع: جلسه وعظ در مسجد جامع


متن سند:

شماره: 18972 /20 الف روز 19 /10 /44 بعد از نماز ظهر شیخ غلامحسین جعفری پیش‌نماز شبستان گرمخانه مسجد جامع ضمن سخنان خود اظهار داشت از بالا به من خبر داده‌اند که تو امام جماعت هستی و حق رفتن به منبر و صحبت کردن نداری فقط در مسجد نماز بخوان‌.
آخر چرا من حرف نزنم مگر خدا از من می‌گذرد اگر مسئولیت دین خود را به عهده نگیرم پس چه کسی باید این عمل را انجام دهد.
من از اول گفته بودم و حالا هم می‌گویم در راه حق و حقیقت حرف‌هایم را خواهم زد همان‌طوری که آیت‌الله خمینی قبل از این که تبعیدش کنند گفت ای مسلمانان من گفتنی‌ها را خواهم گفت چه شما کمک بکنید و چه نکنید.
امروز به من خبر دادند که در تلویزیون یک زن چادری را آوردند و با وضع ناراحت‌کننده‌ای چادر سرش را پاره‌پاره کردند آخر چرا با حیثیت اسلام بازی می‌کنند.
مگر قانون اسلام هم عوض کردنی است‌؟ چهار تا رقاصه می‌نشینند و قانون وضع می‌کنند اگر شما آزادید بگذارید ما هم آزاد باشیم ان‌شاءالله در روزهای آینده مطالبی دارم که به عرض خواهم رساند.
در ساعت 1330 شیخ یاسینی واعظ به منبر رفت و اظهار داشت: دانشمند محترم شیخ ذبیح‌الله محلاتی1 واعظ اخیراً کتاب جامعی در شرح حال حضرت رسول نوشته است در این کتاب از متن نامه آن حضرت به پادشاه وقت حبشه خاطرنشان شده واصل این نامه فعلاً در دربار حبشه موجود است و چندی قبل دولت انگلستان خواست اصل نامه حضرت رسول به پادشاه حبشه را به مبلغ خیلی گزاف خریداری نموده و در موزه خود نگهداری کند ولی دولت حاضر نشد نامه حضرت را بفروشد.
دولت حبشه در جواب انگلیس گفته است این نامه برکت دربار حبشه می‌باشد و ما به هیچ قیمتی حاضر به فروش آن نمی‌باشیم‌.
حالا من می‌خواهم بدانم که نامه پیغمبر در آن سوی دنیا و در قاره افریقا و اروپا این همه خریدار و طرفدار دارد ولی در مملکت ما هزاران سخن آن حضرت را پایمال می‌کنند و به دور می‌ریزند اصولاً اسلام را می‌خواهند نابود کنند.
در این مملکت چاپ کتب مضره و بی‌ارزش آزاد است ولی از چاپ و انتشار کتب علمی و کتبی که به درد روشنفکران می‌خورد جلوگیری می‌نمایند.
در یک مملکتی که پادشاه آن شیعه و ارتش آن شیعه هستند روزبه‌روز قانون اسلام را عوض می‌کنند.
در مملکت ما که می‌گویند حامی قرآن هستیم هرگونه جنایتی را که دلشان خواست انجام می‌دهند نامبرده در پایان ضمن دعا گفت پروردگارا مرجع عالی‌قدر مورد نظر ما را از جمیع بلیات حفظ بفرما.
برای اطلاعات شهربانی ارسال شود به فرموده در روی پرونده مربوطه ضمیمه گردد.
8 /1 /45 امور اجتماعی جعفری واعظ هم دیگر به منبر نمی‌رود.
مع‌ذالک در اجرای امر تیمسار ریاست به اداره کل سوم فوراً منعکس شود که از رفتن به منبر وی جلوگیری شد.
27 /10 /44 گیرندگان‌: اداره کل سوم بخش 316 تعداد نسخه‌: 6

توضیحات سند:

1.
علامه حاج شیخ ذبیح‌الله محلاتی: در سال 1271 شمسی در محلات چشم به جهان گشود.
مقدمات تحصیل را نزد شیخ عبدالحسین کبیر در محلات به پایان رسانید.
سپس همراه با مادرش عازم نجف‌ اشرف شد و در آن جا از محضر رجال علم و حدیث و درایه سود برد و در درس خارج اساتیدی چون شیخ مرتضی طالقانی، عبدالرحمان قزوینی، آیت‌الله عبدالحسین رشتی، آیت‌الله اصطهباناتی، حجت‌الاسلام سید محمد فیروز‌آبادی، آیت‌الله سید ابوتراب خوانساری، شیخ محمدجواد بلاغی، فاضل نیشابوری، شیخ صادق بروجردی، آیت‌الله نایینی، آیت‌الله سیدضیا‌ءالدین عراقی، آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی و آیت‌الله سیدحسن صدر شرکت کرد.
وی با اتمام تحصیلات، پس از پانزده سال اقامت در نجف‌اشرف به سامرا رفت.
در آن جا نزد آیت‌الله میرزا‌ محمد تهرانی و آیت‌الله شیخ آقا بزرگ تهرانی باقی ماند و به تدریس در حوزۀ سامرا و مدرسۀ میرزای شیرازی پرداخت.
در همین شهر است که به فعالیت تحقیقاتی نیز پرداخت که حاصل آن دو اثر است به نام‌های (مأثر الکبراء فی‌تاریخ سامراء) در دوازده جلد به زبان عربی (سه جلد آن در تهران به چاپ رسیده است) و (الکلمۀ التامه فی اکابر العامه) به فارسی در پنج جلد.
دورۀ اقامت وی در شهر سامرا نزدیک به بیست و پنج سال به طول انجامید.
وی در سال 1327 به تهران بازگشت.
و در مسجد مشیرالدوله واقع در مسگرآباد به امام جماعت و تبلیغ و نشر معارف اسلامی پرداخت.
از جمله آثار قلمی ایشان است: دایرۀالمعارف شش جلدی ریاحین الشریعه (به فارسی و حاوی شرح حال بانوان دانشمند شیعه در زمینه علم و ادب و مذهب در تاریخ اسلام)؛ الحق‌المبین (در قضاوت‌های امیرالمؤمنین، این کتاب به کرات به چاپ رسیده است)؛ اختران تابناک (در دو جلد)؛ قرۀالعین فی‌ حقوق‌الوالدین؛ وقایع الایام (دوجلد)؛ لطایف الحکایات یا داستان‌های آموزنده (مشتمل بر 303 حکایت در 576 صفحه در دو جلد)؛ کشف‌الاشتباه (در کجروی‌های اصحاب خانقاه)؛ کشف‌الهاویه (در احوال و مظالم معاویه)؛ کشف حقیقت (مشتمل بر فتاوای اهل سنت و در شرح حال بزرگان اهل سنت ابوحنیفه و مالک و شافعی و حنبلی)؛ کشف‌الغرور (در مفاسد بی‌حجابی و زیان آن)؛ کشف المغیبات (مشتمل بر اخبار غیبیه امیرالمؤمنین)؛ کشف‌العثار (در مفاسد شراب و قمار)؛ کشف الخفاء (در خصوص تذکرۀ اولیاء)؛ کشف المنافع (در منافع و خواص حیوانات، نباتات و جمادات)؛ مطلوب الراغب (در احکام ریش و شارب)؛ السیوف البارقه (در رد صوفیه)؛ نارالله الموقده علی‌الکافرین (یا جنگ‌های امیرالمؤمنین)؛ قلائد النحور (در حوادث ایام و شهور مشتمل بر وقایع دوازده ماه در هشت جلد)، مجالس الواعظین (در چهار جلد)، شمس الضحی (در نقل و تحویل سر مبارک سیدالشهداء) طعن سنان (در مناقشات احکام القرآن سیدابوالفضل برقعی)؛ المعالی (در احیاء العلوم غزالی)؛ امثال‌القرآن؛ بیاض (در اشعار متفرقه)؛ خیر‌الکلام (دو جلد در خصوص سیداحمد کسروی)؛ صندوق النفایس؛ کشکول؛ مجموعه کبیری (عربی و فارسی)؛ نعم‌النصیر (ترجمۀ بعضی از قسمت‌های کتاب الغدیر).
آیت‌الله ذبیح‌الله محلاتی در اسفند سال 1364 دارفانی را وداع گفت.
(رک: اثر آفرینان، جلد اول و ششم)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 227

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.